وب نما: پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

وب نما: پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

۵- بمب سیاسی رئیس جمهور

رسانه های بیگانه: قرائتی با تحلیل گفتمانی

«بمب سیاسی رئیس جمهور»

دکتر حسن بشیر

عضو هیئت علمی دانشگاه و استاد ارتباطات بین الملل

drhbashir@gmail.com

منبع: ماهنامه مدیریت ارتباطات- آبان ماه 1389 

 

«شعارهای قضیه فلسطین هر بار با رئیس‌جمهور ایران در این مجمع حضور می‌یابند، و رئیس‌جمهور احمدی‌نژاد هر بار یک بمب سیاسی پرتاب می‌کند». با چنین جملاتی، روزنامه فراملی «الشرق الاوسط، مورخ 25 سپتامبر 2010 (3 مهر 1389)» که در لندن چاپ می شود، اما سیاست های عربستان سعودی را بدون هیچ ملاحظه ای، ولی با زبانی متفاوت از آنچه در درون کشور یا احیانا در مناسبات سیاسی بیان می کند، گزارش تحلیلی خود را درباره حضور رئیس جمهور در مجمع عمومی سازمان ملل، آغاز می نماید. گویی معنای دیپلماسی عمومی در قرن بیست و یکم برای هر منطقه ای با منطقه دیگر و از هر زمان با زمانی دیگر متفاوت است، که گر چه این مساله یک امر غیر طبیعی نیست، اما آنچه که غیرطبیعی در این زمینه نشان داده می شود، بازی دیپلماتیک با دیپلماسی عمومی است. به عبارت دیگر، در عصر جهانی شدن، روابط بین الملل تحت الشعاع ارتباطات بین الملل به گونه قرار گرفته است که گویی رنگ سیاسی نظام دولت- ملت به اندازه ای کمرنگ شده است که دیگر جایگاهی برای آن تصور نمی رود. در حالیکه آنچه که در این عصر حضور جدی پیدا کرده است، دیپلماسی ترکیبی روابط (Relations) با ارتباطات (Communication)  است که نقشه راه آن را نیز نظام دولت- ملت، اما به شیوه ای دیگر که متناسب با جهانی شدن است طراحی و برنامه ریزی می کند.

در راستای همین مساله حضور دکتر احمدی ن‍ژاد، رئیس جمهور، در سازمان ملل بیش از آنکه سیاست های نظام دولت- ملت را دچار لرزش «بمب سیاسی» به زعم «الشرق الاوسط» کند، شیوهای «دیپلماسی عمومی» کشورهای غربی به ویژه آمریکا را به چالش می کشاند. این حرکت نه به معنای این است که هر آنچه که در آنجا می گذرد، عین صواب و همان چیزی است که باید در جهان معاصر با همه مسائل خوب و بد آن انجام گیرد، اما قطعا آنچه که در حال انجام شدن است، تلاشی است برای تولید معنای جدیدی از دیپلماسی عمومی است که با معنای دیپلماسی عمومی کلاسیک متفاوت می باشد. این معنا گر چه هنوز محتوای مفهومی، مصداق ها، و کارکردهای آن روشن نیست، اما می تواند به عنوان چالشی برای این حوزه از فعالیت در بکارگیری قدرت نرم در سیاست بین المللی مطرح گردد.

مطالعات ماهیانه رسانه های بیگانه در رابطه با حضور رئیس جمهور در سازمان ملل بیانگر دیدگاههای گوناگونی است که نیازمند تحلیل گفتمانی فراتری است که به شکل فشرده، همانگونه که در تحلیل های ماهیانه انجام گرفته است، انجام می گردد.

تعیین محورهای مهم گفتمانی

یکی از مهمترین مراحل تحلیل گفتمان، توجه به سه عنصر مهم یعنی: (1) تعیین محورها و دال های مرکزی، (2) توجه به مفصل بندی های گفتمانی و (3) قرائت بینامتنی است. مطالعه رسانه های ذیل با توجه به عناصر فوق الذکر صورت گرفته و جداول ذیل به دست آمده است که محورهای و دال های مهم گفتمانی را مشخص می کنند (جدول شماره: 1).

جدول شماره (1): محورهای مهم گفتمانی

ردیف

نام مطبوعه

عنوان

محورهای  مهم گفتمانی

1

الرأی (اردن)

20 سپتامبر 2010    (29 شهریور 1389)

[آقای] احمدی نژاد و هیلاری کلینتون...زیر ذره بین!

1-هیلاری کلینتون: «من امیدوارم که رهبرانی متعهد و مسئول در ایران بر سر کار آیند».

2-پیام مزبور، تیر خلاصی بر مذاکره احتمالی ایران و آمریکا است.

3-سخنان کلینتون، اعلام کودتا بر علیه آقای احمدی نژاد است.

4-عدم امکان نادیده گرفتن قدرت و نفوذ ایران در صحنه های میدانی و سیاسی

5-مواجه بودن آقای احمدی نژاد با دو گزینه در نیویورک: یا پذیرش مذاکره با گروه «1+5) یا شنیدن صدای طبل های جنگ از تل آویو و واشنگتن.

2

السیاسه (کویت)

 25 سپتامبر 2010    (3 مهر 1389)

ایران در محاق انزوا و تنگ تر شدن حلقه محاصره

1-تبرئه «القاعده» از عملیات 11 سپتامبر توسط احمدی نژاد

2-ایران ادعای ابرقدرتی می کند در حالیکه هفت میلیون نفر در خارج از کشور به سر می برند.

3

الشرق الاوسط (لندن)

 25 سپتامبر 2010   (3 مهر 1389))

سریال «]آقای[ احمدی‌نژاد در مجمع عمومی»!

1-طرح همیشگی موضوع فلسطین با حضور آقای احمدی نژاد.

2-پرتاب «بمب سیاسی» در سازمان ملل.

3-حضور در سازمان ملل یک «نمایش سیاسی» است.

4

فرانکفورتر آلگماینه (آلمان)

20 سپتامبر 2010 (29 شهریور 1389)      

«ایران دومین ابرقدرت است»

1- آقای احمدی نژاد در جمع ایرانیان نیویورک: « فقط دو قدرت هستند که نفوذ تعیین‌کننده‌ای بر رخدادهای جهان اعمال می‌کنند که این دو قدرت، امریکا و ایران هستند.»

2-بیشتر شرکت کنندگان در مجمع سازمان ملل با هیجان ویژه ای متوجه دو سخنرانی شدند: سخنرانی رئیس جمهور آمریکا و سخنرانی رئیس جمهور ایران.

3-«کالین پاول»، وزیر سابق امور خارجه امریکا خطاب به فرستنده‌ «ان‌.بی.سی» اعلام کرد: حمله امریکا یا اسرائیل به ایران در آینده امری نامحتمل است.

5

فرانکفورتر آلگماینه (آلمان)

24 سپتامبر 2010    (2 مهر 1389)

اغتشاش و تقابل

1- طرح نظریه توطئه (توطئه 11 سپتامبر» شگرد جدید آقای احمدی نژاد.

2-آمریکا با طرح مجدد «مذاکره با ایران» به مسخره کشیده شده است.

3-آقای احمدی‌نژاد راه اغتشاش و تقابل را [در برابر آمریکا] پیشه کرده است.

6

دی ولت (آلمان)

24 سپتامبر 2010      (2 مهر 1389)

مجمع عمومی سازمان ملل- عرصه نمایش غوغا آفرینان

1-آقای احمدی نژاد آمریکا را متهم به صحنه پردازی در حادثه 11 سپتامبر کرد.

2-هنر آقای احمدی نژاد در خارج کردن دیپلمات های برجسته از سالن سازمان ملل

3-موضع گیری آقای احمدی نژاد بخشی از فرهنگ عامه کشورهایی است که در کشمکشی دائم با «غرب» به سر می برند.

4- آیا غوغاآ‌فرینی آقای احمدی‌نژاد فقط پرده‌پوشی برای یک تغییر رویه احتمالی بوده است؟  

7

فیگارو (فرانسه)

24 سپتامبر 2010   (2 مهر 1389)

تحریک جدید [آقای] احمدی نژاد در سازمان ملل متحد

1-برانگیختن خشم غربی ها از طرح «سوء قصدهای 11 سپتامبر ساخته آمریکا» توسط آقای احمدی نژاد.

2-تاسف آقای احمدی نژاد برای کشتن 3000 نفر در 11 سپتامبر اما در مقابل تاکید بر کشتن صدها هزار نفر در افغانستان و عراق.

3-هیئت آمریکایی در سازمان ملل سخنان آقای احمدی نژاد را «تنفرآمیز» خواندند.

4- یک دیپلمات فرانسوی اظهارات رئیس‌جمهور ایران را «توهین‌ به مجمع عمومی و به واقعیت» نامید.

5-«لورانس کانن» وزیر امور خارجه کانادا سخنان آقای احمدی نژاد را غیرقابل قبول و تهدیدی مخرب برای منطقه و جهان شمرد.

8

واشنگتن پست (آمریکا)

19 سپتامبر 2010 (28 شهریور 1389)

سیاست داخلی ایران، بر حساسیت آن کشور به خط مشی آشتی‌جویانة غرب تأثیر نهاده است

1- اعتقاد آمریکا بر اینکه: ایران بر سر دوراهیِ انتخاب میان انزوای تضعیف‌کنندة خود یا پیوستن مجدد به جامعة ملل، سرانجام تصمیم «درست» اتخاذ خواهد کرد.

2-تاکید مجدد رهبر جمهوری اسلامی ایران بر مخالفت با آشتی با آمریکا.

3-بعید است چرب زبانی های غرب جهت تطمیع ایران به تعامل یا تهدیدهای غرب به تحریم، ایران را نرم و انعطاف پذیر کند.

تعیین دال های مرکزی گفتمانی

در جدول شماره (2) دال های مرکزی گفتمانی رسانه های فوق الذکر که در پیرامون آنها کلیه مطالب مطرح شده شکل گرفته اند و دال های سیال و جزئی تر به نوعی در جهت استحکام معنائی آنها بکارگرفته شده اند، تعیین گردیده اند.

جدول شماره (2): دالهای مرکزی گفتمانی

ردیف

نام مطبوعه

دالهای مرکزی گفتمانی

1

الرأی (اردن)

20 سپتامبر 2010    (29 شهریور 1389)

1-تغییر حاکمیت ایران، 2-پایان مذاکره احتمالی با آمریکا، 3-کودتا بر علیه ایران، 4-قدرت موثر بین المللی ایران،5-پذیرش مذاکره با «1+5)،6-احتمال جنگ آمریکا و اسرائیل با ایران

2

السیاسه (کویت)

25 سپتامبر 2010    (3 مهر 1389)

1-یازدهم سپتامبر، 2-تبرئه القاعده، 3-ابرقدرتی ایران

3

الشرق الاوسط (لندن)

25 سپتامبر 2010   (3 مهر 1389))

1- فلسطین، 2-بمب سیاسی، 3-نمایش سیاسی

4

فرانکفورتر آلگماینه (آلمان)

20 سپتامبر 2010 (29 شهریور 1389)

1-طرح ابرقدرتی ایران، 2-مهم بودن سخنرانی آقای احمدی نژاد در سازمان ملل، 3-نامحتمل بودن حمله به ایران

5

فرانکفورتر آلگماینه (آلمان)

24 سپتامبر 2010    (2 مهر 1389)

1-توطئه 11 سپتامبر، 2-به سخره کشیدن مذاکره با ایران، 3-انتخاب راه اغتشاش و تقابل با آمریکا

6

دی ولت (آلمان)

24 سپتامبر 2010      (2 مهر 1389)

1-صحنه پردازی 11 سپتامبر، 2-هنر آقای احمدی نژاد در خارج کردن دیپلمات ها از سالن سازمان ملل، 3-فرهنگ عامه کشمکش کشورها با غرب، 4-غوغاآفرینی آقای احمدی نژاد

7

فیگارو (فرانسه)

24 سپتامبر 2010   (2 مهر 1389)

1-خشم غربی در مقابل توطئه 11 سپتامبر، 2-طرح کشتار آمریکا در افغانستان و عراق، 3-واکنش غرب در برابر طرح «توطئه 11 سپتامبر»

8

واشنگتن پست (آمریکا)

19 سپتامبر 2010 (28 شهریور 1389)

1-امید آمریکا با تغییر سیاست ایران، 2-مخالفت مجدد با آشتی با آمریکا، 3-عدم امکان تطمیع ایران با تهدید یا تحریم

تحلیل رویکرد رسانه های عربی:

رسانه های عربی حضور رئیس جمهوری ایران در سازمان ملل را فرصتی مناسب برای طرح بسیاری از مسائل مربوط به متن سخنرانی و حاشیه های ناگفتنی در رابطه با آن سخنرانی یا فراتر از آن دیده اند. روزنامه «الرأی» اردن، با طرح سخنان هیلاری کلینتون که اعلام کرده بود «من امیدوارم که رهبرانی متعهد و مسئول در ایران بر سر کار آیند» ندای احتمالی تغییر حاکمیت در ایران را سر داده است. این روزنامه گر چه به قدرتمند بودن ایران در صحنه های میدانی و سیاسی و بین المللی اشاره می کند، اما نهایتا با استفاده از موضعگیری هیلاری کلینتون، بر پایان احتمالی مذاکره آمریکا با ایران، احتمال کودتا بر علیه جمهوری اسلامی و بالاخره پذیرش مذاکرات هسته ای یا تن دادن به جنگ احتمالی بر علیه ایران را مورد تاکید قرار داده است.

روزنامه «السیاسه» کویت، موضوع طرح توطئه یازدهم سپتامبر توسط رئیس جمهور را به عنوان محملی برای تبرئه القاعده مطرح کرده است و بیش از آنکه به موضوع این توطئه بپردازد، ایران را به وکیل مدافع بودن برای القاعده متهم کرده است. این روزنامه همچنین به مساله «ابرقدرتی» ایران در منطقه پرداخته و ایران را به تن دادن به خواسته های بین المللی دعوت کرده است.

روزنامه فراملی «الشرق الاوسط» چاپ لندن، سخنان رئیس جمهور را یک «بمب سیاسی» خوانده است که با دو مساله که یکی همیشگی است و «فلسطین» است و دیگری «توطئه آمریکا در حادثه 11 سپتامبر» جهان را به چالش کشیده است. اما در پایان علیرغم اینکه اذعان می کند که این دیپلماسی عمومی متکی به ایجاد ضدجریان خبری که توسط ایران در سازمان ملل اعمال شده است نوعی از مقایسه و مقابله میان قدرت ایران و آمریکا را تداعی می کند اما با تاکید بر اینکه آمریکا بهشت نیست، مقایسه آن با ایران را نیز نوعی از اشتباه سیاسی میداند. ولی خواسته یا ناخواسته به ایستادگی ایران در مقابل آمریکا و عدم توانائی آمریکا در مقابله با ایران نیز اعتراف کرده است.

جمع بندی دیدگاههای رسانه های عربی

1- رسانه های عربی تلاش کرده اند که در رابطه با موضوع 11 سپتامبر با آمریکا و غرب همسو شده و از درگیر شدن با این توطئه آمریکایی خود را دور نگه دارند.

2- علیرغم اشاره کردن به موضوع فلسطین، اما تلاش کرده اند که از این موضوع به سرعت گذشته ولی در مقابل مباحث خود را به احتمال تغییر حاکمیت در ایران، جنگ احتمالی با ایران، امکان تمکین ایران به مذاکره با (1+5) و نمایش سیاسی خواندن مواضع مهم ایران در سازمان ملل برای کاهش اهمیت آنها اختصاص دهند.

3- این رسانه ها علیرغم اظهار نگرانی از ابرقدرتی ایران و تلاش در تقلیل سازی آن به ویژه در طرح مقایسه های احتمالی میان تاثیرات ایران و آمریکا در مسائل بین المللی، اما به قدرت های منطقه ای و بین المللی ایران نیز اعتراف کرده اند.

تحلیل رویکرد رسانه های غربی:

اول- رسانه های آلمانی:

روزنامه «فرانکفورتر الگمانیه» در دو شماره خود در تاریخ های 20 و 24 سپتامبر (29 شهریور و 2 مهر) به اهمیت دو سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل یعنی «سخنرانی رئیس جمهور آمریکا و سخنرانی رئیس جمهور ایران» و توجه شرکت کنندگان در این مجمع به این دو سخنرانی را مورد تاکید قرار داده است. طرح ابر قدرتی ایران و نیز توطئه آمیز خواندن یازدهم سپتامبر توسط رئیس جمهور موارد دیگر مورد توجه این روزنامه آلمانی بوده اند. در مورد امکان مذاکره ایران و آمریکا با عبارات طنز آمیزی می گوید که ایران اوباما را به مسخره کشیده و دست آمریکا در هوا خشک شده است و ایرانیان با آمریکا مذاکره نخواهند کرد. در مقابل به جای مذاکره، راه اغتشاش و تقابل را با آمریکا در پیش خواهند گرفت. علیرغم بکارگیری این شیوه از طرف ایران، اما حمله به ایران را از طرف آمریکا نامحتمل دانسته است.

روزنامه دیگر آلمانی یعنی «دی ولت» در مورد اینکه آقای احمدی نژاد عملیات یازدهم سپتامبر 2001 را صحنه پردازی آمریکا خوانده نوعی غوغا آفرینی دانسته که موجب خروج دیپلمات های غربی از صحن سازمان گردیده که این را به عبارتی نوعی پیروزی برای ایران و شکستی برای دیپلمات های مزبور می داند. در حقیقت این خروج گر چه گونه ای از مخالفت را منعکس می کند، اما از سوی دیگر خارج کردن اجباری دیپلمات های غربی از سالن سازمان ملل و تحقیر آنان را نیز تداعی می نماید که برای این کشورها قابل تحمل نمی باشد. اما به نظر این روزنامه «این مرد ایرانی به هیچ ‌وجه یک مورد استثنایی» در اینگونه برخوردها نیست. «سال گذشته «معمر قذافی»، رئیس‌جمهور لیبی در مجمع عمومی سازمان ملل، منشور سازمان ملل را پاره کرد. چهار سال پیش نیز «هوگو چاوزِ» ونزوئلایی پشت کرسی خطابه همین مجمع خاطر‌نشان کرد که می‌تواند در آن‌جا بوی «گو‌گرد» را حس کند، زیرا «جورج دبلیو بوش»،‌ رئیس‌جمهور امریکا صبح آن روز در آن‌جا صحبت کرده بود. 50 سال پیش هم «نیکیتا خروشچف»، رهبر کرملین در واقع سنت مسخره‌بازی در سازمان ملل را به این ترتیب پایه‌ریزی کرد که با کفش خود روی کرسی خطابه‌اش ضرب گرفت.» (دی ولت، آلمان، 24 سپتامبر 2010 (2 مهر 1389)). اما به جای اینکه به دلایل خروج این دیپلماتها در برابر اعتراض کشورها در مقابل زورگویی های غرب بپردازد آن را بخشی از فرهنگ عامه کشورهایی دانست که «در کشمکشی دائم با «غرب» به سر می برند.»

دوم- رسانه های فرانسه:

«فیگارو» روزنامه معروف فرانسه نیز به موضوع سخنرانی رئیس جمهور در سازمان ملل پرداخته و به مساله برانگیختن خشم غربی ها از مطرح کردن «سوء قصدهای 11 سپتامبر ساخته آمریکا است» و تاسف خوردن رئیس جمهور از کشتن 3000 نفر در آن حادثه، اما در مقابل تاکید وی بر کشتن صدها هزار نفر در افغانستان و عراق توسط آمریکا اشاره کرده است. این روزنامه بیش از هر چیز دیگر بر روی خشم نمایندگان کشورهای غربی درباره مطالب مربوط به «توطئه آمریکایی خواندن حادثه یازدهم سپتامبر» متمرکز شده و دیدگاههای برخی از این نمایندگان را مطرح ساخته است که می توان همه آنها را در گفته «لورانس کانن» وزیر امور خارجه کانادا خلاصه کرد که این سخنان «غیرقابل قبول و تهدیدی مخرب برای منطقه و جهان می باشد». و این نوع سخن گفتن در زبان دیپلماسی یعنی پذیرش خطا در محاسبات انجام شده و نگران شدن از عکس العملی که از طرف جهان در انتظار آن می باشند.    

سوم- رسانه های آمریکا:

گر چه بسیاری از رسانه های آمریکا به سخنرانی آقای احمدی نژاد در سازمان ملل پرداخته اند، اما به یکی از گزارش های «واشنگتن پست» در این زمینه پرداخته می شود. این روزنامه در مورخ 19 سپتامبر 2010 (28 شهریور 1389) یعنی قبل از مسافرت رئیس جمهور به نیویورک و سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل تلاش کرده است که پیش گویی هایی را در مورد این سفر مهم مطرح نماید. مهمترین محورها و دال های مرکزی این گزارش تحلیلی بیانگر این است که علیرغم تاکید مجدد رهبری انقلاب اسلامی بر مخالفت مجدد با آشتی با آمریکا، اما این کشور هنوز به دلیل اینکه تصور می کند ایران بر سر دو راهی میان «انزوای تضعیف کنندة خود یا پیوستن مجدد به جامعة ملل» است امیدوار است که ایران راه «درست» را انتخاب کند. اما این راه درست در سیاست آمریکایی به معنای تغییر در حاکمیت ایران تلقی می گردد. این روزنامه پس از طرح این مساله تاکید می کند «اما جمهوری اسلامی به صحت و درستی ایدئولوژی خود پایبند بوده» و نمی توان با تطمیع یا تهدید و تحریم این کشور را به پذیرش خواسته های غرب نرم ساخت یا انعطاف پذیر نمود.

 جمع بندی دیدگاههای رسانه های غربی

1- طرح توطئه آمیز خواندن عملیات یازدهم سپتامبر با هدایت آمریکا نوعی صحنه پردازی خوانده شده که همراه سایر مباحثی که مطرح شده اند باعث خروج دیپلمات های غربی از سالن مجمع عمومی سازمان ملل گردیده است که بهر حال بنظر این روزنامه ها نوعی از شکست برای رژیم های غربی تلقی می شود.

2- علیرغم اعتراف به مهم بودن سخنرانی رئیس جمهوری ایران برای شرکت کنندگان در مجمع عمومی سازمان ملل، اما این سخنرانی به نوعی «غوغا آفرینی» تفسیر شده است که همانند آن نیز قبلا وجود داشته است. به عبارت دیگر این رسانه ها چاره ای بجز پذیرش اهمیت این حضور از یک سو و تلاش برای کوچک ساختن آن در اذهان عمومی با بکارگیری الفاظی که بیشتر به جنگ روانی شبیه است نداشته اند.

3- علیرغم مطرح کردن مجدد نوعی از مذاکره توسط آمریکا با ایران، اما مقاومت ایران، عدم تن دادن به مذاکره در شرایط غیر عادلانه، عدم امکان تطمیع ایران با تهدید یا تحریم و نهایتا عدم امکان حمله به ایران و نامحتمل خواندن آن اعتراف کرده، و موارد مزبور را مورد تاکید قرار داده اند.

دیدگاهی فراتحلیلی

قرائت گفتمانی رسانه های بیگانه در رابطه با شیوه های برخوردهای رسانه ای با مساله حضور رئیس جمهوری ایران در سازمان ملل، ناگفته هایی را در رابطه با مسائل مربوط به دیپلماسی عمومی و ضدجریان خبری را مطرح می سازند که در اینجا به لحاظ اهمیت مورد توجه قرار می گیرند.

1- دیپلماسی عمومی گر چه نوعی از بکارگیری روابط بین الملل (International Relations) در عرصه های ارتباطات بین الملل (International Communication) است که رسانه های جهانی یکی از بهترین ابزارهای تحقق این شیوه از بکارگیری قدرت در شرایط جدید جهانی است، اما این شیوه اگر نتواند میان روش های رسمی و مستقیم (سیاست خارجی) و روش های غیر رسمی و غیر مستقیم (دیپلماسی عمومی) تعادلی متناسب و توازنی مطلوب ایجاد کند می تواند به یک ضد حمله بر علیه خود تبدیل شود که در آن صورت نمی توان آن را با شیوهای دیپلماسی رسمی و دیپلماسی عمومی تعدیل نمود. تعادل در این دو شیوه از بکارگیری قدرت یکی از مهمترین راههای توانمندی کشورها در مقابله با زورگویی و فشارهای ناشی از استبداد جهانی است.

2- ضدجریان خبری (Contraflows) یکی از راههای بسیار موثر برای مقابله با توطئه های جهانی با بکارگیری شیوه های غیر مستقیم برای درگیر ساختن عاملان آنها در حوزهای دیگر و تنگ ساختن عرصه های فعالیت و تحرک آنان جهت جلوگیری از گسترش حضور ایشان در صحنه های دیگر جهانی است. این شیوه از دیپلماسی عمومی که همراه با بهره برداری از قدرت نرم از یک سو و استفاده از روش های هوشمندانه عملیات روانی برای زمین گیر کردن دشمنان از سوی دیگر همراه است، از ظرافتی بسیار بالا و از حساسیتی به شدت فراتر از آنچه تصور می رود برخوردار بوده که نیازمند هوشیاری، درایت، تامل و درک چند جانبه است. بکارگیری متعادل و متوازن این شیوه از جریان سازی خبری نیازمند بهره برداری متناسب از شیوه های دیگر سیاسی و دیپلماسی عمومی است که بتواند موجب تحریک بیش از اندازه و خارج از آستانه تحمل جهانی نگردد. فعال سازی این شیوه از علمیات نرم افزارانه، همیشه باید در سطحی از پذیرش عمومی و تفسیرسازی هدفمند صورت گیرد که موجب متقاعد سازی جهانی گردد.

3- بکارگیری شیوه های مختلف دیپلماسی عمومی و ضدجریان خبری در سطح جهانی نیازمند یکی دیگر از اصول مهم تاثیر گذاری ارتباطی است که می توان آن را در نظریه «اضطراب/عدم قطعیت» (Anxiety/Uncertainty) خلاصه نمود. در هر گونه ارتباط، حرکت ارتباطی باید در میان دو آستانه حداکثر و حداقل اضطراب/عدم قطعیت صورت گیرد تا به یک ارتباط موثر منجر گردد. تحرک بین المللی و حضور جهانی نیز نیازمند حضور و بکارگیری شیوه های ارتباطی با توجه به این دو آستانه مهم برای تحقق ارتباطات مفید، موثر و هدفمند می باشد. چنانچه شیوه های بکارگرفته شده در زمینه های دیپلماسی عمومی و بکارگیری روش های نرم افزارانه رسانه ای توجهی جدی به این دو آستانه نداشته باشند، یا باعث افزایش اضطراب جهانی می شوند یا به گونه ای دیگر باعث تردید و عدم قطعیت در اثرگذاری ارتباطی شده و کلا موجب قطع ارتباط می گردند. حرکت هوشمندانه در میان این دو آستانه مهم، نه تنها ارتباطات جهانی در سطح مردم را افزایش می دهد، بلکه تفسیرهای هدفمند بر پایه دیپلماسی طراحی شده را نیز موجب می شود که در نهایت باعث شکست، تحقیر و تقلیل گرایی توطئه های جهانی می گردد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد