وب نما: پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

وب نما: پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

خلاصه کتاب انحصار نوین رسانه ای

                   خلاصه کتاب انحصار نوین رسانه ای

منبع: انحصار نوین رسانه ای، بن اچ.باگدیکیان، 1385، ترجمه علی رضا عبادتی، تهران، روایت فتح،184ص.

خلاصه کننده: امید جهانشاهی

درس:‌ ارتباطات بین الملل و میان فرهنگی

مدرس: دکتر حسن بشیر

امروزه تعداد رسانه های به شدت زیاد شده است. فراوانی و تعداد کثیر این مجراهای اطلاع رسانی و خبر پراکنی این ذهنیت را ایجاد می کند که مالکیت و تنوع دیدگاه ها بسیار متنوع و گوناگون شده و لذا دیگر تک صدایی و انحصارگرایی در عرصه رسانه ها به پایان رسیده است.اما باگدیکیان در این کتاب می کوشد تا نشان دهد چگونه باوجود این حجم عظیم رسانه ها مالکیت رسانه ای در دست تعداد معدودی است.

در حال حاضر 1468 روزنامه، شش هزار مجله، ده هزار ایستگاه رادیویی، دو هزار و هفتصد ایستگاه تلوزیونی و کابلی و دو هزار و ششصد ناشر کتاب به دویست و هشتاد ملیون آمریکایی خدمت می کنند. اینترنت نیز نیرویی بی سابقه و جدیدی به دنیای رسانه ها افزوده است. اگر چه رسانه های امروز پیام خود را به تعداد بیشتری از مردم آمریکا می رسانند، اما نسبت به سابق تعداد انگشت شماری کنترل این رسانه ها را بر عهده دارند. در سال 1983 حدود پنجاه بنگاه رسانه ای برتر فعالیت می کرد که این تعداد اکنون به پنج بنگاه تقلیل یافته است. امروز این پنج بنگاه هستند که تصمیم می گیرند که مردم از چه خبری آگاه شوند یا نشوند.

به تعبیر باگدیکیان، در سال 1983 برای گردهمایی مالکان برتر رسانه ای فضایی به اندازه یک سالن باله در یک هتل متوسط نیاز بود اما امروز مالکان برتر رسانه ای می توانند در یک کیوسک تلفن عمومی هم جمع شوند.

تصادفی نیست که با یک کاسه شدن رسانه ها و تحکیم عده ای انگشت شمار، طیف سیاسی کشور نیز دچار تغییر شده است. امروز صاحبان این رسانه های برتر بیش تر طرفدار سیاستهای محافظه کاران هستند و میهمانان میز گردهایشان را نیز بر همین اساس انتخاب می کنند. در واقع این پنج قدرت بزرگ رسانه ای به بازیگران اصلی در تغییرات سیاسی کشور تبدیل شده اند. آن ها در تصویب قوانین تاثیر می گذارند و از این نفوذ برای افزایش سیطره بنگاهشان استفاده می کنند و جلوی تصویب قوانین و آیین های کنترل کننده قدرت و نفوذشان را می گیرند. انها نیروهایشان را در "انجمن ملی بنگاه های خبر پراکنی"، یکی از قدرتمند ترین لابی های واشینگتن متمرکز کرده اند تا قوانین و آیین نامه های محدود کننده قدرت انحصاری شان را بگیرند.

رسانه تنها صنعتی نیست که در اقتصاد آمریکا انحصاری شده است. محصول رسانه ها از یک جنبه منحصر به فرد است: بر خلاف سایر صنایع که محصولاتشان مادی و مصرفی است تولیدات رسانه ها اجتماعی و سیاسی است. فن آوری های جدید قدرت رسانه های گروهی را به نحو بی سابقه ای بر دانش و ارزش های این کشور مستولی کرده است. ظرف کمتر از یک نسل این پنج قدرت در هم تنیده بزرگ رسانه ای نفوذ خود را در خانه و مدرسه و محل کار شهروندان بسط داده اند.

امروز در آمریکا پنج شرکت با گستره ای جهانی که با بسیاری از ویژگی ها و خصوصیات یک کارتل اداره می شوند، صاحب اکثر روزنامه ها، مجلات، انتشارات و استادیو های تولید فیلم سینمایی و ایستگاه های را دیو تلوزیونی در این کشور مدعی پلورالیسم هستند.

این پنج بنگاه اقتصادی چند منظوره عبارتند از : تایم وارنر که در سال 2003 بزرگترین شرکت رسانه ای دنیا بود. کمپانی والت دیسنی، نیوز کور پوریشن متعلق به روبرت مرداک که پایگاه اصلی اش در استرالیاست، وایاکام و برتلزمان در آلمان هستند.

امروز هیچ یک از این غولهای رسانه ای به خود زحمت نمی دهد تا فقط در یک حوزه واحد سرامد باشد. استراتژی آنها داشتن سهام های عظیم و عمده در همه رسانه هاست، از روزنامه گرفته تا استادیوی فیلم سازی.

در سال 1990 تایم با وارنر کامیونیکیشن ادغام شد و تایم وارنر را به وجود آورد. در سال 2000 آمریکن آن لاین ارائه کننده خدمات اینترنتی تایم وارنر را به قیمت 182 میلیارد دلار خرید و بزرگترین شرکت ادغام شده در طول تاریخ به "ای ا ال تایم وارنر" تغییر نام داد. در سال 2003 کمیسیون امنیت و مبادله اعلام کرد از روشهای حسابداری امریکن آن لاین پیش از خرید تایم وارنر تحقیق و تفحص می کند. این تحقیق و تفحص معانی تلویحی نگران کننده ای به همراه داشت. در اکتبر سال 2003 هیات مدیره به حذف "ای ا ال" از نام این شرکت رای داد. با وجود این "ای ا ال تایم وارنر" در خارج از مرزهای آمریکا به حیات خود ادامه می دهد و به همان اندازه نیز عده ای "ای ا ال" را به عنوان هویتی مستقل به رسشمیت می شناسند. به هر حال نامش هر چه باشد هنوز از بزرگترین شرکتهای رسانه ای دنیاست.

ضرورتی ندارد که یک بنگاه به تنهایی همه چیز داشته باشد تا به قدرت انحصاری دست یابد. همچنین ضرورتی ندارد که از بعضی رقابت ها اجتناب کند. به لحاظ فنی، شرکت های رسانه ای برتر "الیگوپلی" محسوب می شوند، یعنی کنترل اوضاع به دست عده ای کم شمار است که هر یک به تنهایی بر کل بازار کنترل ندارند، اما قادرند شرایط بازار را تغییر دهند. معروف ترین کارتل جهانی "اوپک" است، سازمان کشورهای صادر کننده نفت که میان اعضایش گاهی جنگ های بیرحمانه ای در می گیرد و در میان بعضی اعضا نیز حسادت متقابلی وجود دارد، اما زمانی که موضوع به فعالیت اصلی کارتلشان یعنی نفت مربوط باشد، یک صدا و همسو می شوند.

بنابراین تایم وارنر به عنوان بزرگترین شرکت رسانه ای با سایر پنج عضو این حوزه، همچون برتلزمان که بزرگترین ناشر کتابهای انگلیسی زبان به حساب می آید رقابت می کند. اما در اروپا ای ا ال تایم وارنر با برتلزمان و نیوز کورپوریشن در بخش تلوزیون های کابلی یعنی "کانال پنج" شریک است. از این رو بر اساس آمار و اطلاعات "کمیسیون امنیت و مبادله" در سال 2001، هنگامی که ای ا ال تایم وارنر به دلیل مسائل مربوط به بازار سهام نیاز به افزایش فوری آمار فروش آگهی داشت، در یک سری نقل و انتقالات پیچیده برتلزمان با خرید آگهی به ارزش چهارصد ملیون دلار از رقیبش ای ا ال موافقت کرد. در عوض ای ا ال تایم وارنر سهم بیشتری را از مشارکتشان در اروپا ( کانال پنج) به برتلزمان اختصاص داد. به عبارت ساده تر، بر اساس مستندات کمیسیون یاد شده برتلزمان به رقیب آمریکایی خود کمک کرد که از آنچه در حقیقت بود سلامت تر به نظر برسد. این پنج رقیب بزرگ به طور مکرر به این گونه روابقط کارتل مانند مشغولند.

امروز به صراحت می توان گفت تقریباً همه شبکه های تلویزیونی، ماهواره ای و کابلی آمریکا که در خارج از خاک آمریکا نیز مخاطبین بسیاری دارند را یکی از پنج غول رسانه ای اداره می کنند. اساساً امپریالیسم رسانه ای یکی از مولفه های فرهنگ آمریکایی و کالایی صادراتی است که با کنترل کمپانی های آمریکایی بر رسانه های جریان اصلی شاخصه های فرهنگ آمریکایی در سراسر جهان اشاعه می یابد. هالیوود و تصویرسازی ستارگان سینمایی اش در سراسر جهان را نه تنها در آمریکا بلکه به همه مردم جهان تلقین می کند. کوکاکولا، مک دونالد و نایک را فرهنگ آمریکایی به تمام جهان صادر کرده است. با انحصار منابع گسترده این ابر رسانه ها برای کنترل رسانه های جهانی بدیهی است هر روز شاهد گسترش حوزه نفوذ و محدوده مستعمرات این نوع از امپریالیسم در جهان باشیم.

 

امپریالیسم خبری

یکی از جلوه های امپریالیسم رسانه ای در جهان امپریالیسم خبری است که از شکل های سلطه دنیای غرب بر جهان است. امپریالیسم خبری در حقیقت به معنی سلطه جویی انحصاری در شریان های خبر رسانی جهان است. در این بخش به طور تخصصی، امپریالیسم بر روی حجم، نوع، محتوا، کیفیت، کمیّت، زمان و مکان یک خبر کار می کند. برای نخستین مرتبه واژه امپریالیسم خبری را یورهوک کنن رئیس جمهور وقت فنلاند در گردهمایی کارشناسان ارتباطی یونسکو در دانشگاه تامپر فنلاند در سال 1971 عنوان کرد.

 

کارکرد های جهانی امپریالیسم خبری

1- وابستگی فرهنگی ـ در این بخش امپریالیسم خبری سیاه را سفید و سفید را سیاه جلوه می دهد. پیامد بمباران خبری امپریالیسم خبری از خودبیگانگی فرهنگی، تمدن وارداتی و بی هویتی است که با آخرین دستاوردهای تکنولوژی   عرضه می شود.

2- پرداختن به ارزش های خبری مطابق میل دست اندرکاران ـ امپریالیسم خبری عمدتاً با طرح مسائل نمایشی و در حقیقت کم اهمیت، اذهان مخاطبان بین المللی خود را از پرداختن به حقایق فاجعه آمیز جوامع تحت سلطه باز می دارد.

پنج غول مطبوعاتی و خبری جهان: خبرگزاری های آسوشیتدپرس ـ یونایتدپرس ـ رویتر ـ فرانسوپرس ـ و ایتارناس همگی زاییده رقابت های دوران استعماری دو قرن گذشته بوده در عصر استعماری قرن گذشته قدرت های بزرگ     در تلاش بودند تا در مناطق تحت نفوذ سیاسی اقتصادی شان شبکه های خبری خود را بسط و گسترش دهند. هم اکنون در جهان بیش از 120 خبرگزاری فعالیت دارند و هیچ یک از آنها به عنوان رقیبی برای این 5 خبرگزاری و    غول خبری نیستند.

 

وسایل ارتباطی انحصاری

صنعت رسانه های جمعی نیز مانند اینترنت، شبکه جهانی وسایل ارتباطی است و دستیابی به اطلاعات بی پایان را   امکان پذیر می کند. هرچند در ورای این تشابهات این دو، تفاوتهای بسیاری نیز وجود دارد. مبادلات اینترنتی غیراقتصادی است ولی با رسانه های جمعی به طور فزاینده ای تجاری هستند. در اینترنت هرکس می تواند انتشار دهد درحالی که نشر از طریق رسانه های جمعی در کنترل مالکین آنهاست. طیف وسیعی از تفکرات عمومی در اینترنت یافت می شود اما بحث و گفتگو در رسانه های جمعی محدود و به طور حساب شده ای انعکاس جهان بینی مالکان آنهاست. در رسانه های جمعی به غیر از مشارکت های داوطلبانه مالکین محتوا و تولید کنندگان محتوا وجود دارند.   در هر دو شبکه محتوای اطلاعات نشان دهنده منافع و علایق مالکین آنهاست.

در اینترنت این موضوع به معنی آن است که محتوا به وسعت جامعه است اما در رسانه های جمعی دیدگاه باریکی از محتوا نشان دهنده این حقیقت است که مالکیت رسانه های جمعی در بعد جهانی به صورت روزافزون به سوی  متمرکز شدن در یک باند بزرگ از شرکت های درهم ادغام شده پیش می رود.

رسانه های جمعی در خدمت گفتمان، آموزش و دموکراسی مشارکتی نیستند و به گونه ای طراحی شده اند که تولیدات مورد نظر شرکت ها را به مصرف کنندگان برسانند و از پس افکار عمومی برآیند. صنایع  رسانه ای و مخابراتی آمریکا مدتهاست که خصوصی اند و این مدل آمریکایی در حال تبدیل شدن به یک ارزش جهانی است. گردانندگان       رسانه های شرکتی در جهت کسب سود بیشتر سعی در به چنگ آوردن رسانه ها و تبلیغ الگوی رسانه های آمریکایی در جهان دارند، هرچند این گردانندگان آمریکایی خود تنها خریداران بازار نباشند، الگوی آمریکایی الگویی انحصاری است مانند گروه هفت خواهران که بر بازار نفت جهان تسلط دارند بر صنعت رسانه ها نیز دسته ای از سرکردگان مسلطند. این سرکردگان مانند جنرال الکتریک و وستینگهاوس نه تنها دارای محتوا و وسایل تولیدند بلکه نظام های توزیع، ایستگاه های پخش رادیو و تلویزیون، ماهواره ها، سیستم کابلی و سینما های زنجیره ای را نیز در اختیار دارند. آنها در هر زمینه ای فعال هستند، از نیروگاه های هسته ای گرفته تا هواپیماهای جنگی، بیمه و وسایل پزشکی.   سیاست های رادیو و تلویزیون آنها نه تنها انگیزه سودهای شرکت های رسانه ای خود بلکه به همان اندازه منافع کلی مجموعه های تحت مالکیت خود را نیز منعکس می کنند. وقتی سخن از مالکیت رسانه های جمعی و تاثیر بیشتر   آگهی دهندگان شرکت ها به میان می آید تعجبی نخواهد داشت که محتوای رسانه های جمعی، نه فقط اخبار بلکه برنامه های سرگرم کننده نیز انعکاس دهنده یک دیدگاه جهانی دوستدار منافع شرکتی زیر سلطه دسته ای از شرکت های فرا ملی است. جهانی شدن صنعت رسانه ای به معنی تسلط شرکتی جریانهای جهانی اطلاعات و مدیریت متمرکز افکار عمومی جهانی است.

تمام اخباری که برای چاپ مناسب نیستند

 رسانه های آمریکا همیشه به خود می بالند که همچون مطبوعات حکومتهای دیکتاتوری عروسک خیمه شب بازی نیستند و مزیت بزرگشان این است که دروغ مسولان نظام را رو می کنند اما واقعیت این است که روایت گری جنگ عراق نشان داد که این سخن ادعایی دروغین بیش نیست. مثالهای زیادی در این خصوص می شود زد، نمونه اش ماجرای سر جوخه جسیکا لینچ است که در اثر تصادف وسیله نقلیه اش با کامیون زخمی شد و پزشکان عراقی در بیمارستان مشغول مداوای او شدند اما دستگاههای خبری و تبلیغاتی آمرکا چنان وانمود کردند که عراقی ها مشغول شکنجه او بوده اند و فیلمی را نشان دادند که نیروهای دلتا فورس آمریکا شبانه جسیکا لینچ را از بیمارستان نجات دادند، در حالیکه این فیلم صحنه ساتزی شده و غیر واقعی بود اما این دستگاه دروغ پراکنی برای اینکه عراقی ها را منفور نشان دهد به دروغ گفت که جسیکا در حال شکنجه شدن توسط پزشکان عراقی بوده است. در این جنگ دستگاههای خبری آمریکا در قالب بیش از پانصد خبرنگاری که پنتاگون در دل واحد های نظامی گنجانده شدند تا از جنگ آمریکا در عراق از نزدیک گزارش بگیرند اما در عمل از آنجا که اکثر این خبرنگاران بی تجربه بودند تحلیلگران در نهایت این جنگ را جنگی تمییز قلمداد کردند یعنی جنگی که در او کمترین خون ریخته شد و ین در حالی بود که هزاران عراقی بیگناه بر اثر بمباران انواع بمبهای پیشرفته ده تنی و خوشه ای کشته شده بودند. از این دست فریبهای بنیادین که نگرش مردم را نسبت به جهان دچار آسیب جدی می کند   

فیلترهای خبری در غرب

پنج فیلتر که عبارتند از: 1- میزان تمرکز مالکیت وسایل ارتباط جمعی. 2- آگهی های تجاری به عنوان اصلی ترین منابع درآمد وسایل ارتباط جمعی. 3- اعتقاد و وابستگی وسایل ارتباط جمعی به اخبار و اطلاعاتی که دولت، سازمان های مهم تجاری و متخصصین صاحب نام به عنوان منابع اصلی ارتباطی و خبری در اختیارشان می گذارد. 4- انتقاد از وسایل ارتباط جمعی. 5- ضدیت  با کمونیسم که از هر خبرنگار حرفه ای انتظار می رود این ضدیت را در حدی بیمارگونه اعلام دارد.

در این 5 فیلتر خبری که اولین آن میزان تمرکز مالکیت می باشد و دولت می تواند با اعمال مالیات های سنگین از ادامه فعالیت یک رسانه جلوگیری کند. در حقیقت مالکان وسایل ارتباط جمعی تحت تاثیر مالکان سرمایه و یا مالکان قدرت(حاکمان) هستند و محتوای رسانه را بر اساس خواسته های آنها تنظیم می کنند. در 4 مورد دیگر فیلترها نیز به نوعی اختیار و نفوذ مالک رسانه کم می شود و اختیار صاحبان سرمایه و شرکت های بزرگ و تاثیرگذاری آنها  بر رسانه مشخص است.

نفوذ مالکان رسانه های جمعی در انعکاس مسائلی به چشم می خورد که موجب تضاد بین گروه های مالی به ویژه مسائل خصوصی سازی می شود.

 

کاغذ در عصر دیجیتال

بواسطه رشد فن آوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی تغییری اساسی در رسانه ها حاصل شده است. زایش رسانه های آن لاین و مبتنی بر وب گونه ای نو از مخاطب به دست داده است. اقبال رو به رشد مخاطبان به رسانه های آن لاین تنها مساله کشور های به اصطلاح پیشرفته و توسعه یافته نیست بلکه به تدریج با ازدیاد در دسترسی دستگاه های کامپیوتر و زیر ساخت های فن آورانه، این تهدید دامان رسانه های چاپی کشورهای در حال توسعه را نیز فرا می گیرد. 

خوانندگان روزنامه ها در غرب سال به سال رو به کاهش هستند. جوانان، سبک رایج در روزنامه ها را دیگر نمی پسندند، آنها آن لاین بزرگ شده اند، پر شتاب و ناشکیبا هستند و اگر سازمان های خبری نتوانند به بهترین وجه از مزایای رسامه های آن لاین استفاده کنند، در آینده از چشمها و گوشهای مردم محروم خواهند شد. (روزنامه نگاری سایبر،171) آمارها حاکی از سیر نزولی تیراژ روزنامه های معتبر در سراسر جهان توسعه یافته است.برای مثال، فروش روزنامه آمریکایی اینترناشنال هرالد تریبون، در سال ٢٠٠٣، به میزان ١٦. ٤% تنزل کرده است. این رقم برای فاینانشل تایمز، ٦.٦ % بوده است. در آلمان سقوط تیراژ روزنامه ها طی ٥ سال گذشته به ٧.٧% میرسد. در دانمارک ٥.٩ %، در اطریش ٩.٩ %، در بلژیک ٦.٩ %، و حتی ٢.٢% در ژاپن که مردم آن بیش از هر کشور دیگری در جهان روزنامه می خرند. کاهش فروش روزنامه ها، طی ١٠ سال گذشته، در مجموعه  اتحادیه ی اروپا، به یک میلیون نسخه در روز بالغ می شود. پیش بینی ها حاکی از آن است که در مقیاس جهانی، بطور متوسط تیراژ روزنامه ها سالی ٢% تنزل می کند.

تهدید رسانه های آن لاین تنها به تیراژ محدود نمی شود. درکشورهای پیشرفته بخشی از آگهی ها از دنیای چاپ به دنیای آنلاین کوچ کرده اند و این به یک روند رو به رشد تبدیل شده است. چراکه هرچقدر مخاطبان بیشتری به سمت آنلاین توجه نشان دهند، وب سایتها آگهی های بازرگانی بیشتری را به خود جذب خواهند کرد و این تهدیدی جدی برای شرکتها و موسسات رسانه ای است که وابسته به رسانه های چاپی هستند.

کریس وارد، مدیر بازرگانی ام.اس.ان صریحا اعتراف کرده است که جهان رسانه‌ای متاثر از رویکرد مخاطبان به فن‌آوری‌های جدید به وضوح در حال تغییر است. امروز مخاطبان نسبت به ده سال پیش انتخاب‌های رسانه‌ای بیشتری در اختیار دارند و این چیزی است که مدیران رسانه ای باید آن را جدی بگیرند.

بی تردید این مساله به تدریج و و در دسترسی دستگاه کامپیوتر و سیاستهای آموزش رایگان و در یک کلمه با رشد زیر ساختهای اطلاعاتی سال به سال در جامعه رسانه ای ما پررنگ تر و جدی تر خواهد شد. مدیران رسانه ای باید با عنایت به اهمیت این روند ناگزیر پیش رو رویکردهای اقتصادی مناسبی را در مورد وب سایت اتخاذ کنند.
در میان محصولات مجموعه های عظیم وچند منظوره رسانه ای روزنامه ها اکنون به شرکتهای تابعه کم اهمیت تبدیل شده اند وبه عنوان دارایهای دست وپاگیر تلقی می شوند که آینده نوید بخشی هم ندارند.

این روزها اعلامیه مرگ بسیاری از روزنامه های محلی وشهری منشر می شود بدون انکه حساسیتی برانگیزد در حقیقت خارج شدن روزنامه ها از گردونه انتشار به امری عادی تبدیل شده است .

رشد تیراژ روزنامه هها تا دهه 1970 ثابت ماند زمانی که دفاتر تجاری ،کارخانه ها وفروشگاهها به پاساژهاو مراکز خریددر حومه شهرها منتقل شده اند.که زمین ارزان بود وپارکینگهای وسیع برای ماشینها داشت افزایش تعداد مالکان خودرو وکاهش خودروهای عمومی باعث متراکم شدن ترافیک در بزرگراهها شد وخودرو سوارهایی که روزانه درشهر وحومه آن در تردد بوده اند خودرا با گوش کردن با رادیو مشغول می کردندکه هم اخبار وهم موسیقی پخش می کرد . این افراد وقتی به خانه برمی گشتند تلویزیون را روشن می کردند وکانالهای مختلف تلویزیونی را تماشا می کردند این تغییرات اجتماعی اثر مخربی روی سرنوشت واینده روزنامه های عصر گاهی داشت.

محصول نامطمئن

در قرن بیست ویک هم کتابها پیوسته مجموعه های عظیم چندمنظوره رسانه ای را مستاصل می کنند .کتابها محصولات نامطمئنی هستند بعضی از کتابهایی که با سرمایه گذاری هنگفت وبا بهره گیری از بهترین نویسندگان نوشته می شود وتوسط ناشران معروف به چاپ می رسند گاهی حتی هزینه های خورا هم پوشش نمی دهند. در حالی که هر از گاهی بعضی از کتابها که نویسندگان ناشناس وگمنامی دارند ودر انتشارات بسیار کوچک چاپ می شوند بازار خوبی پیدا می کنند.برتلزمان یکی از دبیران خود را در بخش کتاب اخراج کرد .نه به خاطر انکه فروش کتاب سودی نداشت بلکه به خاطر انکه نتوانسته بود به سود پیش بینی شده برسد. ورلین در نیویورک تایمز نوشت این تصور که ناشران با تکیه برنویسندگان سرشناس وداشتن فهرستی اماده از موضوع سودی دائمی وقابل توجه به دست بیاورند به عهد دقیانوس تعلق دارد .

مهمترین دغدغه فراگیر عمومی این است که پنج غول رسانه ای با واقع گرایی هرچه تمامتر انچه باید مردم امریکا در مورد دنیای خود بدانند یا ندانند در کنترل دارند روزگاری کنترل متمرکز وافراطی روی رسانه های گروهی به عنوا یک موجودیت مستقل در سیاست واقتصاد ملی ممکن بود اما امروز دیگر نمی توان غولهای رسانه ای را از سایر رسانه های عمده جدا کرد.مالکیتها در هم تنیده شده اند .در نتیجه راههای درمانی وچاره جوییها برای بازگرداندن رسانه ها ونقشهای اصلی خود نیازمند قوانین وایین نامه هایی است که برکل اقتصاد سیاسی امریکا که رسانه های گروهی با انها پیوندهایی پویا دارند تحت  تاثیر قرار دهند. همچون اقامه دعوای حقوقی علیه تراست ولغو یا بازنگری اصل ارتباطات سال 1996 است که قوانین لازم برای ایجاد غولهای رسانه ای فراهم آورده است .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد