کاردکردهای دینی پیامک
حسن بشیر
منبع: ماهنامه مدیریت ارتباطات- خرداد ماه 1389
اصول کلی دینی قابل انطباق با پدیده های جدیدی نظیر پیامک است
بررسی کارکردهای پیامک در عرصه اطلاعرسانی دینی در گفتوگو با دکتر حسن بشیر؛
اصول کلی دینی قابل انطباق با پدیدههای جدیدی نظیر پیامک است.
پیام دینی در حوزهای رسانهای مختلف میتواند بازنماییهای متنوع و متکثری داشته باشد.
به باور دکتر حسن بشیر، اصول کلی روشن و حوزه های علمیه به طور مداوم درگیر مسائل جدید جهانی است، اما پاسخگویی مداوم به این مسائل الزاما به معنای پرداختن به یک نمونه خاص نیست. در بسیاری از موارد جواب های جزئی در پاسخ های کلی نهفته می باشند.
این استاد ارتباطات بینالملل که سومین رییس دانشکده معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق (ع) است، در گفتوگویی که در ادامه خواهید خواند پس از معرفی پیامک به عنوان یک ابزار ارتباطی، به نقش این رسانه در اطلاعرسانی دینی و تاکید می کند که بسیاری از قوانین و مقررات دینی در زمینه های مختلف رسانه ها مشخص بوده که در مورد پیامک نیز قابل انطباق است. اگر چنانچه حوزه های علمیه به طور مشخص به پیامک نپرداخته اند شاید دلیل آن عدم وجود مطالعات و بررسی های کافی در مورد پیامدهای مختلف آن باشد.
پیامک چه ویژگی دارد که آن را از دیگر ابزارهای ارتباطی متمایز میکند؟ اصلا پیامک را میتوان ابزاری ارتباطی به شمار آورد یا ویژگیهایی است که به واسطه ابزارهای به کار گرفته شده به شیوه انتقال پیام افزوده شده است؟
پیامک رسانهای است که پیام را بیش از آنچه لازم است فشرده میکند. به عبارت دیگر پیامک فرایند فشردگی متن برای دستیابی به کمترین زمان انتقال پیام و اشتراک معنا است.
در پیام، ما نیازمند نوعی از تفصیل در متن نوشتاری و تصویری هستیم و البته باید در این زمینه ضمن روشن کردن معنا از ابهامات گوناگون با تنوع تصویری، رنگی، فضاسازی، حرکت و سرعت دوری کنیم.
در پیامک نیز که نوعی از پیام با استفاده از ابزارهای متناسبتر، سرعت بیشتر، زمان کوتاهتر و تحرک گسترده است، باید بخشی از این ویژگیها به متن ارسالی نیز منتقل شود.
لذا در این زمینه ما با ویژگی مهمی روبرو هسیتم؛ یعنی تناسب پیام با رسانه نه تنها از نظر محتوایی و توانمندی انتقال معنا بلکه از نظر ویژگیهای جنبی محتوا مانند سرعت، حرکت، زمان انتقال و امثالهم نیز باید مدنظر قرار گیرد.
پیامک، پیام متناسب با زمان و سرعت در فضای جهانی شده است. لذا دیده میشود که این رسانه در فضاهای حجیم جهانی به عنوان یکی از مناسبترین ابزار انتقال پیام و دستیابی به یک نوع از اشتراک هدف و معنا با دیگران مطرح شده است.
در شرایطی که سرعت و زمان هژمونی خود را بر بسیاری از روابط گسترانیده است، پیام نمیتواند از عمق معنوی و گسترش معنایی برخوردار باشد، لذا پیامک نوعی تلنگر زدن به گیرنده برای یادآوری، یاددهی و یا دستیابی به یک نقطه خاص معنایی است که از خصوصیت آنی بودن برخوردار است. در حالیکه پیام نیازمند نوعی از قرائت فراتر است که به زمان بیشتر و سرعت متناسبتر نیازمند است.
بنابراین پیامک، پیام متناسب با عصر جهانی شدن است که رسانه مناسب خود را نیز یافته است. همانند فستفود است که تناسبی اساسی با همین عصر به لحاظ نیازمندی انسان برای دستیابی به کمترین زمان برای تغذیه و بیشترین زمان برای وصول به اهداف دیگری دارد که سرعت و حرکت و تحول در آن نقش اساسی بازی میکند.
پیامک در حوزههای دینی چه کارکردهایی میتواند داشته باشد؟
پیامک الزاماً با آنچه که تبلیغ دینی یا پیامرسانی دینی مورد هدف خود قرار داده است، متباین و متضاد نیست.
میتوان گفت که تبلیغ دینی یا انتقال پیام دینی به مثابه یکی از مهمترین حوزههای فعالیت دینی در رابطه با رسانهها، نیازمند نوعی آرامش زمانی، رمزگشایی تدریجی و فهم درونی است که معمولا با سرعت، سطحی بودن، مقطعی بودن و رفع نیازهای آنی و امثالهم متغایر است.
اما از جهت دیگر پیام دینی نیز از تنوع بسیار زیادی برخوردار است. به عبارت دیگر، پیام دینی در حوزهای رسانهای مختلف میتواند بازنماییهای متنوع و متکثری داشته باشد.
در اینجاست که بیش از آنکه باید رابطه پیامک را با حوزههای دینی مورد بررسی قرار دهیم، میبایست نسبت پیام دینی با این رسانه را مورد بحث قرار دهیم.
به عبارت دیگر میشود سؤال را اینگونه پرسید که آیا محتوای دینی با توجه به ویژگی حاکم بر پیامک همراه با ابزار رسانهای آن میتواند پیام مناسب را تولید کند؟
جواب قطعاً مثبت است، اما این پاسخ مثبت به معنای رسیدن آسان به شیوههای مختلف و طراحی پیامهای مناسب بدون برنامهریزی و دستیابی به شیوههای عملی و علمی نیست. این شیوه باید برای تولید محتواهای کوتاه با سرعت انتقال معنایی کافی و ایجاد معنویت متناسب در مخاطبان برای شرایط گوناگون زندگی که میتواند انعکاسی از وضعیتهای مختلف باشد، تناسب کافی داشته باشد.
با چنین زمینهای از خلق محتوای معنادار دیندارانه همگام با عصر سرعت و اطلاعات که هدف آن تنها اطلاعرسانی نبوده و تغییر یا تثبیت اعتقادی، هنجاری و یا ارزشی است، استفاده از رسانه پیامک میتواند معنای خاص خود را در حوزههای دینی پیدا کند.
گاه دیده میشود که پیامکها به حوزههای خرافی نیز کشیده میشوند و در آنها اشاره میشود که اگر این پیامک را به 10 نفر بفرستید، 10 گناه شما بخشیده میشود یا ... ریشههای تولید چنین پیامکهایی و تبعات اجتماعی و مذهبی آنها چیست؟
هر رسانهای میتواند نوعی از بازنمایی، تأثیرگذاری و متقاعدسازی را ایجاد کند که با رسانه دیگر متفاوت باشد. آنچه که در این زمینه مهم است نه تنها تناسب پیام با اصل رسانه انتقالدهنده، بلکه در شرایط کنونی جهانی مهمتر از آن تناسب تولید پیام به عنوان یک متن خواندنی یا دیدنی با توجه به فضای فرامتنی است که در آن خلق میشود.
به عبارت دیگر هماکنون اصل تولید پیام و متن رسانهای اهمیت خود را موقعی باز مییابد که در شرایط فرامتنی خاصی تولید و توزیع گردد.
همگرایی میان این تولید و توزیع با توجه به شرایط و موقعیتهای مختلف است که میتواند تأثیر، اقناع و نهایتاً متقاعدسازی قطعی را ایجاد کند. پیامها یا پیامکهایی که با صبغه دینی و رنگ مذهبی با استفاده از زمینههای مختلف اجتماعی تولید میشوند میتوانند با توجه به همان زمینهها نوعی از معنا را منتقل کنند که با آن زمینهها متناسب باشند.
بحث پیامهای خرافی یا غیرواقعی، تخیلی و امثالهم تنها به حوزههای دینی و اعتقادی محدود نبوده بلکه میتواند به بسیاری از وجوه مختلف فرهنگ عامه به مثابه فرهنگ غالب تودهای گسترش یابد.
طبیعی است که این شیوه از طرح پیام همراه با گونهای از جهتگیری معنوی اگر با اصول دینی همگام نبوده و نتواند منطبق با منطق و گفتمان اصولی دین باشد، نمیتواند از مشروعیت لازم برخوردار باشد.
اما این عدم مشروعیت به معنای بازدارندگی از طرح این گونه پیامها نیست. اما چرایی طرح اینگونه پیامها به زمینههای اجتماعی و پررنگ تر شدن فرهنگ عامهپسند در جامعه بستگی دارد که یکی از ویژگیهای جوامع تودهای برخوردار از رسانههای تودهای است.
لذا علیرغم اینکه کلانشهرها میتوانند از تنوع فرهنگی، گوناگونیهای اجتماعی و پیچیدگیهای ارتباطی برخوردار باشند اما متأسفانه امکان دارد که همزمان از سلطه نوعی فرهنگ عامهپسند متکی بر صنعتهای گوناگون فرهنگی متناسب با جامعه هم رنج ببرند که یکی از آنها نیز بهرهبرداری از تشنگی معنوی برخی از مردم برای تأمین جنبههایی از نیازمندیهای دینی است که با اصل دین نیز در بسیاری از موارد تباین و تضاد دارد.
در اینجاست که پیامک به لحاظ داشتن قابلیتهایی مانند سرعت، حرکت، قدرت انتقال معنا، ویژگیهای متن خلاصه شده در لفظ و تصویر میتواند یکی از بهترین ابزارهای تأمینکننده نیازهای روحی برخی از افراد گردد که در این فضای پرهیاهوی تودهای به دنبال نوعی از آرامش روانی هستند.
با چنین رویکردی است که خردهفرهنگهایی در بازار پیام به وجود میآید که تکیهگاه آن بهرهبرداری از دین برای ایجاد نوعی از فرهنگ عامهپسند است که میتواند با اهداف مختلف تخریبی، انحرافی، بیهوده، وقتگذاران و گاهی ضد دین پیوند بخورد.
در این شرایط است که باید توجه داشت تا در چنین وضعیتی از یک جهت معنویت مورد نیاز مورد خدشه قرار نگیرد و از سوی دیگر اصل دین زیر سوال نرود. کاری است که چندان آسان نیست چه با پیامک و چه بدون آن.
برخلاف برخی تکنولوژیهای دیگر امروز دنیا مانند ماهواره یا برخی سرویسهای مخابراتی مانند MMS، پیامک هیچگاه مورد نقد حوزههای علمیه قرار نگرفته است. چرا؟
نقد یک پدیده جدید نیازمند دستیابی منتقد به بسیاری از خصوصیات درونی و بیرونی و تأثیرات آن برای آسیبشناسی جدی است. گرچه عمر پیامک به دلیل گسترش استفاده از تلفن همراه در میان اقشار جامعه، یک پدیده نه چندان جدید است، اما نمیتوان گفت این زمان طی شده به اندازه کافی توانسته باشد که همه جوانب تأثیرات آن بر فرد و جامعه در سطوح مختلف را نمایان سازد.
اما علیرغم این مسأله میتوان گفت که بحث کلی درباره بسیاری از مسایل مربوط به رسانههای نوین در سطوح مختلف از نظر اندیشمندان و علمای اسلامی بهویژه حوزههای علمیه مورد توجه بوده و پاسخهایی در برخی از زمینهها در مورد آنها ارایه شده است. مهمتر از آن باید شیوه نگاه دینی به مسایل مختلف را مورد توجه دقیقتر قرار داد. نگاه دینی یا پاسخ دین به مسایل مختلف حیات الزاماً به معنای پرداختن دقیق به یک مسأله جزیی نیست.
در بسیاری از موارد این پاسخ، پاسخی است که میتواند مصادیق و نمونههای گوناگونی را داشته باشد و لذا حکم کلی و دیدگاه کلی در این رابطه مطرح میشود که میتواند در رابطه با بسیاری از پدیدههای زندگی مورد استفاده قرار گیرد.
حوزههای علمیه با این نگاه به بسیاری از پدیدهها به شکل جدی، بهطور مستمر و بهلحاظ نیازمندیهای اجتماعی فراوان در رابطه با مسایل جدید جهانی همیشه درگیر بوده و در حال پاسخگویی مداوم به این مسایل است اما این پاسخها الزاماً به معنای پرداختن به یک نمونه خاص نیست.
بسیاری از قوانین مطرح در زمینههای مربوط به پیامک به عنوان مثال با پاسخهایی در رابطه با اصل رسانهها، اصول اخلاقی، حدود حرام و حلال آن، کاملا مشخص و این اصول قابل انطباق بر روی بسیاری از پدیدههای جدید از جمله پیامک است.
به عبارت دیگر مسایل مربوط به فساد، افساد و اشاعه فحشا و امثالهم کاملاً روشن است و این عمل چه به وسیله پیامک یا شخص و یا هر وسیله ارتباطی صورت گیرد، حکم آن روشن است.
احکام و بحثهای مربوط به تهمت، ایجاد فتنه، تولید بحران، تخریب اجتماعی، تخریب شخصیتی، اشاعه اخبار نادرست، کاملاً روشن بوده و تنها اختلاف احتمالی در مورد آنها حدود و مصادیق آنها است.
بنابراین نمیتوان گفت که در این زمینه بحث صورت نمیگیرد. آنچه که هماکنون شاهد آن نیستیم بحثهای کاملا تفصیلی و ناظر به مساله خاص پیامک است که شاید یکی از دلایل مهم آن همانگونه که گفتم عدم وجود تحقیقات و مطالعات کافی درباره مسایل گوناگون و جنبی این پدیده است، نه اینکه اصول کلی حاکم بر آن روشن نباشد.