وب نما: پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

وب نما: پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

مصاحبه با ایسنا درباره اعتمادسازی میان رسانه ها و مدیران کشور

                      

                       رییس دانشکده‌ی ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع):

نوسان بسیاری در پروسه‌ی اعتمادسازی میان رسانه‌ها و مدیران کشور وجود دارد. سرویس: رسانه

1387/08/07

10-28-2008

خبرگزاری دانشجویان ایران - تهران

شاید بتوان گفت نوسان بیش از حدی در پروسه‌ی اعتمادسازی میان رسانه‌ها و مدیران کشور وجود دارد که این امر نیز خود نوعی از عوارض منفی رسانه‌یی است و در هر جامعه‌ای امکان بروز دارد؛ اما فراموش نکنیم نقش مدیران و رسانه‌ها در اعتمادسازی، یک حرکت تعاملی است که از دیدگاه این دو بخش‌ نسبت به یکدیگر ناشی می‌شود.

حسن بشیر - رییس دانشکده‌ی معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع) - در گفت‌وگو با خبرنگار رسانه‌ی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، با بیان این مطلب اظهار کرد: اصولا اعتمادسازی حرکتی دو سویه است که در بسیاری از بخش‌های حیات اجتماعی و از جمله میان مدیران کشور و رسانه‌ها حائز اهمیت است. گرچه این حرکت روانی نوعی از برقراری اطمینان، و کاهش اضطراب از یکدیگر را میان این دو بخش اجتماعی ایجاد می کند، اما از طرفی باید توجه داشت این اطمینان، با چه شیوه‌ای و در چه حوزه‌ای از ارتباطات میان آن‌ها باید برقرار شود.

وی افزود: اگر مدیران کشور را در شرایطی تصور کنیم که خود اعتمادی به رسانه‌ها نداشته و یا خود را در شرایطی ببینند که باید سلطه‌ی مطلق بر رسانه‌ها داشته باشند و هر آنچه را که بخواهند، باید به همان شکل و حجم منعکس شود، بدیهی است هیچ‌گونه رابطه‌ی اطمینان‌دهنده و مورداعتمادی میان آنان و رسانه‌ها، یا به بیان بهتر خبرنگاران و صاحبان رسانه‌ها ایجاد نخواهد شد.

او ادامه داد: از سوی دیگر چنانچه خبرنگاران و صاحبان رسانه‌ها نیز خود را عملا در جای مدیران کشور قرار دهند و بجای انعکاس دقیق مطالب، به دروازه‌بانانی تبدیل شوند که هم خبر را بسازند و هم معنای آن را به شکلی که مایلند بازنمایی کنند، به صورتی که گاهی شاید انحرافی هم در اصل خبر ایجاد نشود؛ ولی در مواردی هم بخشی از آن را منعکس نکرده و یا بخش‌های به‌هم پیوسته‌ی آن را حذف کنند، بدیهی است میان آنان و مدیران کشور که به شدت به این‌گونه جهت‌گیری‌ها حساس می باشند، اعتماد و اطمینانی به وجود نمی‌آید.

این مدرس ارتباطات تصریح کرد: به عقیده‌ی من اعتمادسازی میان مدیران کشور و رسانه‌ها، بیش از آن‌که به یک تعریف مشخص نیازمند باشد، به یک فرآیند عملی و زمانی نیازمند است که بتواند در شرایط و موقعیت‌های مختلف ساخته شده، گسترش یافته و عمق لازم را به دست آورد.

وی خاطر نشان کرد: به عبارت دیگر ایجاد اعتماد یا اطمینان کافی میان مدیران کشور و رسانه‌ها جهت تعامل، تنها به دانستن معنای اعتماد و یا شناخت نظری فرآیند آن کفایت نمی کند؛ بلکه این فرآیند می‌بایست در طول زمان و در موقعیت‌ها و شرایط متفاوت تبلور یافته و به اثبات برسد.

او هم‌چنین با تاکید دوباره بر اینکه اعتمادسازی به یک زمینه‌ی مناسب تعاملی نیازمند است که البته گاهی از نظر زمانی طولانی است، اضافه کرد: نقش مدیران در این تعامل بیش از آنکه به قدرت، مقام و جایگاه آن‌ها متکی باشد، به شیوه‌ی برخورد، انتظارات، دیدگاه آنان به خبر و اطلاع‌رسانی، محدودیت‌های سیاسی و اجتماعی و بالاخره نگاه آنان به خود رسانه وابسته است.

به گفته‌ی بشیر اگر مدیران کشور، به رسانه به عنوان یک ابزار انتقال پیام نگاه کرده و نگاهی کمی و سخت‌افزاری به این وسیله‌ی مهم داشته باشند، خبرنگار و صاحبان رسانه‌ را نیز بخشی از نیروهای خدماتی تلقی خواهند کرد که باید از منظر قدرت و سلطه، حامل پیام آنان باشند و در این حمل و نقل نیز هیچ‌گونه دخالتی نداشته و هم درباره‌ی اصل محموله و هم در شیوه‌ی انتقال آن کاملا امانتدارانی غیرفعال باشند.

وی افزود: با چنین نگاهی که متکی بر قدرت سخت‌افزاری و عمدتا متعلق به دوران حاکمیت روابط بجای ارتباطات، بویژه روابط قدرت میان حاکمیت و عناصر دیگر جامعه است، رسانه یک واسطه‌گر بی‌خاصیت و همانند ظرفی فرض شده است که هر آنچه لازم است باید در آن ریخته شود و تنها مسوولیت دارنده‌ی این ظرف نیز حفاظت و رساندن این ظرف به دیگران است.

او ادامه داد: البته با توجه به معنای جدیدی که در جامعه و به مرور زمان برای رسانه‌ها به وجود آمده است، چنین دیدگاهی نمی‌تواند به لحاظ علمی و اجتماعی از جایگاه قابل قبولی برخودار باشد، ضمن اینکه با این نگاه هیچ‌گاه نمی‌توان به یک رسانه‌ی فعال، مورد اعتماد جامعه و قوی دست یافت؛ با توجه به آنچه گفته شد به نظر می‌رسد در این اعتمادسازی اولین گام مدیران، اصلاح دیدگاه خودشان نسبت به رسانه است.

این مدرس ارتباطات بین‌الملل اضافه کرد: به عقیده‌ی من اگر رسانه را منعکس‌کننده‌ی رویدادهای عصر ارتباطات و نه عصر روابط بدانیم، باید بپذیریم این وسیله ارتباطی جایگاهی بس مهم میان مدیران و جامعه دارد و این جایگاه نیز بیش از آنکه از منظر مدیران تعریف شود، از چشم جامعه مورد ارزیابی قرار گرفته و معنا پیدا می‌کند.

او هم‌چنین با اشاره به نقش رسانه در ایجاد رابطه‌ی متقابل و تعامل دو سویه که از طرفی باید با مدیران کشور و از طرف دیگر با جامعه صورت گیرد، خاطر نشان کرد: چنانچه خبرنگاران و صاحبان رسانه‌ به لحاظ ماهیت رسانه که امروز توانایی فرازمانی و فرامکانی در طرح خبر، اندیشه، حادثه و مسایل مختلف را دارد، جایگاه خود را فراتر از یک امین، متخصص و یا متعهد به محتوای خبر، گزارش و تحلیل دانسته و در جایگاه مدیران و مسوولان کشور بنشینند و هر آنچه بخواهند، کم و زیاد کرده و تعدیلاتی بر پایه‌ی نظرات خود اعمال کنند، بدیهی است به یک بحران هویتی دچار می‌شوند که اگر این بحران در طول زمان تعمیق یابد، نه تنها اعتماد متقابل میان رسانه‌ها و مدیران از بین می‌رود؛ بلکه آن‌ها از نظر جامعه نیز طرد می‌شوند.

وی اضافه کرد: بنابراین می‌توان گفت نقش مدیران و رسانه‌ها در اعتمادسازی، یک حرکت تعاملی است که از دیدگاه این دو بخش‌ نسبت به یکدیگر ناشی شده، به شیوه‌ی تعامل آنان با همدیگر بستگی داشته و هم‌چنین به ارتباط مداوم آنان برای دست‌یابی به یک حالت تعادلی وابسته است که در این حالت تعادلی، علاوه بر آنکه قدرت هر دو نسبت به یکدیگر و در رابطه با جامعه تنظیم می‌شود، نوعی از اعتماد مداوم و محکم نیز میان آنان به وجود می‌آید.

بشیر در ادامه درباره‌ی شبهه‌ی نبود اعتماد لازم میان مسوولان و رسانه‌ها در شرایط فعلی، با بیان اینکه به صراحت و وضوح نمی‌توان گفت اعتماد میان مدیران و رسانه‌ها وجود ندارد، اظهار کرد: شاید بتوان گفت نوسان بیش از حدی در پروسه‌ی اعتمادسازی میان رسانه‌ها و مدیران کشور وجود دارد که این امر نیز خود نوعی از عوارض منفی رسانه‌یی است و در هر جامعه‌ای امکان بروز دارد؛ اما همانگونه که گفته شد این نبود اعتماد به نحوه‌ی عملکرد هر دو بخش مربوط است.

وی با بیان اینکه هم مدیران به رسانه‌ها نیاز دارند و هم رسانه‌ها به مدیران، افزود: در این فرآیند نیاز، انتظارات هر دو بخش از یکدیگر مهم‌ترین اصلی است که باید مورد توجه قرار گیرد؛ چراکه این انتظارات می‌بایست اصولی، معقول و منطبق با شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه باشد و در واقع در همین‌جاست که نحوه‌ی نگاه به اطلاع‌رسانی در جامعه تا اندازه‌ی زیادی به دیدگاه حاکم بر هر دو بخش بستگی دارد.

به گفته‌ی او اگر مدیران به دیدگاه حداقلی نسبت به تغذیه‌ی اطلاعاتی جامعه معتقد باشند، نه تاب سوالات جدی و کنجکاوی‌های خبرنگاران را دارند و نه مایلند پاسخ‌های کامل، تفصیلی با تبیین علل و شرایط مختلف را بیان کنند.

رییس دانشکده‌ی ارتباطات و معارف اسلامی دانشگاه امام صادق(ع) افزود: البته شاید برخی به دیدگاه حداکثری تغذیه‌ی اطلاعاتی جامعه معتقد باشند؛ اما امکان گسترده‌ی طرح همه‌ی مسایل به شکلی که می خواهند از نظر زمانی و هم‌چنین طبق شرایط اجتماعی که برخی از آن‌ها متاثر از شرایط بین‌المللی است، وجود ندارد؛ بنابراین باید در شرایط خاص موجود، هر دو بخش به انتظارات قابل تحقق توجه کنند.

وی در ادامه با تاکید دوباره بر اینکه در نظر برخی، رسانه یک ابزار حمل و نقل است که این نگاه نیز از درک ناقص آن‌ها نسبت به عصر ارتباطات ناشی می‌شود، اضافه کرد: قدرت در شرایط جدید به نرم‌افزار متکی شده که رسانه از بعد محتوایی و پیام‌رسانی، از بهترین مصادیق آن است، ضمن اینکه یکی از مهم‌ترین تلاش‌های رسانه‌ها نیز در این عصر خارج شدن از ژست مهم‌بودن بیش از حد و تحمیل قدرتمند خود، بدون داشتن زمینه‌ی بروز معنایی و روانی این قدرت در میان مدیران و جامعه است.

او با اشاره به اینکه به‌نظر می‌رسد همانگونه که رسانه‌ها معتقدند مدیران جایگاه آن‌ها را به خوبی نمی‌دانند، صاحبان و دست‌اندرکاران رسانه‌ها نیز در بسیاری مواقع از جایگاه واقعی رسانه اطلاع کافی ندارند، ادامه داد: نداشتن اطلاعات لازم و کافی نسبت به جایگاه رسانه از سوی مدیران و رسانه‌ها شرایط عدم اعتماد را گسترش می‌دهد.

وی ادامه داد: ضمن اینکه در این شرایط هر یک، دیگری را به نداشتن اطلاعات کافی از جایگاه رسانه متهم می‌کنند، در حالی که در چنین وضعیتی آنچه بیش از همه مورد انتظار است، آگاه‌سازی، اطلاع‌رسانی، و تعامل آگاهانه‌ از سوی دست‌اندرکاران رسانه‌هاست که نه تنها می‌تواند مدیران را به اهمیت و جایگاه بالای رسانه و دست‌اندرکاران آن متقاعد سازد؛ بلکه فراتر از آن، به شیوه‌ی تعامل آنان با رسانه‌ها نیز کمک می‌کند.

بشیر هم‌چنین با تاکید بر اینکه رسانه‌ی مورد اعتماد، اطمینان و ارتباطات سالم اجتماعی را شکل داده و مدیران را نسبت به طرح مسایل مختلف در جامعه تشویق می کند، افزود: این حرکت تشویقی در نهایت به تلاش برای کشف نارسایی‌های حقیقی و طرح پیشرفت‌های واقعی منجر می‌شود؛ به عبارت دیگر کاهش اضطراب مدیران نسبت به عملکرد رسانه‌ها در مواردی چون طرح نشدن دقیق آنچه ‌می‌گویند، حذف آنچه مایل نیستند حذف شود و یا درج اظهارنظرهایی که به عقیده‌ی آنان منحرف‌کننده است، می‌تواند در اعتمادسازی نسبت به رسانه‌ها نقش حیاتی داشته باشد.

وی در پایان با بیان اینکه مطمئنا این اعتماد در پیشبرد اهداف کشور تاثیرگذار است، اضافه کرد: به عقیده‌ی من حداقل تاثیری که این اعتماد می‌تواند داشته باشد ترس‌زدایی از مدیران برای طرح صریح و آگاهانه‌ی مسایل مختلف است که می‌تواند جامعه را از نگرانی‌ها و تبلیغات سوء رسانه‌های خارجی و غیرمسوول خارج سازد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد