وب نما: پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

وب نما: پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

خلاصه درسهای مطالعات میان فرهنگی

به کلیه دانشجویان محترم

درس مطالعات میان فرهنگی -دانشگاه امام صادق (ع)

 خلاصه درسها ۱۰ تا ۱۳ این درس را در همین وبلاگ

ملاحظه فرمائید.

 

مطالعات میان فرهنگی

درس دهم: ارتباطات میان فرهنگی و مبادله معنا 

دکتر حسن بشیر

دانشگاه امام صادق (ع)

رابطه ارتباطات انسانی با ارتباطات میان فرهنگی

nارتباطات میان فرهنگی، نوعی از ارتباطات انسانی است.

nدر این ارتباطات، ” انسان“ اصل تحقق هر نوع ارتباط است.

nپژوهشگران ارتباطات انسانی (3 دسته پژوهشگر)

n1- ریاضی دانان (با انتقال پیامها سروکار دارند نه با معنای پیامها)

n2- روان شناسان اجتماعی و

n3- انسان شناسان زبانی (هر دو: با علم معناشناسی ارتباطات سروکاردارند)

nتاکیدات اصلی در ارتباطات انسانی:

n1- صرف و نحو (Syntactic)

n2- معناشناسی (Semantics)

n3- عملگرائی (Pragmatics)

صرف و نحو (Syntactic)

n- رابطه نحوی: علم نحو، روابط بین علائم را بررسی می کند.

nمثال: ارتباط کلمات در یک جمله.

nانواع رابطه نحوی (2 نوع):

n1- نحو درون پیامها: ریاضی دانان و انسان شناسان زبانی ”نحو درون پیامها“ را تحلیل می کنند.

n2- نحو بین پیامها: روان شناسان اجتماعی ”نحو بین پیامها“ را تحلیل می کنند.

nمثال: بررسی ساختار نحوی: ”فرزند، مادر را می بوسد“ با ”مادر، فرزند را می بوسد.“

معنا در ارتباطات میان فرهنگی

n- ”معنا“، حاصل رمزگذاری است.

n- ”رمزگذاری“ نیز شکلی از رفتار است که اعضای هر گروه ارتباطی آن را می آموزند و در آن سهیم می شوند.

n- ”فرهنگ“ رمزی است که می آموزیم و در واقع وجه مشترک بین ما و دیگران است.

n-مثال: ادراک از کلمه ”آبی“ در همه فرهنگها یکسان است؟

تولید معنا از دیدگاه پدیدارشناسی

nتولید معنا از دیدگاه پدیدارشناسی:

n- مهمترین رهیافت در این زمینه «رهیافت پدیدارشناسی» (Phenomenology) است.

n- اولین رهیافت در پدیدارشناسی، رهیافت «همدلی» (Empathy) است، که از بحث «میان ذهنی» به وجود می‌آید.

n- معنای «همدلی» یا (Empathy) بنا به دیدگاه هوسرل (Husserl)، قرار دادن خود به جای دیگران است.

نقش تاریخ در ساختن فرهنگ

nدیلتای می گوید: انسان یک وجود تاریخی است (Historical being)

nبه عبارت دیگر، تمامیت ماهیت انسان در تاریخ وجود پیدا می‌کند. (فیاض، رساله ص170، به نقل از دیلتای)

n- تقاطع بین تاریخ و جغرافیا، فرهنگ است.

nتعیین هویت در فرآیند تاریخی:

nهویت و ماهیت انسان در یک فرآیند تاریخی تعیین و توسعه پیدا می‌کند.

نقش انسان شناسی در مطالعات بین و میان فرهنگی

nشناخت خود از طریق شناخت دیگران:

n- دیلتای معتقد است: ما از طریق فهم واقعیت ذهنی و یا روحی، اول به فهم دیگر مردم نائل می‌اییم و سپس به طور غیرمستقیم خودمان را می‌شناسیم.

nتقدم انسان شناسی بر روانشناسی:

nطبق گفته دیلتای: انسان‌شناسی یکی از علوم محوری مطالعات انسان است که مقدم بر روانشناسی است.

n- وی معتقد است که: تاریخ ماده اصلی انسان‌شناسی است.

n- انسان‌شناسی تطبیقی با مردم شناسی زمینه‌ای برای مطالعات بین و میان فرهنگی است. (فیاض، رساله، صفحات 176-175)

فلسفه ویتگنشتاین

n- فلسفه ویتگنشتاین بطور خلاصه:

n«جهان مجموعه‌ی بوده‌هاست، نه مجموعه‌ شیء‌ها.» (منبع: ادیب سلطانی، دکتر شمس‌الدین، رساله وین، تهران: مرکز ایران مطالعه فرهنگ‌ها، 1359، ص 9)

nزبان جایگاه معنا:

nبه نظر ویتگنشتاین، «زبان» اولین جایی است که در آن معنا شکل می‌گیرد.

nقضایا اساس معنا:

nوی معتقد است که: اصولاً کلمات نیستند که مفهوم را می‌سازند، بلکه این قضایا هستند که مفاهیم را می‌سازند و قابلیت صدق و کذب پیدا می‌کنند.

دیدگاههای هادسون و استمپ درباره نقش زبان

n- وی به ”نظریه تصویری“ معتقد است که چنین است:

n«فکر، یک قضیه است، برای آن که یک واقعیت در جهان برای یک فکر ممکن شود، بایستی همانند یک قضیه شود و ... و هر آن چه به صورت یک گزاره و قضیه در نیاید، قابل تفکر نیست»

n(Shand, P227)

nدیدگاه هادسون:

n- زبان، جهان را تصویر می‌کند و به قالب می‌ریزد و یا باز می‌نماید. (هادسون، 1378، ص32)

nدیدگاه استمپ (Stmup):

n- اگر یک زبان را تصویر کنیم و در ذهن خود جای دهیم، در واقع یک شکل از زندگی را تصویر کرده‌ایم. (Stmup, P63)

هرمنوتیک بین و میان فرهنگی

n- تعریف هرمنوتیک:

n«مطالعه اصول تفسیر که می‌خواهد معناهای پنهان در متون نوشتاری (و با کمی گسترش) در کنش و گستره‌ی اجتماعی همانند کل را کشف کند.» (Chris Rohmann, P. 174)  

nدیدگاه شوایزر:

nفرهنگ یک متنی است از نماد و معنا است و لذا به وسیله هرمنوتیک باید تحلیل کرد. (Schweizer, P559)

دیدگاه پل ریکور درباره ارتباطات بین فرهنگی

n5- پل ریکور:

n«سخن نظامی است از معانی متوالی، رشته‌ای از معانی در سخن پذیرفته و رشته‌ای دیگر حذف می‌شوند» (دیوید کوزنر هوی، ص616)

n- خلاصه سخن ریکور در هرمنوتیک میان فرهنگی:

n« متن یک جهان است، بایستی وارد جهان متن شد و در آن زندگی کرد یا به عبارتی بایستی با تکنیک هم دلی در فضای بینامتنی وارد شد تا بتوان متن را بهتر درک کرد که بینامتنی خود تعبیر دیگر بین فرهنگی است». (فیاض، رساله، ص218).

تاریخ فرهنگی

nتعریف تاریخ فرهنگی (Cultural History) :

n«تاریخ فرهنگی یعنی یک نوع تحلیل فرهنگی نمادها در طی تاریخ و در قالب گفتمانهای تاریخی. گاهی آن را تاریخ ذهنیت (History of Mentalities)  نامیده‌اند». (Chartierp, P.1)

nتفاوت تاریخ فرهنگی با تاریخ فرهنگ:

n- تاریخ فرهنگی با تاریخ فرهنگ تفاوت دارد.

n- تاریخ فرهنگی، تاریخ فرهنگ را بیان نمی‌کند، بلکه خود این تاریخ، فرهنگی است.

n- یعنی: تاریخی که هویت آن فرهنگی است.

دیدگاه پل ریکور درباره تفاوت معانی

nتفاوت معانی

nپل ریکور در پدیدارشناسی کنش (Phenomenology of action)  گفته است:

n”معانی در زمان و مکان مختلف، متفاوت می‌باشند و تاریخ فرهنگی به عنوان یک رهیافت بر این تفاوت بنیان خود را گذاشته است.“

nساختن جهان بر پایه معانی:

nانسان ها معانی را مالک می‌شوند و بر اساس آن عمل می‌کنند و سپس جهان اجتماعی و فضای اجتماعی خود را می‌سازند.

nرابطه تاریخ فرهنگی و شکل گیری معنا:

nتاریخ فرهنگی هم به نوع‌شناسی این معانی و چگونگی تشکیل یافتن معانی در ادوار تاریخ می‌پردازد.

مراحل تاریخ فرهنگی

nمراحل سه‌گانه تاریخ فرهنگی:

n1- مرحله تولید معنا

n2- مرحله چگونگی و شکل گیری معنا

n3- چگونگی دریافت معنا به وسیله خواننده، بیننده.

nبنابراین طبق اعتقاد اشپلنت (Ashplant) :

n«مطالعه تاریخ فرهنگی احتیاج به تاریخ و مطالعات ادبی و مطالعات فرهنگی و مطالعات رسانه‌ای و هنری مردم‌شناسی دارد ویا به عبارت دیگر یک مطالعه‌ی بین رشته‌ای است که مطالعه متنی را در یک زمینه انجام می‌دهد.» (Ashplant, PP.6-8)

تفاوت مدل قدیمی (سنتی) ارتباط با ارتباطات میان فرهنگی

nمدل سنتی ارتباط:

nدر مدل سنتی ارتباط: اصل با فرستنده است، نه گیرنده.

nنقش اساسی: با پیام است. پیام عنصر اصلی ارتباط است.

nمدل ارتباطات فرهنگی:

nدر حالیکه در نظریه ارتباطات فرهنگی: پیام جزئی از فرایند ارتباط است.

مکتب تولید و مبادله معنا

nنظام معنائی همان فرهنگ:

nهر جامعه ”نظام معنائی“ دارد که آن را ”فرهنگ“ می گویند.

nارتباطات نظام تبادل معنا:

n- ارتباطات: نظام تبادل معنا است.

n- نظام معنا، ”نظام نشانه ای“ ایجاد می کند.

n-ارتباطات، نظام پویایی فرهنگ است.

n- در اینجا گیرنده مهمتر از فرستنده است (بخلاف مکتب قدیم ارتباطی)

مثالهای مختلف

nاصالت با گیرنده است:

n1- هر کسی از ظن خود شد یار من.

n2- نحن معاشر الانبیاء نکلم الناس علی قدر عقولهم.

n3- چون به کودک می رسی، زبان کودکی باید گُزید.

n4- تاکید قران کریم بر لسان قوم (و ما ارسلنا رسول الا بلسان قومه)

نمودار نظام نمادین تولید معنا

منابع

nهادسون، ویلیام دانالد، لودریک ویتگنشتاین، ترجمه مصطفی ملکیان، تهران: گروس، 1378.

n(Shand, P227) (به نقل از فیاض، رساله، ص178)

nChris Rohmann, P. 174) (به نقل از فیاض، رساله، ص183)

 

مطالعات میان فرهنگی

درس یازدهم: نقش زبان در ارتباطات میان  فرهنگی

دکتر حسن بشیر

دانشگاه امام صادق (ع)

تعریف زبان

nتعریف زبان

n”زبان، فراگردی است که ضمن آن انسانها با محیط فیزیکی و اجتماعی پیرامون خود آشنا می شوند.

n- تشکیل زبان از ”نمادها“ و ”قواعد“ لازم برای ترکیب نمادها.

رابطه فرهنگ و ارتباط:
                                
1-ریشه های مشترک زبان    

nاغاز بررسیهای زبان:

nاز آنجا آغاز شد که چرا عدد 3، در لاتین  Treis  ، در زبان انگلیسی Three ، در سانسکریت  Tryas است؟

nبررسیها مشخص کرد که همگی ریشه در زبان ”هند و اروپایی“ دارند که متعلق به حدود 8000 سال پیش است.

رابطه فرهنگ و ارتباط:
 2- زبان به عنوان معیاری برای شناخت فرهنگ های کهن

nریشه های مشترک زبان

nطبق تحقیقات سویتیج و پولسکی کلیه زبانهای هند و اروپایی، آلتیک و سایر گروه های زبانی از یک زبان بسیار کهن که آن را نوستراتیک (Nostratic) یا زبان ما (Our Language) نامیده اند، مشتق شده اند.

زبان و فرهنگ

nرالف والدو امرسون (Ralf Waldo Emerson):

nزبان آرشیو تاریخ است.

nرابطه زبان و فرهنگ:

nسماور می گوید:

n”زبان انعکاسی از فرهنگ و فرهنگ، انعکاسی از زبان است.“ (سماور، 1379، ص 213)

نظریه ساپیر-ورف

nنظریه ساپیر- ورف (Sapir-Whorf Hypothesis) از مهمترین نظریه های ترکیبی درباره رابطه ”زبان و شناخت“ است.

nنظریه ساپیر- ورف (Sapir-Whorf): بر 4 پایه متکی است:

n1- زبان راهنمای واقعیت اجتماعی است.

n2- زبان تنها ابزاری برای گزارش تجربیات و وقایع نیست، بلکه مهمتر از آن شیوه ای برای ابراز و توصیف این تجربیات است.

n3- تاثیر گذاری فرهنگ (از طریق نمادها و قواعد) بر زبان و برداشت ما از جهان.

n4- معانی در فرهنگ های مختلف متفاوت عمل می کنند.

فرهنگ به عنوان بستری برای ادراکات حسی

nفرایند ادراک از سه مرحله تشکیل شده است:

n1- انتخاب،        2- سازماندهی،         3- تفسیر

n1- انتخاب (Selection):

nانتخاب محرک های مختلف توسط انسان

nفرهنگ از جمله زبان در این مرحله مداخله می کند.

بقیه فرهنگ به عنوان بستری برای ادراکات حسی

n2- سازماندهی (Organization) :

nسازماندهی معنادار در ضمن فرایند ادراک.

nویتگنشتاین (Ludwig Wittgenstein) معتقد است:

nفرد نیازی به یافتن خصایص مشترک ندارد، زبانش الگوی انجام چنین کاری را به او عرضه می کند.

nکلمه ”بانمک“ برای بیان درجه ”زیبائی“.

nتفاوت ”عیدی“ با ”هدیه“ در فارسی و عدم تفاوت آن در انگلیسی.

بقیه فرهنگ به عنوان بستری برای ادراکات حسی

n3- تفسیر Interpretation:

nدر این مرحله، فرد به داده های حسی (Sense Data) خود مفاهیمی را متصل و سپس آن را با رمز خوانی مترادف خود  (Synonymous Encoding) تفسیر می کند.

بقیه فرهنگ به عنوان بستری برای ادراکات حسی

nمثلاً واژه سگ، بر این اساس که در هر فرهنگ، در کدام دسته بندی جای می گیرد، به ادراکات مختلف منتهی می شود. آنچنانکه در فرهنگ های چینی، فرد مسلمان و فرانسوی، تصویر

    قصابی چینی به لذت تا

   نفرت ختم می شود.

 

تفکیک فرهنگها از طریق زبان

nتحقیقات آرنبرگ و نیوهف (Arenberg and Niehoff) نشان می دهد:

n”هیچ چیز جز زبان نمی تواند دو فرهنگ را به طور دقیق از یکدیگر تفکیک کند.“

nمثال: معرفی افراد در یک میهمانی:

nفرد آمریکایی: ”از دیدار شما خوشوقتم“

nفرد مکزیکی: ”از دیدار شما مشعوفم“

نقش ترجمه در ارتباطات میان فرهنگی

nشولت (Schulte) در باره نقش ترجمه و مترجم می گوید:

n”مترجم در همگون سازی ارتباطات محلی و جهانی نقش مهمی ایفاد می کند.“

nنقش ترجمه در ارتباط و ایجاد پل میان تفاوتهای فرهنگی.

نقش استعاره در مبادله معنا

nکلمات حاوی معنا نیستند. این یک استعاره  (Metaphor) است.

nمعانی تنها در انحصار افراد هستند و کلمات این معانی را بیرون می کشند. به همین دلیل، یک کلمه واحد گاه می تواند معانی متفاوتی داشته باشد.

 

کلمه

  

معنی 4             معنی 3              معنی 2           معنی 1

 

 

 

کلمه و معانی متعدد

 


نی

  

انسان عارف           انسان هبوط کرده           نی (الت موسقی)           گیاهی باریک و لوله ای

شکل

 

 

ارتباطات غیر کلامی

 درسهای دوازدهم  و سیزدهم: نقش ارتباطات غیر کلامی در ارتباطات میان  فرهنگی

دکتر حسن بشیر

دانشگاه امام صادق (ع)

پیام های غیر کلامی و ارتباطات میان فرهنگی

nتعریف ارتباطات غیر کلامی از دیدگاه برگون (Burgoon, 1988):

n«ارتباطات غیر کلامی، آن دسته از کنش ها (action) و حالات (attribute) انسانی است  که به صورتی اجتماعی، مفهومی مشترک دارد، به طور عمدی و آگاهانه ارسال و دریافت می شود و دارای پتانسیل لازم برای بازخورد است.»  

پیام های غیر کلامی و ارتباطات میان فرهنگی

nوسعت حوزه ارتباط غیر کلامی

nهیکسون (Hickson, 1989) حوزه ارتباطات غیرکلامی را وسیعتر دیده است.

nمثلا: رنگ دیوارها در یک مصاحبه استخدامی.

nیا: عکسهای روی دیوار به هنگام سخنرانی.

ارتباط غیر کلامی چیست؟

nارتباط غیر کلامی عبارت از:

n«تمام محرک های غیر کلامی در یک محیط ارتباطی که هم به وسیله منبع (فرستنده) و هم با استفاده ازمحیط او به وجود می آید و دارای ارزش پیامی بالقوه برای فرستند و گیرنده است.»

نظرات گافمن

nنظرات گافمن در زمینه ارتباط:

nانتقال اطلاعات: بیشتر از طریق زبان و ارتباط کلامی.

nانتقال مسائل غیر از اطلاعات: از طریق اشارات و ارتباط غیرکلامی.

عملکردهای رفتارهای غیر کلامی

nرفتارهای غیر کلامی  5 عملکرد دارند:

n1- تکرار

n2- تعارف

n3- جایگزینی

n4- تنظیم

n5- تناقض

بقیه عملکرد رفتارهای غیر کلامی

n1- تکرار:

nاستفاده از پیام های غیر کلامی برای تکرار نکته ای که سعی در انتقال آن داریم. (اشاره با دست)

nایست پلیس: با گفتن کلام «ایست» و بالا بردن دست.

nاظهار دوستی: «مخلصم، ارادتمند».

بقیه عملکرد رفتارهای غیر کلامی

n2- تعارف:

nرابطه تنگاتنگی با تکرار دارد.

n«من از کار شما بسیار راضی هستم» و دست به شانه فرد زدن.

nعذر خواهی و نشان دادن پشیمانی در چهره.

بقیه عملکرد رفتارهای غیر کلامی

n3- جایگزینی:

nعمل کردن، بجای بیان کردن.

nدر ‎‎آغوش کشیدن مهمان به جای خوشامدگویی به او.

nپوستر معروف در بیمارستان ها و اتاق های انتظار پزشکان: ساکت باشید!

بقیه عملکرد رفتارهای غیر کلامی

n4- تنظیم:

nارتباط بر پایه تنظیم گفتار.

nتکان دادن سر برای این که «ادامه بده»

nسکوت برای ادامه شنیدن

بقیه عملکرد رفتارهای غیر کلامی

n5- تناقض یا تضاد:

nگفتار با رفتار در تضاد و تناقض است.

nرنگ رخساره نشان می دهد از سرّ درون.

nنگران نباش من خیلی راحت هستم، اما دستمان می لرزد.

nاز دیدن شما خوشحال هستم، ولی به فرد نگاه نمی کنیم.

حوزه های ارتباطات غیر کلامی

nحوزه های ارتباطات غیرکلامی: (10 حوزه)

nجاندت 10 حوزه برای ارتباطات غیر کلامی قائل است.

n1- حرکت شناسی   

n2- حریم شخصی   

n3- نشانه و نماد 

n4- زمان پنداری   

n5- فرا زبانی  

حوزه های ارتباطات غیر کلامی

n6- سکوت silence

n7- بساوشی یا پیام های تماسی    

n8- نمود فیزیکی و تن پوش      

n9- ارتباط بویی   

n10- ارتباط چشمی   

1- حرکت شناسی kinesics
ب- حرکات بدنی
(Facial expression)

nمفهوم حرکت سر به بالا یا پائین

n تفاوت حرکت سر در ایران و آفریقا.

nمفهوم دست دادن:

nدر آمریکا دست دادن محکم نشانه سلام گرم و در فرانسه، نشانه گستاخی است. 

1- حرکت شناسی kinesics
ب- حرکات بدنی
(Facial expression)

nنحوه سلام و خداحافظی در خاورمیانه و ژاپن.

nحرکت سبابه برای آمدن که در مالزی، یک توهین است.

2- حریم شخصی proxemics

nاصطلاح فضای شخصی را نخستین بار ادوارد هال در 1959 در کتاب ”زبان خاموش“ به کاربرد. نظریه عام او می گوید:

nما همگی درون یک حباب نامرئی (invisible bubble) یا سپهر شخصی  (Personal space) به سرمی بریم و همین است که تعیین می کند که مایل به حفظ چه فاصله فیزیکی میان خود با دیگران هستیم.

3- نشانه و نماد sign & symbols

nنشانه ها هنگامی که قراردادی

nباشند، تبدیل به نماد می شوند.

 

4- زمان پنداری chronemics

nزمان پنداری فرهنگ های مختلف 

با یکدیگر متفاوت است. 

 

 nنحوه  مصرف زمان نیز متفاوت است.

nمستقیم وارد شدن در بحث غربیها در جلسات و تعارفات اعراب در اول جلسات. (Jandt,1989,P.82)

5- فرازبانیparalanguage

n3 عنصر مهم فرازبانی:

n1- مشخصه های صوتی (خنده، گریه، فریاد، ناله، فغان، بادگلو، خمیازه).

n2- اصلاح کننده های صوتی (درجه صدا، زیر و بمی صدا، حالت، طنین و آهنگ)

n3- ممیز های صوتی (ام، هوووم، ای ی ی ی و...) 

 

)silence 6- سکوت (

nجاندت می نویسد: « سکوت در ارتباطات، در فرهنگ های مختلف، می تواند نماینده مفاهیم مختلفی چون:

nبی احساسی

nگم گشتگی

nسرکوب شدگی 

nابراز قهر   

nدر فکر بودن 

nمتعمق شدن

nافسردگی، باشد.“

7- بساوشی یا پیام تماسی  hap tic 

nنقش حس لامسه در نوزادان بسیار مهم است.

nروبوسی کردن مردان

nدست دادن با دست چپ 

8- نمود فیزیکی و تن پوش clothing & physical appearance

nچه بسا یک لباس در یک

nفرهنگ، نشانه ای از حرمت و

nهمان لباس در فرهنگی دیگر،

n نشانه بی حرمتی باشد.  

9- ارتباط بویی olfactics

nویکتور هوگو می گوید:

nهیچ چیز مثل بو خاطره ای را در ذهن زنده نمی کند.

nبو یک وسیله ارتباطی مهم است. صنعت عطر و ادکلن برای همین پایه گذاری شده است

10- ارتباط چشمی oculesics

nارتباط چشمی یا ”اوکلاسیک“ از حوزه هایی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. برخی یافته ها حاکی از آن است که درجه گشادگی مردمک چشم می تواند منتقل کننده مفاهیم شود. ( مانند تعجب)

 

 

                                                        

                              

 

نظرات 2 + ارسال نظر
برزویی سه‌شنبه 25 دی‌ماه سال 1386 ساعت 07:11


با تشکر از همت والای شما استاد گرامی.

با سلام
امیدوارم که همیشه موفق باشید.

فروزان سه‌شنبه 25 دی‌ماه سال 1386 ساعت 10:17 http://iccommunication.blogfa.com

سلام
از زحمات شما در این درس متشکرم. به وبلاگ ما هم سری بزنید. ممنون

با سلام و تشکر از شما. حتما به وبلاگ شما سر می زنم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد