وب نما: پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

وب نما: پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

یک رباعی برای غدیر و شعری به بهانه غدیر

یک رباعی برای غدیر
و
شعری به بهانه غدیر
*****

یک رباعی برای غدیر

 

ما راه خدا را ز علی می جوئیم

یعنی زعلی تا به خدا می روئیم

گفتا که غدیر از کجا تا به کجاست

گفتم زعلی تا به علی می گوئیم

++++


و غدیر آسمانی شد


(دکتر حسن بشیر به مناسب عید غدیر شعر زیر را سروده و در اختیار خبرگزاری فارس قرار داده اند که تقدیم حضور خوانندگان محترم می شود.)

لینک


http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920802000257


غدیر بهانه بود

تو، غدیر کائناتی

عشق در پناه تو مقام یافت

و خدا با تو شناخته شد

و غدیر با ولایت تو

آسمانی شد

+++

زمزم، در کنار غدیر

سرابی بیش نیست

کوه های افسرده سر بلند کردند

در روز میعاد تو

که ولایت به تو سجده کرد

و زمین در پیوند با تو

آسمانی شد.

+++

زمانِ خسته از بوی کهنگی، زنده شد

در میقات تولد دوباره ات

که بر دستان پیامبر (ص) بوسه زد

و تو قامتی بلندتر از همه مردان تاریخ یافتی

تو در حقیقت مطلق، تاریخ ساز مردانی

و مردانگی در سایه تو به نیکی شناخته شد

آن روز، عظمت برای تو سجده کرد

و اکنون تمامیت تاریخ

و تمام مردان تاریخ ساز

و همة ابدیت

ماهیتی که هنوز در دستان تو اسیر است

و هستی، که با تو تعریف می شود

و ما میان برزخ ماهیت و هستی به تو می اندیشیم

که چگونه با نام تو متولد شده ایم

و چگونه انسان

آسمانی شد.

+++

غدیر بهانه بود

زمین بهانه بود

آب بهانه بود

خلقت بهانه بود

تو حقیقت مطلق هستی

در سایة خدا

و آزادی مطلق هستی

در پناه عبودیت خدا

و انسان مطلق هستی

در  خلقت خدا

تو به ولایت معنا دادی

آنجا که در دستان تو لانه کرد

و با تو اکنون می شناسیم

همة مردان ولایتمدار

و زنان عاشق ولایت

و همة آنانکه به تو سجده کردند

در آغاز تولد خلقت

و به تو ایمان آوردند

در امتداد هستی

و تاریخ زمین با نام تو،

آسمانی شد.

++++

آنانکه تو را نشناختند

چه کسی را شناختند

برهوت معرفت دور نیست

در همین نزدیکی ها دیده می شود

هم اکنون

و در پناه دندانهای تیز بی خردی

و بی دینی

 و ناهمدلی

و در سایه خشن روحی که بدون تو مرده است

هیچگاه زندگی را نشناختند

آنانکه با تو زنده نیستند

و مردن مکرر آنها تعبیری بیش نیست

که حیات، با نام تو زنده است

و من در این اندیشه ام

که چگونه می توان در این همه هیاهو

دوباره

آسمانی شد.

 +++

دکتر حسن بشیر

تهران- پنجشنبه- عید غدیر

2/8/1392

نظرات 2 + ارسال نظر
شاگرد دوشنبه 6 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 22:01

با سلام
استاد گرامی شعر زیبایی بود

با سلام و تشکر

حمید رضا عمادی سه‌شنبه 7 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 20:38

با سلام دانشجوی کارشناسی ارشد ارتباطات هستم پژوهشی دارم در زمینه مکتب فرانکفورت و به طور مشخص درمورد آدرنو منتهی مطلب کمتر نقدی دیدم بر اندیشه های او یا اثری از همفکرانش جز هورکهایمر در صورت امکان راهنمایی بفرمائید . باتشکر

با سلام
به ایمیل جنابعالی پاسخ دادم
بشیر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد