ادامه مطلب ...ضرورت تحول اساسی در نگاه رسانه به علوم انسانی
همشهری آنلاین
تاریخ : شنبه 25 بهمن 1393 - 02:30:00 کد مطلب:287078
سرویس خبری: ارتباطات - رسانهها
دکتر حسن بشیر دانشیار دانشگاه امام صادق (ع) در گفتوگویی با فصلنامه اختصاصی تحول در علوم انسانی (فصل تحول) بر ضرورت تحول اساسی در نگاه رسانه به علوم انسانی تأکید کرد.
اگر بپذیریم رسانهها نقش شایان توجهی در حوزههای گوناگون بحث دگرگونی اعم از ضرورت، امکان، ماهیت و محتوا دارند، در کدام یک از این حوزهها نقشآفرینی بیشتری دارند؟ در واقع رسانهها در بعد نرمافزاری (تولید مستقیم یا غیرمستقیم علم) واجد وظایف مهمتری هستند یا در بعد سختافزاری (فرهنگسازی و بسترسازی)؟
رسانهها در هر دو حوزه تاثیرگذار هستند. فرهنگ یک حوزه نرمافزاری و یک ذهنیت فکرگرا است، در حالیکه ارتباطات، عینیت سختافزاری بخشیدن به آن ذهنیت نرمافزاری است. به عبارت دیگر، رسانهها هم در بعد ذهنیت و هم در بعد عینیت تاثیرگذار هستند. بعد ذهنیت از جنبه دیگر میتواند عینیت را به اشکال مختلف تحت تاثیر بگذارد و آن ساخت ذهنیتهای دیگر بر اساس عینیتهای به وجود آمده است. این مساله کاملاً رابطه عمیق و دو سویه فرهنگ و ارتباطات را مشخص میکند.
فرهنگ، در حقیقت از یک سو، ارتباطات را به وجود میآورد یا بر اساس آن ارتباطات شکل میگیرند، و از سوی دیگر این ارتباطات خود میتوانند فرهنگهای جدیدی را به وجود آوردند که میتواند تقویتکننده، توسعهدهنده، تغییرکننده، یا تخریبکننده فرهنگ قبلی باشند. در اینجا است که رسانهها میتوانند نقشهای چندگانه بازی کنند. از طرفی انتقالدهنده فرهنگ برای ایجاد عینیتهای ارتباطی و از سوی دیگر، با تصویرسازی عینی، عاملی برای ایجاد و گسترش فرهنگهای دیگر شوند. بنابراین، رسانهها در هر دو حوزه نرمافزاری و سختافزاری به معنای فرهنگ و ارتباطات عمل میکنند و تاثیرگذار هستند.
انقلاب معرفتی با «اعتدال علمی» چگونه حاصل میشود؟
همزیستی عقل و نقل
دکتر حسن بشیر
جامعهشناس ارتباطات بینالملل از دانشگاه لیستر انگلستان
منبع: روزنامه ایران- صفحه اندیشه
کد خبر:52985
تاریخ خبر:1393/11/25
اخباریگری گونهای از رویکرد کلان سلفیگری است که توان گسست از گذشته بههر قیمت را در خود نمیبیند. این رویکرد نه تنها خود را در گذشته محبوس میکند، بلکه به این وضعیت مباهات کرده و هویت خود را با چنین رویکردی بازتولید میکند.
اخباریگری و اخباریگرایی دو مفهوم بههم پیوسته است که اولی به مثابه یک مکتب و رویکرد و دومی به معنای پیروی و تبعیت از آن مکتب است.
در تاریخ بشر همیشه دو رویکرد «عقلگرا» و «سنتگرا» وجود داشتهاست که اولی به معنای بسندهنکردن به پارادایمهای حاکم و نقدکننده همزمانی معنایی و قائلشدن به نوعی از درزمانی معنایی و دومی توقف در معنای گذشته و مقدس شمردن پارادایمهای انتقالیافته از گذشتگان است که نوعی از سنتگرایی ایستا تلقی میشود.
در حوزه دین نیز نوعی از تعارض و کشمکش دائمی میان دو قرائت وجود داشتهاست که اولی بشدت «نقل» را عامل اساسی تولید معرفتدینی میداند و دیگری علاوه بر پذیرش نقل ارزیابیشده، «عقل» را نیز در این رابطه منشأ یا تکمیلکننده معرفت میشمارد و فراتر از آن، عقل را معیار روایی نقل میپندارد. به عبارت دیگر، اگر رویکرد نقلگرا نوعی از توقف را در خبر و اخبار و روایت میداند، رویکرد عقلگرا، فهم و گزینش اصولی خبر و روایت را در شکلگیری معرفت و دانایی، سهیم بلکه ضروری میشمارد.
این دو رویکرد در فقه، دو مکتب عمده را ایجاد کردهاست که در اینجا درصدد آن نیستیم که به آن بپردازیم. اما لازم است بدانیم که رویکرد «اخباریگری» یا «اخباری»، بر گروهی از فقهای شیعه اطلاق میشود که خطمشی عملی آنان در دستیابی به احکام شرعی و تکالیف الهی، پیروی از اخبار و احادیث است نه روشهای اجتهادی و اصولی.
این رویکرد در شکل کلان آن در جهان اسلام به گونهای با سلفیگری پیوند خوردهاست که در میان اهل سنت با گونههای مختلف آنکه هماکنون در شکل وهابیت تجلی یافتهاست، معروف شدهاست. در این رویکرد، خبر و روایت و به طور کلی «نقل» حتی بیش از آنکه در میان اخباریون مقدس بوده و منشأ معرفتی دارد، به مثابه تنها عامل معرفتی تلقی شده و عقل کاملاً تعطیل و فاقد اعتبار و روایی است.
در تاریخ معاصر و از قرن هجدهم میلادی تاکنون که تاریخ بشری با تحرک جدیدی در عرصههای مهم علمی و فکری روبهرو شدهاست، دو رویکرد «اخباریگری» و «اصولیگری» با تسامح به شکل دوگانه «مدرنیته» و «سنت» در جوامع غربی و شرقی مطرح شدهاست که در غرب، سنت یا دچار دگردیسی شد یا بهطور کلی به نفع رویکرد مدرنیسم کنار رفت. در شرق نیز این مسأله به چالشی بزرگ بدل شد که تاکنون به شکل مناسب مورد حل و فصل قرار نگرفتهاست و معرفت انسانی در این جوامع با اختلالی نهادینه شده مواجه شدهاست.
پیروزی انقلاب اسلامی، نه تنها عقلگرایی فقهی و دینی به معنای اصول محوری و فقه پویا را به عنوان پیروز میدان مطرح کرد، بلکه اخباریگری شیعی و سلفیگرایی سنی را بهمثابه رویکردهای ایستا و غیرعقلانی و حتی غیرمشروع مطرح نمود.
تاریخ چند ساله اخیر، درستی و اعتبار رویکرد انقلاب اسلامی بر پایه فهم خردمندانه و عقلگرایانه «خبر و روایت و نقل» نه تنها با پیروزیهای مداوم در عرصههای مختلف حکومتی، اجتماعی و دینی بازنمایی کرد، بلکه با ظهور حرکتهای تکفیری بهدور از عقل و عقلانیت و خردورزی، روایی و اعتبار آن را بیش از گذشته و به شکل عینی برای جهان اسلام و جهانیان نمایان کردهاست.
«اعتدال» در این رویکرد اصولی و عقلگرا، میزان و ترازوی سنجش صحت و سقم این حرکت تلقی میشود. در رویکرد اصولی، هیچگاه نقل و روایت به نفع عقل کنار زده نشدهاست، بلکه نقل تحقیقشده و با روشهای علمی و فقهی و رجالی، درستی آن ثابتشده نه تنها مورد استناد است، بلکه خود تقویتکننده عقلگرایی و منشأ معرفت صحیح است.
بنابراین نوعی از «اعتدال علمی» در اینجا حاکم است که به دنبال ایجاد نوعی از همزیستی عقلانی میان عقل و نقل است.
حرکت عقلانی محور انقلاب که از طرفی اصولگرایی را به عنوان پایه حرکت فقهی و حکومتی میداند و از سویی اعتدال را به مثابه رویکرد عملیاتی و سیاستی تلقی میکند، بنیانگذار روشی از مدیریت اجتماعی و سیاسی است که در آینده نه چندان دور به یک نظریه سیاستی حاکم در جهان اسلام و یک رویکرد محکم مدیریت اجتماعی در سطح جهان مطرح خواهد شد.
با چنین وضعیتی، انقلاب معرفتی ما باید چگونه در میان رویکرد اصولی و حرکت اعتدالی تبیین شود؟ این خود یکی از چالشهای بزرگی است که جامعه ما، بویژه جامعه علمی، با آن روبهرو است.
توقف در ایسمها و پارادایمها، حتی در دیسیپلینهای علمی، در زمانی که تحول و جهش در آنها بشدت در حال انجام بودهاست و بسیاری از آنها به گفته پوپر دچار انقلاب مداوم شدهاند، یک عارضه خطرناک در حوزه علم و یک «سکته مغزی» در قلمرو دانش تلقی میشود.
در اینجا باید میان فهم تبارشناسی فرایند تولید علم و ساختار کنونی علم تفاوت جدی قائل شد. هیچگاه گفته نشدهاست که تبارشناسی علم را نباید در جهان مورد مطالعه و بررسی قرار داد، اما توقف و در جا زدن در این تبارشناسی و نهادن آن در جایگاه تولید علم و معرفت، حرکتی ضد علم و جهل محور است.
در اینجا است که حرکت اصولی و اعتدالی جدید که در حال تبدیلشدن به یک جریان جدید سیاسی- اجتماعی- فکری است، باید بخوبی به این مهم بپردازد. دانشگاه در این زمینه و دانشگاهیان در اینجا، مسئولیت بزرگی را به دوش میکشند که چگونه میان فهم پارادایمها و دیسیپلینهای گذشته و خلق و تولید جریانها و رویکردهای جدید علمی تفکیک قائل شوند و از اخبارگری علمی و تحجر تحلیلی که ریشه در پارادایمهای گذشته و سنتهای دیرین علمی بویژه در حوزههای علومانسانی و اجتماعی دارد، خود را آزاد کنند و در صدد تولید علم بر پایه معرفتی اصولی، اعتدالی و دینی باشند.
این وضعیت به معنای طرد کامل علم بر پایه پارادایمهای نسبتاً ثابت یا تلقیشده بهمثابه ثابت نیست، بلکه گزینش و تحلیل دائمی از وضعیت روایی و پایایی این پارادایمها باید به شکل مداوم انجام شود و نقد مستمر آنها به عنوان یک پارادایم ثابت مورد تأکید قرار گیرد.
این حرکت جدید ارزیابی و نقد مداوم پارادایمها و دیسیپلینهای حاکم بر حوزههای علومانسانی و اجتماعی که تاکنون توانستهاند، از طرفی ساختارهای گذشته را به چالش بکشانند و از سوی دیگر ساختارشکنی کرده و ساختارهای جدیدی را هژمونیک سازند، اگر نتواند خط مشیها و دیسیپلینهای جدید متکی بر اخلاق و معرفتشناسی مورد قبول جامعه ما که ریشه در انقلاباسلامی دارد، در جامعه نهادینه کند و آن را به یک جریان غالب تبدیل نماید، خود دچار تعارض شده و معنای آن در طول زمان دچار اختلال میشود.
ایجاد جریان معنایی جدید بر پایه حرکت اصولی- اعتدالی و البته دینی بر اساس فقه پویا، نه تنها در طول زمان با حرکت مداوم اجتهادی معنای درزمانی را به مثابه یک اصل مسلم تلقی خواهدکرد و بر پایه آن، مشکلات اجتماعی و فرهنگی را به شکل جدی و عقلانی مورد توجه قرار خواهد داد، بلکه امید آن میرود که در حوزههای علومانسانی و اجتماعی نیز دست به نوآوریهای جدید بزند که خود منشأ علمجهانی شود و روایی مفهومی و عملیاتی آن با تجربههای ایجادشده برای جهانیان ثابت شود.
لقای تو
آسوده خاطرم که نگاهم برای تو
در امتداد توست، همیشه، فدای تو
یک آسمان ستاره برای تو می شکفت
وقتی که می رسید به قلبم صدای تو
در لابلای عاطفه های شکوفه ها
بشکفت نغمه های بهار از صفای تو
در کوچه های عشق نسیمی نمی وزید
گر می وزد به نام تو و در هوای تو
من هر بلا زدوریت با جان خریده ام
تا روز وصل چون که شفا، در لقای تو
روزی که آفتاب تو بر من طلوع کرد
من سرزمین پاک شدم در ولای تو
*****
حسن بشیر-تهران
پنجشنبه 23/11/1393
باسمه تعالی
معاونت آموزشی و تحصیلات تکمیلی
شورایآموزشی و تحصیلات تکمیلی
کاربرگ طرح درس و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی دانشجویان
سال تحصیلی: 1393 نیمسال: دوم
عنوان دانشکده: معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات
دانشگاه امام صادق (ع)
روش ارزیابی و آزمون
امتحان نیم ترم
به صورت کتبی و از 20 خواهد بود.
امتحان پایان ترم
1- مشارکت در مباحث کلاس: 1 نمره
2- ارائه مقاله علمی: 5 نمره
3- امتحان کتبی پایان ترم: 14 نمره
- ارائه یک مقاله تحقیقی (20 تا 25 صفحه) شامل 6000 تا 7500 (شش هزار تا هفت هزار و پانصد) کلمه ای در یکی ازموضوعات پیشنهادی یا در موضوعی که با مدرس توافق شده باشد.
- دانشجویان در نوشتن مقاله درباره موضوعات پیشنهادی، باید نوآوری، توجیه منطقی و مسئله محور بودن را لحاظ کنند. (بعبارت دیگر مقاله در حدی باشد که بتوان آنرا در یکی از فصلنامه های علمی ارائه نمود.)
توجه: این درس امتحان نیم ترم ندارد.
عنوان درس: توسعه و جهانی سازی در فرهنگ و ارتباطات
تعداد واحد: 2
مقطع درس: کارشناسی ارشد
گروه آموزشی مسئول درس: ارتباطات و فرهنگ
زبان تدریس: فارسی
هدف درس: آشنایی دانشجویان با حوزه های مختلف توسعه و جهانی سازی با رویکردی فرهنگی، ارتباطی و اجتماعی.
استاد درس: دکتر حسن بشیر
عناوین سرفصلهای درس:
هفته
عنوان درس
منابع
اول و دوم
معنا و روش شناسی نوسازی و دگرگونی سیاسی
- 1- مولانا، حمید، گذر از نوگرائی ارتباطات و دگرگونی جامعه، ترجمه: یونس شکرخواه، مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ها، چاپ اول، 1371. (صفحات: 36-29)
- 2- قوام، سید عبدالعلی، نقد نظریه های نوسازی و توسعه سیاسی: بررسی مسائل نظریه پردازی در باب نوسازی و توسعه سیاسی در جهان سوم، فصل اول "روش شناسی در زمینه مطالعات نوسازی و توسعه سیاسی"، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، 1374. (صفحات:15-11)
- 3- سیف زاده، سید حسین، نظریه های مختلف درباره راههای گوناگون نوسازی و دگرگونی سیاسی، فصل سوم "تحولات فکری و روش شناختی درباره نوسازی و دگرگونی سیاسی"، نشر قومس، چاپ دوم، 1373. (صفحات: 78-61)
سوم و چهارم
اهداف نوسازی و نظریه های توسعه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی
1- واینر، مایرون هانتینگتون، ساموئل (Myron Weiner and Samuel P. Huntington)، درک توسعه سیاسی، "اهداف توسعه"، ترجمه: پژوهشکده مطالعات راهبردی، انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی، چاپ اول، 1379. (صفحات:64-35)
2- سیف زاده، سید حسین، نظریه های مختلف درباره راههای گوناگون نوسازی و دگرگونی سیاسی، نشر قومس،چاپ دوم، 1373، " نظریه های توسعه سیاسی"، (صفحات: 110-81)
3- قوام، سید عبدالعلی، نقد نظریه های نوسازی و توسعه سیاسی: بررسی مسائل نظریه پردازی در باب نوسازی و توسعه سیاسی در جهان سوم، "نظریه پردازی در غرب و تطابق آن با جهان سوم"، (صفحات: 37-17)
پنجم
” مفهوم توسعه سیاسی- اجتماعی
قوام، سید عبدالعلی، «چالش رهیافت ها در مطالعه و بررسی توسعه سیاسی»، چالش های توسعه سیاسی، چاپ اول، نشر قومس، صص 11- 25.
ششم
رسانه ها و نوسازی
1- بشیر، حسن (1388) «رسانه ها و نوسازی: چارچوپ های نظری»، نقش مطبوعات در فرایند نوسازی سیاسی و اجتماعی ایران در دوره قاجاریه، انتشارات دانشگاه امام صادق (علیه السلام)، صص 33 – 78.- بشیر، حسن (1388) «رسانه ها و نوسازی: چارچوپ های نظری»، نقش مطبوعات در فرایند نوسازی سیاسی و اجتماعی ایران در دوره قاجاریه، انتشارات دانشگاه امام صادق (علیه السلام)، صص 33 – 78.
هفتم
ارتباطات توسعه
سمینار استاد مدعو
هشتم
”مکتب نوسازی“ (1)
(چشم انداز نوسازی)
آلوین سو، تغییر اجتماعی و توسعه، "چشم انداز نوسازی" ترجمه محمود حبیبی مظاهری، انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی، چاپ اول، 1378. (صفحات: 52-27)
نهم و دهم
”مکتب نوسازی“ (2)
(مطالعات اولیه نوسازی)
سو، آلوین، تغییر اجتماعی و توسعه، "مطالعات اولیه نوسازی"، (صفحات: 78-53).
یازدهم و دوازدهم
مکتب وابستگی
1- سو، آلوین، تغییر اجتماعی و توسعه، "چشم انداز وابستگی"، صفحات: 137-115، و "مطالعات سنتی وابستگی" صفحات: 165-138، و "مطالعات وابستگی جدید" صفحات: 204-166. (جمعا صفحات: 204-115).
2- سیف زاده، سید حسین، نظریه های مختلف درباره راههای گوناگون نوسازی و دگرگونی سیاسی، "دیدگاه نظریه وابستگی نسبت به توسعه سیاسی"، (صفحات: 225-205)
سیزدهم
تجدید نظر در مکتب نوسازی
آلوین سو، تغییر اجتماعی و توسعه، "مطالعات نوسازی جدید"، (صفحات 113-79)
چهاردهم
چیستی جهانی شدن
1- کتابهای گیدنز
2- مقالات فصلنامه ارغنون، شماره 24، تابستان 1383.
3- عاملی، سعید رضا، (1388) «جهانی شدن ها: مفاهیم و نظریه ها»، جهانی شدن: مجموعه مقالات، نویسندگان مختلف، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
پانزدهم
جهانی شدن و دو فضائی شدن جهان
سمینار استاد مدعو
شانزدهم
جهانی شدن و فرهنگ
مقالات متفرقه
باسمه تعالی
معاونت آموزشی و تحصیلات تکمیلی
شورایآموزشی و تحصیلات تکمیلی
کاربرگ طرح درس و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی دانشجویان
سال تحصیلی: 1393 نیمسال: دوم
عنوان دانشکده: معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات
دانشگاه امام صادق (ع)
عنوان درس: اسلام و غرب در جهان معاصر
تعداد واحد: 2
مقطع درس: کارشناسی ارشد
گروه آموزشی مسئول درس: ارتباطات و فرهنگ
زبان تدریس: فارسی
هدف درس: آشنا شدن دانشجویان با مهمترین مسائل مربوط به اسلام و غرب
استاد درس: دکتر حسن بشیر
کمک استاد: محمدحسین شعاعی
نحوهی ارائهی درس و هدف آن:
Ò هدف از درس «اسلام و غرب در جهان معاصر» آشنا شدن دانشجویان محترم با مهمترین مسائل اسلام و غرب و تحلیل آنها است.
Ò بنابراین، درس مزبور شامل دو بخش خواهد بود:
Ò 1- شناخت غرب (غرب شناسی)
Ò فهم ویژگی های غرب برای تحلیل شناخت آنان از دیگران
Ò 2- چالش های اسلام و غرب
Ò با محورهایی از قبیل:
Ò رابطه اسلام و مسیحیت
Ò اسلام هراسی
Ò بازنمایی اسلام
Ò تروریسم
شیوه تقسیم بندی درسها و مقرری دانشجویان:
Ò درسها به سه شکل ارائه خواهند شد: (1) توسط استاد درس، (2) استادان دیگر و (3) برخی از دانشجویان
Ò به دلیل تعداد دانشجویان، سه نوع مقرری برای آنان در نظر گرفته شده است که با تعیین قبلی، هر دانشجو فقط یک مورد را انجام خواهد داد:
Ò (1) ارائه سمینار درسی
Ò (1) خلاصه کردن برخی از کتاب های تعیین شده.
Ò (2) پیاده سازی سمینار اساتید و آماده سازی آن.
شیوه نمره گذاری:
Ò 1- تهیه پاورپوینت مقاله: 2 نمره
Ò 2- ارائه سمینار کلاسی از مقاله انتخاب شده: 3 نمره
Ò 3- پیاده سازی سمینار استادان و آماده سازی آن: 5
Ò 4- خلاصه کتاب تعیین شده، طبق شیوه نامه خلاصه کتاب: 5 نمره
Ò 5- دانشجویانی که علاقمند باشند مقاله ای برای درس بنویسند می توانند به جای خلاصه کتاب، مقاله را انتخاب کنند: 5 نمره
Ò 6- امتحان کتبی پایان ترم: 15 نمره
Ò انتخابی: یا خلاصه کتاب یا تهیه مقاله علمی
عناوین سرفصلهای درس: اسلام و غرب در جهان معاصر
درس
عنوان درس
منبع
ارائه دهنده
1
معرفی درس، تقسیم بندی سمینارها، مقدمه ای در باره مهمترین محورهای درس
ندارد
استاد درس
2
اروپا محوری و آمریکا مرکزی
(بخش اول: اروپا محوری)
عاملی، سعیدرضا (1389) «اروپامحوری، آمریکا مرکزی و نگاه چند محوری به تمدنها»، در: جیمز ام. بلاوت (1389) هشت تاریخدان اروپا محور، ترجمه: ارسطو میرانی و به یان رفیعی، تهران: مؤسسه انتشارات امیر کبیر. صص: 11-38.
استاد درس
3
اروپا محوری و آمریکا مرکزی
(بخش دوم: آمریکا محوری)
عاملی، سعیدرضا (1389) «اروپامحوری، آمریکا مرکزی و نگاه چند محوری به تمدنها»، در: جیمز ام. بلاوت (1389) هشت تاریخدان اروپا محور، ترجمه: ارسطو میرانی و به یان رفیعی، تهران: مؤسسه انتشارات امیر کبیر. صص: 11-38.
استاد درس
4
1- ماکس وبر: عقلانیت غربی
2- لین وایت: اروپاییان مبتکر
همان (فصول: دوم و سوم)
1-دانشجوی اول
2-دانشجوی دوم
5
1- رابرت برنر: تونل زمان (مارکسیسم اروپامحور)
2-اریک ال. جونز: معجزة اروپایی
همان (فصول: چهارم و پنجم)
1-دانشجوی سوم
2-دانشجوی چهارم
6
1- مایکل مان: توسعه اروپایی به سوی تبیین تاریخی: پیشروی تاریخ
2- جان ای. هال: اروپاییان دموکراتیک
همان (فصول: ششم و هفتم)
1-دانشجوی پنجم
2-دانشجوی ششم
7
جارد دایاموند: اروپا گرایی محیطی
همان (فصل هشتم)
1-دانشجوی هفتم
8
1- دیوید لندز: امپراتوری مقابه به مثل می کند
2- سی دلیل برتری اروپاییان بر دیگران
3- مدل
همان
(فصول: نهم و دهم و یازدهم)
1-دانشجوی هشتم (فصل نهم)
2-دانشجوی نهم (فصول دهم و یازدهم)
9
جهان اسلام از دیدگاه غرب: دوره شناسی، هستی شناسی از دیدگاه غرب
منبع با استاد سمینار دهنده
استاد مدعو
10
غرب و جهان اسلام: سیاست ها و برنامه ها
منبع با استاد سمینار دهنده
استاد مدعو
11
اسلام هراسی: دیپلماسی ارعاب جهان
منبع با استاد سمینار دهنده
استاد مدعو
12
غرب و بیداری اسلامی: دیپلماسی عمومی و رسانه ای
منبع با استاد سمینار دهنده
استاد مدعو
13
اسلام و مسیحیت: گفتگوی بین الادیانی
منبع با استاد سمینار دهنده
استاد مدعو
14
بازنمایی اسلام در هالیوود
منبع با استاد سمینار دهنده
استاد مدعو
15
غرب و داعش
منبع با استاد سمینار دهنده
استاد مدعو
16
جمع بندی
-
استاد درس
ادامه مطلب ...ضرورت تحول اساسی در نگاه رسانه به علوم انسانی
این مصاحبه با اینجانب توسط فصل نامه اختصاصی تحول در علوم انسانی (فصل تحول) انجام شده که در شماره 10-9، سال سوم، تابستان و پائیز 1393 این فصلنامه منتشر شده است.
به کوشش: آرش جمالی
1- اگر بپذیریم رسانه ها نقش شایان توجهی در حوزه های گوناگون بحث دگرگونی اعم از ضرورت، امکان، ماهیت و محتوا دارند، در کدام یک از این حوزه ها نقش آفرینی بیشتری دارند؟ در واقع رسانه ها در بعد نرم افزاری (تولید مستقیم یا غیر مستقیم علم) واجد وظایف مهمتری هستند یا در بعد سخت افزاری(فرهنگ سازی و بسترسازی)؟
پاسخ: در حقیقت رسانه ها در هر دو حوزه تاثیرگذار هستند. فرهنگ یک حوزه ی نرم افزاری و یک ذهنیت فکر گرا است، در حالیکه ارتباطات، عینیت سخت افزاری بخشیدن به آن ذهنیت نرم افزاری است. به عبارت دیگر، رسانه ها هم در بعد ذهنیت و هم در بعد عینیت تاثیرگذار می باشند. بعد ذهنیت از جنبه ی دیگر می تواند عینیت را به اشکال مختلف تحت تاثیر بگذارد و آن ساخت ذهنیت های دیگر بر اساس عینیت های به وجود آمده. این مساله کاملا رابطه عمیق و دو سویه فرهنگ و ارتباطات را مشخص می کند. فرهنگ، در حقیقت از یک سو، ارتباطات را به وجود می آورد یا بر اساس آن ارتباطات شکل می گیرند، و از سوی دیگر این ارتباطات خود می توانند فرهنگ های جدیدی را به وجود آوردند که می تواند تقویت کننده، توسعه دهنده، تغییر کننده، یا تخریب کننده فرهنگ قبلی باشند. در اینجا است که رسانه ها می توانند نقش های چندگانه بازی کنند. از طرفی انتقال دهنده فرهنگ برای ایجاد عینیت های ارتباطی و از سوی دیگر، با تصویر سازی عینی، عاملی برای ایجاد و گسترش فرهنگ های دیگر شوند. بنابراین، رسانه ها در هر دو حوزه نرم افزاری و سخت افزاری به معنای فرهنگ وارتباطات عمل می کنند و تاثیر گذار هستند.
ادامه مطلب ...گزارشی درباره فقر آثار پژوهشی در حوزه ارتباطات
نبود بودجه پژوهشی و بیتوجهی استادان، آسیب اصلی کتابهای رسانه
مدیریت ارتباطات(ما) آنلاین- 18/10/1393
ساره گودرزی در پنجاهوششمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات در گزارشی به بررسی فقر آثار پژوهشی در حوزه ارتباطات پرداخته و در همین باره با پنج تن از فعالان حوزه رسانه گفتوگو کرده است. بخشی از دیدگاههای مجید امرایی، دکتر مجید رضاییان، دکتر حسن بشیر، دکتر امیدعلی مسعودی و امیر لعلی را در ذیل و متن کامل این گزارش را از اینجا تهیه و مطالعه فرمائید:
«ارتباطات ریسک» از زبان حسن بشیر
همشهری آنلاین
تاریخ : چهارشنبه 1 بهمن 1393 - 19:07:30 کد مطلب:284970
سرویس خبری: ارتباطات > ارتباطات
دکتر بشیر با بیان اینکه ارتباطات ریسک ارتباطی است که باید در حوزه ارتباطات مؤثر مورد توجه قرار گیرد، گفت: ریسک حالتی است که اگر فرد یا جامعه در مورد آن بیش از اندازه حساسیت نشان دهد، به بحران تبدیل میشود.
به گزارش همشهری آنلاین، دکتر حسن بشیر در سخنرانی با موضوع «ارتباطات ریسک؛ مدیریت معنا و رفتار ارتباطی» در هشتمین دوره کنفرانس توانمندسازی منابع انسانی با تمرکز بر نظام تایید صلاحیت و شایستگی منابع انسانی، ضمن تشریح رابطه ارتباطات ریسک، مدیریت ریسک و مدیریت بحران، و تفاوت میان آنها، گفت: ریسک وضعیتی است که پیش از بحران باید مورد توجه قرار گیرد.
دانشیار دانشگاه امام صادق (ع) افزود: در حقیقت، ریسک، درک حساسیتهای خطر در شرایط مختلف است. این وضعیت به شدت با نظریه اضطراب / عدم قطعیت گادیکانست بستگی دارد که ارتباطات را زمانی امکانپذیر میداند که در آستانه اضطراب / عدم قطعیت قرار گیرد. اگر اضطراب بیش از اندازه باشد یا عدم قطعیت در حد فراتر از معمول و متعارف برای هر فرد ایجاد شود، اصولاً هیچ ارتباطی برقرار نمیشود.
وی افزود: ریسک نیز، حالتی است که اگر فرد یا جامعه در مورد آن بیش از اندازه حساسیت نشان دهد، به بحران تبدیل میشود و از حالت ریسک خارج میشود و اگر کمتر از اندازه معقول مورد توجه قرار دهد، اصولاً به آن به عنوان ریسک فکر نخواهد کرد و در این صورت آن حالت میتواند به تدریج به بحران تبدیل شود.
به گفته دکتر بشیر، ارتباطات ریسک ارتباطی است که از منظر دیگر باید در حوزه ارتباطات مؤثر مورد توجه قرار داد. ارتباطات مؤثر ارتباطی است که باید نتیجهبخش و در حقیقت بازخورد مناسب را در پی داشته باشد. به همین دلیل باید در این رابطه موضوع «معنا» و «اشتراک معنا» بین مخاطبان و منابع تامین پیام ایجاد شود تا نوعی از «مدیریت معنا» در میان هر دو برای درک مناسب ریسک و حالتهای مختلف آن ایجاد شود.
وی همچنین در اشاره به پنج مرحله مهم ایجاد ارتباطات مؤثر در حوزه ریسک، از اطمینانسازی (با کاهش اضطراب)، قطعیتسازی (با عدم تردید)، آستانهسازی (حرکت در آستانه اضطراب / عدم قطعیت)، اشتراک معنا (ایجاد اشتراک معنایی) و مدیریت معنا (مدیریت ارتباطی ریسک) نام برد.
دکتر بشیر، در ادامه وضعیت پرونده هستهای را از منظر ریسک مورد بررسی قرار داد و تاکید کرد: جمهوری اسلامی ایران با منطق و عقلانیت و انسانمداری تا کنون تلاش کرده است با ادبیات دینی- انسانی و حرکت در آستانه ارتباطات متکی به ایجاد حداقل اضطراب و حداکثر قطعیت مناسب با طرح فتوای تحریم تسلیحات هستهای، اجازه دادن به بازرسان آژانس برای بازدید از سایتهای هستهای و تلاش در ادامه مذاکرات معقول تا تحقق اهداف مطلوب، وضعیتی از مدیریت معنا در سطح ملی و بینالمللی و جهانی ایجاد کند که از طرفی هویت و عزت نظام اسلامی و مردم مسلمان ایران حفظ شود و هم جهان کنونی از اهداف مسالمتآمیز ایران در این زمینه آگاه شود که برخورداری از این دانش و تکنولوژی حق مسلّم همه کشورها است.
استاد ارتباطات بینالملل خاطرنشان کرد: علیرغم منطق و عقلانیتی که ایران در مذاکرات خود نشان میدهد، اما غرب به ویژه آمریکا در تلاش است که درجه اضطراب جهانی در مورد برنامه هستهای ایران را تصعید و وضعیت عدم قطعیت در این زمینه را افزایش دهد تا از سویی نتوان به نتایج قطعی در مذاکرات دست پیدا کرد و از طرف دیگر ایران، منطقه و حتی جهان در شرایط ریسک نزدیک به وضعیت بحران بسر برد تا نتوان به اهداف توسعه در سطح ملی و بینالمللی دست یافت.
وی تاکید کرد : این وضعیت ریسک - بحران که به ویژه برخی از کشورهای غربی درگیر در مذاکرات هستهای به دنبال آن هستند، قطعا نمیتواند به مدت طولانی ادامه یابد چون نگهداری جهان در این وضعیت بیش از آن که به ملت بزرگ ایران لطمه وارد سازد، وضعیت جهانی و منطقهای را به ریسکها و بحرانهای گوناگون خواهد کشاند که وضعیت برد - برد در سه سطح ملی، منطقهای و جهانی را به شدت تحت تاثیر قرار خواهد داد و در آن صورت غرب باید مسئولیت وضعیت جدید را بطور کامل پذیرا باشد و تاوان آن را بدهد.
لینک خبر
http://www.hamshahrionline.ir/details/284970
ما عاشق محمد (ص) هستیم
تا که خدایی کند خدای محمد (ص)
دست من و دامن ولای محمد (ص)
مهر و مه و عرش و فرش و لوح و قلمرا
بود و بقا باشد از بقای محمد (ص)
گر چه بسی نارسا است خلقت امکان
بر شرف قامت رسای محمد (ص)
داد به امکان شرف از آنکه خدا بود
عاشق و مشتاق بر لقای محمد (ص)
(وفایی شوشتری)
در جایی که خداوند متعال عاشق محمد (ص) باشد، ما چگونه نباید شیفته آن وجود مبارک باشیم.
جهان با تولد وی دوباره متولد شد. امکان با وجود وی از عدم قامت بلند کرد و به برکت وجود وی
جهان خلقت اینچنین زیبا گشت.
فهم و کشف و درک این حقیقت نیازمند ذهن صاف، قلب پاک و چشم بینا است. آنانکه به ظاهر بینا و
در حقیقت کور دل می باشند، این حقیقت را نه تنها درک نمی کنند، بلکه در تلاش هستند که با
تلاش های مذبوحانه خود، نور این حقیقت را خاموش نمایند.
«یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ»
(می خواهند نور خدا را به دهانهایشان خاموش کنند ولی خدا کامل کننده،
نورخویش است ، اگر چه کافران را ناخوش آید.)
(قران کریم، توبه: 32)
تلاش های کور دلانه در غرب و شرق چه در شکل نشریه ای در فرانسه و چه در حرکتی به نام آزادی بیان
از زبان مستکبران و چه از رفتار آنانکه به نام دین بزرگترین ظلم را به این وجود مقدس و با برکت وارد می سازند
نمی توانند نور حقانیت پیامبر اعظم (ص)، آن وجود مبارک و مقدس، را خاموش نمایند، و این وعده ی خداوند متعال است
که در قران کریم مورد تاکید قرار گرفته است.
آنچه هم اکنون به نام آزادی بیان در توهین به مقدسات بشری و ادیان الهی می شود، نه تنها ظلم بزرگ به انسانیت
بلکه بر خلاف عقل و عقلانیتی است که ریشه در فطرت انسان دارد.
در حقیقت جاهلیت کور مدرن، نه فقط در تلاش است جامعه غربی را از برکت وجود آن پیامبر عظیم الشأن (ص)
دور سازد، بلکه در صدد آن است که حقانیت اسلام را در جهان کنونی مورد تهاجم قرار دهد، تا انسان همچنان در استضعاف و جاهلیت، حیات خود را سپری کند،
تا زورمندان و مستکبران به حیات ننگین خود ادامه دهند.
محکوم کردن این حرکت، کوچکترین گامی است که در این زمینه برداشته می شود.
و حرکت استوار و محکم در جهت تبیین اسلام و آنچه که آن پیامبر بزرگ بشریت برای انسانها در طول تاریخ به ارمغان آورد
باید به بزرگترین هدف و تلاش انسان کنونی، به ویژه مسلمانان، تا ظهور موعود (عج) آل محمد (ص) باشد.
سه شنبه، 30/10/1393
دکتر حسن بشیر
رادیو و فضای مجازی در گفتوگو با حسن بشیر
«رادیو» هیچ گاه حذف نخواهد شد
منبع: روزنامه ایران
سال بیستم- شماره: 5829
چهارشنبه- 10/10/1393
مریم رضازاده
«رادیو» رسانه است. رسانهای که اگرچه در سالهای اخیر، در هیاهو و غوغاسالاری شبکههای اجتماعی و شبکههای تلویزیونی که رسانههای نوین در عصر حاضر هستند، کمرنگ شده است اما هنوز هم جایگاه خاص خود را دارد. از سوی دیگر فضای مجازی به مدد رادیو هم آمده است و پادکست یا همان رادیوهای اینترنتی، نمونهای عیان از آن هستند. اما رادیو که نسلها با آن خاطره داشتهاند، هنوز هم جایگاه خود را دارد، حتی اگر نقشش کاهش یافته باشد. بررسی نقش رادیو، فضای مجازی و رابطه دوسویه این دو با یکدیگر را دکتر حسن بشیر استاد علوم ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع) در پاسخ به پرسشهای «ایران» بیان کرد. وی که دکترای خود را در رشته جامعهشناسی ارتباطات بینالملل از دانشگاه لستر انگلیس دریافت کرده است، در حوزه نظریات فرهنگ و ارتباطات صاحب تخصص است. آنچه در ادامه میآید متن این گفتوگو است...
جناب آقای دکتر بشیر! در عصری که رسانههای نوین، دنیای ارتباطات را تسخیر کردهاند، جایگاه و آینده «رادیو» را چگونه میبینید؟
مشخص است که در هر دوره ای و با وجود غلبه برخی رسانه ها بر رسانه های دیگر، هر رسانه جایگاه خودش را تا اندازهای خواهد داشت. البته با توجه به رقابت رسانههای جایگزین، قطعاً بهرهبرداری از رسانه قبلی مانند رادیو به عنوان مثال کاهش پیدا خواهد کرد اما حذف نخواهد شد. حذف یک رسانه در طول زمان با توجه به رقابتهای به وجود آمده در گسترش رسانههای جدید وابسته به سطح تحولات محتوایی و نحوه ارتباط با مخاطبان است که اتفاق می افتد. اگر هر رسانه ای ناموفق باشد و نتواند تحولات لازم را به وجود آورد، قطعاً بشدت از نظر مخاطبان سقوط خواهد کرد. اما معمولاً هیچ رسانهای از جمله رادیو هیچ گاه بهطور کامل حذف نخواهد شد.
با توجه به تجربیات جهان امروز، چه پیشنهادی برای حضور رادیو و تلویزیون در فضای مجازی دارید؟
بهرهبرداری از پادکست و امکانات رادیو و تلویزیونی فضای مجازی بهترین امکان است. باید با تکنولوژیهای روز در این زمینه آشنا شد و آنها را مورد استفاده قرار داد.
به نظر شما آیا ممکن است ظهور امکانات و فناوریهای وابسته به فضای مجازی در رسانهها، نظریههای پیشین، مثل نظریه مکلوهان را در رابطه با تقسیم رسانهها به رسانههای گرم و سرد به چالش بکشد، یا منجر به ظهور نظریه جدید در این باب شود؟
قطعا امروز نظریات جدید جایگزین بسیاری از نظریات قبلی شدهاند. مانند همین بحث سرد و گرم بودن رسانههایی مانند رادیو و تلویزیون. البته مباحث اکنون به سمت تعاملی بودن یا نبودن، دوسویه بودن ارتباط و امثالهم رفته است. در این زمینه نیز اینترنت که جامعیت دارد، اگر در نحوه بازنمایی اطلاعات از شیوه رادیویی استفاده شود و بدون تعامل باشد، همان مباحث قبلی میتوانند مطرح شوند. اما اگر بهرهبرداری از امکانات اینترنت بخوبی صورت گیرد، نگاه جدیدی متولد میشود که فراتر از مباحث مکلوهان است.
نظر شما درباره استفاده از افزونهای تصویری در کنار برنامههای رادیویی در فضای مجازی چیست؟ و پدیده جهانی در حال رشد (رادیو تصویری) را چگونه ارزیابی میکنید؟
رادیو تصویری نوعی از به کارگیری فضای مجازی است که امکانات صدا، نوشتار، تصویر را دارد، در حقیقت رادیو اینترنتی است نه رادیوی تصویری. به عبارت دیگر، وقتی تصویر همراه با صحبت شد، دیگر رادیو نیست. رادیو تعریفی دارد که استاندارد قدیمی و ارتدوکسی خودش را دارد. اگر رادیو تغییر ماهیت دهد دیگر رادیوی قدیمی و قبلی نیست و یک واقعیت دیگری است. میشود رادیوی اینترنتی یا مجازی نه رادیو تصویری که شبه تلویزیون است.
آیا تولید ارزان قیمت رادیو تصویری رقیبی برای تلویزیون در فضایIPMEDIA یا OTT (فضایی که تصاویر را از طریق اینترنت منتقل می کند) خواهد بود؟
با آنچه قبلاً گفته شد، میتوان مرزهایی برای این تعریف رادیو تصویری ایجاد کرد و بر اساس آن اگر هزینهها به شکل کاهشی حرکت کنند میتواند به یک رقیب تبدیل شود.
بسیاری از صاحبنظران در حوزه رسانه معتقدند، رادیو همواره بخوبی از فناوریهای نوین بهره جسته است و ظهور این فناوریها، نه تنها از قدرت نفوذ این رسانه نکاسته است، بلکه در بلند مدت، خود بستری نوین برای رشد رادیو فراهم آورده است. نظر شما در رابطه با این گزاره چیست و فکر میکنید فضای مجازی، به عنوان جنجالیترین فرزند فناوری قرن حاضر چگونه میتواند نقشی را که پدرانش برای رادیو ایفا کردهاند تکرار کند و به بستری برای رشد این رسانه بدل شود؟
رادیو در بهترین وضعیت، توانسته رقیب تلویزیون یا اینترنت باشد. لذا اینکه رادیو از امکانات بخوبی استفاده کرده شاید سخن درستی باشد، اما نمیتواند با سرعت به کارگیری تکنولوژیهای جدید توسط رسانههای نوین رقابت کند. لذا نمیتوان گفت که در آینده وضعیت رادیو مثلاً به عنوان رقیب جدی برای اینترنت یا حتی تلویزیون باشد. رادیو در بهترین وضعیت باید از امکانات سایر رسانهها برای تغییر وضعیت خود و پیدا کردن جایگاه جدیدی برای خود تلاش کند تا حداقل وضعیت خود را در طول زمان کاهش ندهد.
به میدان آمدن فضای مجازی به عنوان عرصهای ارزان، در دسترس، تعاملی برای نشر محتوا، چگونه میتواند معادله دیرین «مزایای رقابتی رسانهها» را تحت تأثیر قرار دهد؟
مهمترین چالش برای رسانهها در آینده، کشف زمینههای ممکن ارتباط و چگونگی تأمین نیازهای اطلاعاتی و خبررسانی و آموزشی و تفریحی مردم به عنوان چهار کارکرد اساسی رسانههای جدید است. اگرچه برخی از کارکردهای جدید نیز برای عصر حاضر تعریف شدهاند اما این کارکردهای چهارگانه مهمترین کارکردها است. بنابراین چه بحث اقتصادی و چه بحث رقابتی باید وابسته به شیوه به کارگیری رسانههای مختلف در رابطه با نیازها و موقعیتهای مختلف مردم برای بهرهبرداری از رسانه خاص باشد. اگر این وضعیتها و موقعیتها بخوبی درک نشود، نه بحث اقتصادی و نه بحث رقابتی نمیتواند عامل اساسی و تعیینکننده در این زمینه باشند.
نقش رسانههای تعاملی را در فرایند عصر رسانههای نوین چگونه ارزیابی میکنید؟
این موضوع بحث خیلی مفصلی دارد و نیازمند چندین مقاله یا چندین جلسه مباحثه است. مقصود چه نقشی؟ در کدام جامعه، با چه نوع نگاه ارزشی و غیره. لذا سؤال خیلی کلی است که بدین گونه نمیتوان به آن بخوبی پاسخ داد. اما میتوان گفت تعامل در عصر حاضر به یک گفتمان اساسی تبدیل شده است و رسانههای نوین با ایجاد نوعی از گفتمان سازی، بیش از گذشته میتوانند در ساخت فرهنگی و اجتماعی و سیاسی جوامع مختلف نقش داشته باشند.
امروز تلفنهای هوشمند، با قابلیت دریافت محتوای موجود روی فضای مجازی همهگیر شدهاند به نظر شما چگونه میتوان از این بستر به نفع رادیو بهره جست؟
در سادهترین شکل آن، ایجاد رادیو اینترنتی است که هماکنون تلفنهای هوشمند امکان استفاده از آن را دارند. البته باید محتواها مورد توجه قرار گیرند و همان بحث نیاز مردم و جامعه بخوبی سنجیده شده و بر پایه آن محتوا تولید شود. متأسفانه ما به جای اینکه بیشتر به محتوا و نیاز مردم توجه کنیم به اصل امکانات تکنولوژیک توجه میکنیم که معلوم نیست در بهترین حالت بتواند جاذبهای برای مردم داشته باشد.
به نظر شماحضور کمرنگ رسانههای داخلی، بخصوص رسانه ملی در فضای مجازی، چگونه میتواند میدان نشر محتوا و جذب مخاطب را برای رسانههای فارسی زبان خارجی فراخ تر و عرصه را برای افزایش ضریب نفوذ روانی رسانههای داخلی تنگتر سازد؟
به نظر نمیرسد رسانه ملی حضور کمرنگی در فضای مجازی داشته باشد. البته شاید بتوان گفت که کمتر به این فضا توجه شده است، اما حضور وجود دارد. مهم این است که این حضور با چه جهتگیری و درکی از مخاطب صورت گرفته است. محتوای تولیدی با چه رویکردی در حال تولید است که بتواند مخاطب را جذب کند؟ مسأله دیگر این است که اگر رسانه ملی خود را فقط در چارچوب رقابت با رسانههای دیگر داخلی تعریف کند، قطعاً موفقیت لازم را پیدا نخواهد کرد. رسانهها چه دولتی و چه خصوصی یا نیمه دولتی باید مکمل همدیگر باشند و خود را همکار بدانند نه رقیب یا عرصه تنگکننده برای یکدیگر باشند.
به نظر شما جایگاه پرداختن به مقوله پردازش اطلاعات در کنار نشر چگونه میتواند نگاه مخاطب را به یک رسانه تغییر دهد و چرا فناوریهای نوین مرتبط با فضای مجازی میتواند ابزاری کارآمد در این باب به شمار آید؟
مهمترین عنصر تغییر دهنده نگاه مخاطب کنونی بحث تعامل است. تعامل چه در تولید پیام و محتوا و چه در توزیع پیام و محتوا اهمیت دارد و این مسأله میتواند به کلی دیدگاه مخاطبان را تغییر دهد. امروز بحث دروازهبانی به دروازهسازی اطلاعات و خبر تبدیل شده است. در این شرایط مالکیتهای رسانهای نمیتوانند همه امکانات دروازهبانی خبر و پردازش اطلاعات را داشته باشند. دیگران نقش برجستهتری پیدا کردهاند که میتواند دروازهسازی خبری کنند و خبر را بر همه رسانهها تحمیل کنند. به عبارت دیگر، رسانههای قدیمی اگر خود تحمیلکننده اخبار بودند، امروز در حال تبدیل شدن به ابزار انتقال دهنده اخبار تحمیلی هستند. این مبحث مربوط به تحمیل خبری، یکی از مباحث بسیار مهم دنیای امروز است که از شیوه «ضد جریان» بخوبی در جریانسازی خبری استفاده میکند که خود نیازمند بحث مفصلی است.
دادههای به دست آمده از ثبت و تحلیل رفتار مخاطبان هنگام برخورد با محتوای منتشر شده توسط یک رسانه در فضای مجازی چگونه در رسانههای پیشرو، برای تصمیمگیری و سیاستگذاری حلقه بسته مورد استفاده قرار میگیرد و اساساً چرا دادههای به دست آمده از این رهگذر «استراتژیک» تلقی میشود؟
اینکه یک محتوا به محتوایی استراتژیک تبدیل میشود، خود نیازمند طی کردن مراحلی است که مهمترین بخشهای آن تعیین حجم، شدت، تعامل، طرفداری و مشارکت مردم در شکلگیری آن فرایند است. لذا مثلاً وقتی مسألهای در شبکههای اجتماعی به شکل گسترده مطرح میشود، این گستردگی میتواند آن را به یک امر استراتژیک که بازنمایی دهنده نوعی از نیاز اجتماعی یا سیاسی یا فرهنگی است تبدیل کند. لذا واقعیت استراتژیکی، در چنین شرایطی، واقعیتی است که بشدت به گستردگی مشارکت و تعامل مردم بستگی دارد که بدیهی است در چنین وضعیتی دروازهسازان بیش از خبرنگاران و دروازهبانان خبر میتوانند از این وضعیت بهرهبرداری کنند.
ورود فضای مجازی، چگونه میتواند روح حاکم بر رسانهها در کشورهای در حال توسعه را بهبود بخشد و توسعه یافتگی و بلوغ را برای این رسانهها به ارمغان آورد؟
فضای مجازی یک فضای دوسویه یا چند سویه است که اگر با ابعاد دیگر اجتماعی و فرهنگی و سیاسی یک جامعه همخوانی نداشته باشد معلوم نیست نقش اساسی در توسعه داشته باشد. این مسأله نیازمند مطالعات جدیتری است. آیا فضای مجازی همیشه توسعه دهنده جوامع است؟ با دیدگاههای مختلفی که در مورد امپریالیسم فرهنگی و اینترنتی اگر این مسأله را مورد ارزیابی قرار دهیم این وضعیت بیشتر به وابستگی مرتبط میشود و برای جامعه «ضد توسعه» تلقی میشود. اگر این مسأله را در رابطه با آگاهسازی و آزادی اطلاعات و دسترسی حداکثری به اخبار و پر کردن شکاف اطلاعاتی و امثالهم ارزیابی کنیم و از نگاه لیبرالیستی به این مسأله نگاه کنیم، قطعاً در موضوع توسعه به نگاه دیگری دست خواهیم یافت. آنچه در این زمینه مهم است، ایجاد نوعی تعادل و تعامل میان زمینههای فرهنگی و اخلاقی و اجتماعی جامعه با فضای رها شده مجازی است که اگر این تعادل و تعامل مثبت، معقول و مورد قبول جامعه صورت نگیرد، قطعاً به توسعه و پیشرفت مطلوب نخواهد رسید.
لینک خبر
http://iran-newspaper.com/?nid=5829&pid=7&type=0