چرا برخی کاربران ایرانی به صفحات شخصی چهرههای مشهور حمله میکنند؟
روزنامه قدس
منبع خبر: http://qudsonline.ir/detail/News/369884
صفحه اصلی > اجتماعی زمان مخابره : ۱۳۹۵/۱/۳۰ - ۰۷:۵۸ کد خبر : ۳۶۹۸۸۴
حواسمان باشد، همه جهان ما را میبینند
قدس آنلاین/ زهره کهندل: تصور کنید که بعد از مدتها، وارد صفحه شخصی بازیگر مورد علاقه تان میشوید، پست جدیدش حسابی جنجالی شده و کار به فحاشی و توهین کشیده است. رگ غیرتتان ورم میکند و شما هم شروع میکنید به پاسخ دادن و دفاع کردن اما میبینید که گلولههای ناسزا و توهین به شما هم دارد اصابت میکند.
از مهلکه بیرون میآیید اما کار به همین جا ختم نمیشود، کاربرانی ناشناس به صفحه شما حمله ور شدهاند و هرچه دلشان خواسته پای پستهایتان نوشتهاند! از ترس آبرویتان مجبور میشوید که صفحه شخصیتان را ببندید، عطای خوشیها و جذابیتهای این فضا را به لقای بی در و پیکر بودنش میبخشید.
قصه توهیـــن و ناسزاگویی به صفحات شخصـی بازیگران، فوتبــالیسـتها و آدمهای معروف از کجا آب مـیخورد؟ آیا اکانتهایی که فحاشی مـیکنند، با نام و عکــس جعلی هستند یــا برخی بیپروا با نـام و عکس واقعی خـود، شروع به توهین میکنند؟ دلیل قضاوتهای ناعادلانه و بی احترامی به شخصیتهایی که نه به خاطر معروف بودنشان بلکه به عنوان یک انسان، واجب احترام هستند، چیست؟ چرا فحاشی، توهین و شکستن مرزهای اخلاقی در شبکههای اجتماعی رو به گسترش است؟ برای حل چنین معضلی چه باید کرد؟ دکتر امیدعلی مسعودی، استاد ارتباطات در این باره به خبرنگار ما میگوید: افزایش سواد رسانهای خانوادهها نخستین گام برای رفع این معضل است زیرا رفتارهای ما ابتدا از خانواده تأثیر میپذیرد و شکل میگیرد، سپس در مدرسه و بعد هم در دانشگاه.
برخورد منفی
به باور او، متأسفانه برخورد درستی با فضای مجازی نداشتیم چون با دید منفی به پدیده شبکههای اجتماعی نگاه کردهایم. برخورد منفی ما هم سابقه تاریخی دارد زیرا نخستین تکنولوژیهایی که از غرب وارد کشور ما شد، تکنولوژیهایی بوده که برای ما مشکلآفرین بوده است.
مسعودی خاطرنشان میکند: اولین کاری که باید انجام داد افزایش سطح سواد رسانهای خانوادهها، جوانان و نوجوانان است. بخشی از این سواد رسانهای مربوط به حفظ حریم خصوصی میشود. حریم خصوصی افراد را با نرمافزار و سختافزار نمیتوان رعایت کرد اینجا اخلاق است که حکم بازدارندگی دارد. وی ادامه میدهد:این موضوع بسیار مهمی است که در فضای مجازی، بتوانیم درست وارد شویم و از آن به درستی استفاده کنیم. این را بدانیم که افراد حریمی دارند و نمیتوان بدون اجازه وارد این حریم شد.
همانطور که نمیتوانیم بدون اجازه وارد خانه کسی بشویم و اگر وارد شویم جرمی را مرتکب شدهایم هجمه به صفحات شخصی سلبریتیها نیز چنین است. نظراتی که گذاشته میشود، اگر توهین تلقی شود در مرحله اول بعد اخلاقی آن اهمیت دارد تا اینکه به پلیس سایبری مراجعه شود.
ترویج اخلاق اجتماعی در فضای مجازی
فضای مجازی، فضای جدیدی است که خیلی سریع گسترش پیدا کرد اما برخی مسایل برای کاربران روشن نشد و این همان، تعامل با فضای مجازی بود که تعامل سازندهای نبود. فضای مجازی به کاربرانش القا کرد که در این فضا، آزادی بی حد و حصر دارند. مسعودی در این باره میگوید: حضور در فضای مجازی حد و حدود دارد ولی هنوز ما در کشورمان این را یاد نگرفتهایم. باید حد و حدود قانونی استفاده در فضای مجازی وضع شود اما تأکید بر آموزشهای سواد رسانهای و ترویج اخلاق اجتماعی در این فضاست. مسعودی میگوید: سواد رسانهای مثل سواد سنتی ماست با این تفاوت که فضای مجازی امکان کلاسهای مجازی هم دارد اما مهمترین بخش سواد رسانهای تلفیق آن با فرهنگ ایرانی اسلامی ماست.
به گفته این استاد دانشگاه، ابعاد اخلاقی ماجرا که ارتباط وسیعی با آموزههای دینی ما دارد و اگر مطبوعات و رسانههای دیداری شنیداری در این باره بیشتر کار کنند، میتوان جلوی خسارات بیشتر را در این فضا گرفت.
بحران تعاملی با شبکههای اجتماعی
دکتر حسن بشیر، استاد ارتباطات بیـن الملل و عضــــو هیـأت علمی دانشگاه امـام صـادق (ع) بــه خبرنگار ما میگویـد: فضای مجازی در ایران دستخوش تحولات زیادی شده است. این تحولات بیش از آنکه مربوط به سخت افزار باشد، نرم افزاری است. به عبارت دیگر فهم بکارگیری شبکهها، چگونگی استفاده کردن از آنها، نحوه تعامل با آنها و بالاخره شیوه نگهداری آنها در سطح مطلوب از نظر ارتباطی دچار چالشهای فراوانی شده است.
در برخی از مواقع، این تعامل غیرسازنده، به یک «بحران تعاملی» تبدیل میشود که نمود آن در «رفتارهای اخلاقی» و «محتواهای غیر اصولی» مشهود است.
سواد رسانهای
آیا فرهنگ و سواد استفاده از شبکههای مجازی در میان کاربران ما وجود دارد؟ به باور بشیر متأسفانه نوعی از عدم شناخت رسانهای و به عبارت دیگر، نبود «سواد رسانهای» و «فرهنگ بکارگیری شبکههای اجتماعی» در میان کاربران ما وجود دارد. او تأکید میکند: شبکههای اجتماعی، یک ساحت عمومی است همچون «عرصه عمومی» فیزیکی، اما این عرصه در فضای مجازی شکل میگیرد.
در این عرصه عمومی مجازی، باید ادبیات و آداب رفتاری مشخصی بر آن حاکم باشد که ناشی از فرهنگ دینی، فرهنگ عمومیو فرهنگ اخلاقی باشد. این سه رویکرد، دینی، عمومی و اخلاقی حوزهای را از نظر رفتاری تعریف میکنند که کاربر باید در آن حوزه، هم خود را تعریف کند و هم رفتار خود را با دیگران ترسیم نماید ضمن اینکه مهمتر از همه با معیارهای حاکم بر این رویکردها رفتار خود را تنظیم کند.
بشیر هشدار میدهد که در این زمینه با مشکلات جدی روبهرو هستیم به همین دلیل کاربران ما هنوز متوجه این مسأله نیستند که فضای مجازی دقیقاً همچون فضای واقعی، یک فضای عمومی است و از واقعیت خاصی برخوردار است که باید بکارگیری آن تابع همان شرایط و مسؤولیتهای بیرونی باشد.
دو روی سکه
گاهی نظراتی در صفحات شخصی سلبریتیها از بازیگران گرفته تا فوتبالیستها منتشر میشود که با اصول اخلاقی و اسلامی سازگاری ندارد، دلیل فحاشی و قضاوتهای غیرمنصفانهای که در این فضا دیده میشود چیست؟ بشیر این را همان چیزی میداند که از آن به عنوان «بحران تعاملی» یاد کرده بود. این استاد دانشگاه معتقد است: عدم فهم ابزارهای ارتباطی و چگونگی بکارگیری آنها از یک سو، و از سوی دیگر نداشتن ارزیابی کامل از اینکه این دو فضای واقعی و مجازی در حقیقت یک سکه را با دو وجه نشان میدهد که یک وجه آن واقعی است و دیگری مجازی، که از همان واقعیت خارجی نیز برخوردار است. عدم فهم کافی در این زمینه، کاربر را متوجه این مسأله نمیکند که آنچه که در این فضا میگوید، یک امر شخصی و عادی نیست، بلکه یک امر عمومیو اجتماعی است و باید از اصول عمومی و کلی حاکم بر جامعه برخوردار باشد. برای همین میبینیم که مثلاً فرد با دوستانش یا در خانه دعوا میکند و یا احتمالاً سخنان ناروا به زبان میآورد، در این فضا نیز میتواند چنین مطالبی را بنویسد و آنها را با دیگران به اشتراک بگذارد. در حالیکه، فراتر از آن باید بداند اگر مثلاً در یک میدان عمومی حضور داشته باشد، شاید به هیچ وجه اینطور سخن نگوید.
به گفته او اگر افراد بدانند که این فضای مجازی فراتر از یک میدان عمومی، یک صحنه جهانی است، حتماً در مورد سخنان خود دقت بیشتری میکنند. این خود ناشی از نبود «سواد و فهم رسانهای» است.
گسست اخلاق عمومی
هجمهای که برخی کاربران با نام و زبان ایرانی بعد از بازی ایران- آرژانتین، به صفحه شخصی لیونل مسی داشتند، هیچگاه فراموش نمیشود، اتفاقی که به مخدوش شدن چهره ایرانیها در ابعاد گستردهتر جهانی منجر شد. استاد ارتباطات دانشگاه
امام صادق (ع) میگوید: متأسفانه اینگونه رفتارها، اخلاق اسلامی و ایرانی جامعه ما را با یک تصویر منفی و سیاه به جهانیان معرفی میکند. اینگونه رفتارها، بیانگر گسترش
«گسست اخلاق عمومی» در میان برخی از کاربران ماست. اگر کاربران متوجه این باشند که فضای مجازی در همه جهان دیده میشود و این یعنی «بازنمایی عمومی جامعه ایرانی» یا بخشی از جامعه ایرانی است، حتماً در رفتارهای خودشان تجدید نظر میکنند. جامعه ما، یک جامعه اخلاقی است، یک جامعه اسلامی با فرهنگ عمیق ایرانی و این خود تضمین کننده عقلانیت و درایت اجتماعی رفتارهای عمومی است. بدیهی است، با آموزشهای کافی در مورد سواد رسانهای، فرهنگ ارتباطی و بالاخره چگونگی بکارگیری ابزارهای نوین میتوان این رفتارها را به سوی عقلانیت سوق داد.
گریه مادر
مادر، شبی به یاد تو تنها گریستم
اندر کنار قبر تو، آنجا گریستم
من بودم و تو و تاریکی و سکوت
من هم بدون واهمه دریا گریستم
ناگه صدای توست که در گوش من نشست
من نیز بی تو چه شبها گریستم
در هر غمی که سهم تو می شد در این حیات
با درد آن، چو عاشق شیدا گریستم
گاهی برای شادیت اندر زمان سخت
با تو به خنده بودم و فردا گریستم
آرام باش و گریه مکن در کنار من
من جای تو همیشه، به هر جا گریستم
حسن بشیر- چهارشنبه
در روز مادر
11/1/1395
مادر
(برای مادرم
و برای همه مادرانی که هنوز زیر خروارها خاک قلبشان
برای فرزندانشان می تپد.)
مادر، صدایت می کنم، از عمق جانم
ای بهترین موجود، ای روح و روانم
آغوش خود را باز کن از زیر این خاک
تا باز هم من بنگرم در آشیانم
من آب آوردم برایت لیک این سنگ
اشکش فزونتر گشته از آب روانم
هر روز می جویم تو را در آسمانها
آیا شود ظاهر شوی در آسمانم؟
با اینکه ناپیدا شدی در چشم هایم
اما هویدا در وجود و در کیانم
هرگز نبودی از کنارم دور، من نیز
اندر کنارت در نهان و در عیانم
می خواستم یک جمله در مدحت بگویم
هر واژه اما ماند در زیر زبانم
چون واژه ها در وصف تو مایوس گشتند
اینگونه زیبا آمدی اندر بیانم
با اینکه عالم زیر پای تو بهشت است
در وصف این اعجاز و شرحش ناتوانم
من کودک شیرین و نازت مانده ام من
با اینکه عمری کرده ام، اما همانم
آغوش خود را باز کن بر من دوباره
ای مادر محبوب من، ای مهربانم
حسن بشیر- چهارشنبه
در روز مادر
11/1/1395
آمد بهار
آمد بهار و باز بهاران جهان شده
هر بوته ای به لطف ترنّم جوان شده
هر جا بهشت هست و بهشتی به هر طرف
گویی زمین قطعه ای از آسمان شده
بیدار گشته بلبل و هشیار گشته گل
دل نیز گشته عاشق و تن هم به جان شده
الحق که حق کمال تجلّی نموده است
ز این سان که اهرمن به جهان در نهان شده
خاک ضعیف قدرت زایندگی گرفت
هر ذره اش ز خون شفق پُر توان شده
گیسوی بید در ید باد است و هر چنار
چون در کنار اوست ز مستی چنان شده
چشمان شب هنوز به خواب است و نور مهر
افسونتر از همیشه خرامان به آن شده
خاموش گشته قهر زمان در نگاه موج
کاین زمزمه به لطف فراوان عیان شده
در لابلای خش خش هر برگ، صد غزل
می خوانَدش نسیم و چنین دلنشان شده
شعری سروده ام که بر آن آفتاب عشق
تابیده است و زنده چنین در بیان شده
آمد بهار و باز بهاران به گُل نشست
دل در صفای اوست چنین گُل فشان شده
چیزی نمانده است به صبح ظهور یار
از انتظار، خسته زمین و زمان شده
حسن بشیر- شنبه
7/1/1395
حسن بشیر در گفتوگو با پارسینه:
«سکته ارتباطی» زدهایم/ برای عبور از مرگ ارتباطی چه کنیم
حسن بشیر می گوید: بیشتر روابط چهره به چهره و ملاقاتهای خانوادگی نه تنها از حالت فیزکی بلکه حتی از حالت تماس تلفنی نیز خارج شده و هم اکنون بیشترین ارتباطات از طریق شبکههای اجتماعی صورت میگیرند. این یعنی «مرگ ارتباطی» یا حداقل «سکته ارتباطی».
پارسینه: در حالی که از حضور در شبکههای اجتماعی به عنوان یکی از عوامل بیتوجهی افراد به خانواده و حتی در اخبار به عنوان عامل طلاق زوجها یاد میشود، اما دکتر حسن بشیر استاد ارتباطات و عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) معتقد است میتوان از شبکههای اجتماعی در جهت تقویت خانوادهها بهره برد.
دکتر بشیر در گفتوگو با پارسینه، ایده «خانواده شبکهای» را به عنوان یکی از راهحلهای مناسب برای بکارگیری شبکههای اجتماعی و دور شدن از بداخلاقیهای آن مطرح و تشریح کرد.
• پارسینه: آقای دکتر بشیر؛ در عین جا افتادن تاثیرگذاری شبکههای اجتماعی، اما در طول سالی که گذشت، شاهد موضعگیریهایی درباره فیلتر شدن شبکههای اجتماعی به دلیل امکان انتشار نامحدود مواردی خلاف موازین اخلاقی در آن بودیم.
همچنین از آنچه که تحت عنوان تأثیر سوء شبکههای اجتماعی در روابط خانوادگی و بخصوص روابط زوجها مطرح شده، انتقاد میشود. از منظر تخصصی چه رویکردی را جهت نوع مواجهه با شبکههای اجتماعی مناسب میدانید؟
موضوع شبکههای اجتماعی به یک مساله اجتماعی و یک موضوع فراگیر دولتی و عمومی تبدیل شده است. بحث بر سر این است که آیا میتوان از بداخلاقیهای شبکههای اجتماعی دور شد و از خوبیهای آن بهرهمند شد؟ آیا اصولاً میتوان این کار را انجام داد یا به دلیل اینکه کاربران، هر آنچه که میخواهند میتوانند در این شبکهها منتشر کنند، بنابراین، اقدام به پالایش آن کاری به شدت سخت و در حقیقت امکانناپذیر است.
از طرفی امکان بستن همه این شبکهها نه امکانپذیر است و نه به مصلحت. به هر حال، چه بخواهیم و چه نخواهیم موضوع فیلترشکنها جدی است و در آینده به احتمال قوی حتی بدون این فیلترشکنها میتوان دسترسی کامل به این شبکهها پیدا کرد. بنابراین، باید راههای دیگری را در این زمینه پیشنهاد کرد که بکارگیری شبکههای اجتماعی به شکل بهتری توسط افراد جامعه انجام شود.
یکی از راههای مقابله با بدآموزیها و بداخلاقیهای شبکههای اجتماعی، مساله سواد رسانهای است. بحث سواد رسانهای فقط متعلق به این نیست که ما شناختی از رسانه و شیوه بکارگیری آن داشته باشیم. مهمتر از آن باید بدانیم که چگونه با رسانه باید تعامل داشته باشیم و محتوای آن را قرائت کنیم. اصولا بحث گزینش محتوایی در اینجا اهمیت ویژهای پیدا میکند و شرایط و موقعیتهای حاکم بر شیوه انتخاب محتوا.
اما مهمتر از آن، بنظر میرسد که یکی از راههای استفاده بهینه و مفید از شبکههای اجتماعی ایجاد فضاهای دوستانه و بخصوص خانوادگی در این شبکهها است که بتواند به مثابه یک شبکه خانوادگی عمل نماید.
• پارسینه: یعنی مقصود این است که بخشی از شبکه اجتماعی به شبکه خانوادگی تبدیل شود؟
بله. در شرایط کنونی که تلفنهای همراه و شبکههای اجتماعی بیشترین ابزارهای ارتباطی ما را تشکیل میدهند، وضعیت ارتباطی افراد، حتی در یک خانواده، دچار تغییر و تحول شده است. در حقیقت، همه روابط چهره به چهره، ملاقاتهای خانوادگی، صله رحمها، و احوالپرسیها نه تنها از حالت فیزکی خارج شده، بلکه حتی از حالت تماس تلفنی خارج شده و هم اکنون بیشترین ارتباطات از طریق پیامکها و اکنون از طریق پیامگذاری در شبکههای اجتماعی مانند تلگرام صورت میگیرند. این یعنی «مرگ ارتباطی» یا حداقل «سکته ارتباطی» است. بنابراین، باید به این فکر افتاد که هم از طرفی این وضعیت را تغییر داد و هم از شبکههای اجتماعی به شکل مناسبتر استفاده کرد.
یکی از پیشنهاداتی که در این زمینه اخیرا مطرح کردهام، تشکیل «شبکه خانوادگی» است که در شبکههای اجتماعی میتوانند بخوبی شکل بگیرند. این شبکهها، توسط افراد خانواده تشکیل میشوند و در این شبکهها تلاش میشود که همه اعضای خانواده حضور داشته باشند و با همدیگر یک کانون گرم شبکهای را ایجاد کنند.
در این شبکه هر آنچه که مربوط به خانواده به شکل عمومی است میتواند درج شود و اعضای خانواده میتوانند حداقل در یک فضای خوب و سالم همدیگر را ملاقات کنند. قطعا در چنین فضایی امکان درج محتوای غیراخلاقی وجود نخواهد داشت. حتما همه افراد به گونهای عمل خواهند کرد که ارتباطات و پیوند آنها با همدیگر بهتر و مستحکمتر باید باشد. بدیهی است که تلاش میشود از اطلاعات مفید همدیگر را آگاه سازند و بالاخره، مسائل جاری زندگی را با همدیگر در میان بگذارند. این وضعیت، یک فضای جدیدی از حضور هویتی را ایجاد خواهد کرد و مجموع خانواده در یک فضای مناسبی به دیدار همدیگر خواهند رفت.
• پارسینه: آیا فکر نمیکنید که تقویت این شبکه خانوادگی، به ارتباطات چهره به چهره لطمه خواهد زد و این ارتباطات را به حداقل خواهد رساند؟
بالاخره ما در شرایطی داریم زندگی میکنیم که این وضعیت دچار آسیب جدی شده است. بسیاری از ارتباطات به شکل مجازی در حال شکل گرفتن است. حتی اخلاق مبتنی بر صله ارحام و ارتباطات با اعضای خانواده و حضور در میان آنها تبدیل به ارتباطات از راه دور و مجازی شده است.
علاوه بر این وضعیت، در شرایط جدید، مشکل بداخلاقیهای موجود در شبکهای اجتماعی آسیبهای زیادی را به افراد مختلف، بخصوص جوانان، وارد کرده است. بنابراین، باید به این مساله توجه کرد که حداقل برای کاهش این بداخلاقیها، یا حداقل دورسازی افراد از این بداخلاقیها از طرفی و از طرف دیگر ایجاد فضایی برای ارتباط خانوادگی که بتواند هویتسازی کند و تاریخ و فرهنگ یک خانواده را تثبیت کند، یکی از بهترین راهها ایجاد همین «شبکه خانوادگی» است.
• پارسینه: این شبکه خانوداگی چه تاثیری در تقویت خانوادهها خواهد داشت؟
اصولا خانوادهها با دو شیوه ارتباطی مستحکم میشوند، یکی ارتباط رو در رو و آشنایی از نزدیک و دیگری در جریان قرار گرفتن در مورد مسائل و جریانهای حاکم بر خانواده. این مسائل و جریانها هویت افراد خانواده را تشکیل میدهند. به عبارت دیگر، تاریخ خانواده، هویتساز است و این تاریخ از طریق صحبت کردن و انتقال تجربیات و خاطرهها و برداشتها شکل میگیرد و در ذهن افراد خانواده تثبیت میشود و این خودش هویتساز است.
بنابراین، هویت یک خانواده محصول تاریخ و فرهنگ و ارتباط است که باید به این سه عنصر اساسی توجه کرد. در شبکه خانوادگی، میتوان به همه این مسائل پرداخت. اتفاقا درج خاطرهها و تجربیات و مشکلات و راهحلها نه تنها همه افراد خانواده را در جریان تاریخ ساخت خانواده قرار میدهد، بلکه آنها را با تک تک این تجربیات و خاطرهها پیوند میدهد و در آن صورت یک «پیوند خانوادگی» ایجاد میشود.
هم اکنون برخی از افراد، کانال خاص خودشان را مثلا در تلگرام ایجاد کردهاند که کارها و نوشتهها و یادداشتهای خودشان را درج میکنند. چه خوب است که در این زمینه این مساله به خانوادهها نیز سرایت کند و خانوادهها برای ایجاد این فضای امن فرهنگی، کانالهای خانوادگی را ایجاد کنند و در این فضا به فرهنگسازی میان اعضای خانواده بپردازند.
من برخی از این کانالها یا شبکههای خانوادگی را دیدهام. در این شبکهها بسیاری از مسائل فرهنگی، اخلاقی، دینی، تجربهها، خاطرات، عکسها و غیره درج میشوند و افراد یک خانواده بهخوبی از آنها استفاده میکنند و دیدارهای مجازی خود را به مثابه یک عامل ارتباط قوی انجام میدهند. حداقل در این فضا دیگر از بداخلاقیها خبری نیست. یعنی معمولا نمیتواند حضور پیدا کنند و ضمنا به شکل مناسب نیز بخشی از وقت و زمان بکارگیری سایر شبکههای دیگر را نیز بخود اختصاص میدهد که این خودش یک حرکت مطلوب و مفیدی است.