وب نما: پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

وب نما: پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

پنجره ای بر مباحث میان رشته ای فرهنگ و علوم ارتباطات

انتشار کتاب «خبر» از مجموعه مفاهیم بنیادین علوم انسانی و اسلامی

 

انتشار کتاب «خبر» از مجموعه مفاهیم بنیادین علوم انسانی و اسلامی


بحمد الله دومین کتاب اینجانب از مجموعه فوق الذکر منتشر گردید.

امیدوارم که با توفیق خداوند متعال، سه جلد دیگری که در این زمینه در حال تالیف است به تدریج، پس از تکمیل، منتشر شوند.

 

اطلاعات مربوط به کتاب از سایت انتشارات دانشگاه امام صادق (ع)

تألیف: بشیر، حسن Bashir, Hassan

عنوان: خبر

محل نشر: ناشر، سال نشر: تهران: دانشگاه امام صادق(ع)، 1392

مشخصات ظاهری: 272 ص

فروست: دانشگاه امام صادق(ع)؛ 473؛ مفاهیم بنیادین؛ 7

عنوان انگلیسی: News

قیمت: 75000 ریال

شابک: 9786002142733

نوبت چاپ: چاپ اول

نوع جلد: رقعی (شومیز)

موضوع: 1. اخبار ـ 2. خبرنگاران و خبرنگاری ـ جنبه‌های مذهبی ـ اسلام .ـ 5. خبرنگاران و خبرنگاری ـ جنبه‌های قرآنی.

 

انتشار سی‌وششمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات

انتشار سی‌وششمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات

با انتشار سی‌وششمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات- ویژه اردیبهشت ماه 92- این نشریه تخصصی وارد چهارمین سال فعالیت خود شد. اولین شماره این ماهنامه، اول خرداد ماه 1389 منتشر شده بود.

در این شماره علاوه بر گفتار و نوشتار جمعی از شخصیت‌های فرهنگی و علمی، پرونده‌هایی با موضوعات رسانه و تبلیغات سیاسی، موسیقی و همبستگی قومی، کپی‌رایت و همگرایی و واگرایی رسانه‌های جدید در تلویزیون به چاپ رسیده است. این نشریه یه صاحب‌امتیازی و مدیرمسؤولی امیرعباس تقی‌پور و سردبیری امیر لعلی منتشر می‌شود.

....

....


پرونده تبلیغات: رسانه و تبلیغات سیاسی

«جایگاه رسانه در تبلیغات انتخاباتی» نوشته لیلا خانزاده، «سواد رسانه‌ای؛ فیلتری میان تبلیغات سیاسی و افکارعمومی» نوشته مریم محمدی، بررسی ماهیت و اهداف تبلیغات سیاسی در گفت‌وگوی لیلا خانزاده با حسن بشیر تحت عنوان «تبلیغات سیاسی به دنبال گفتمان‌سازی و اقناع مخاطب»، «تجربه‌ استفاده انتخاباتی از رسانه‌ها در دنیا» نوشته علی قنادزاده، «تلاقی رسانه، تبلیغات و اخلاق در جامعه ایرانی» به قلم رضا قسیمی و «سواد رسانه‌ای؛ رمزگشای تبلیغات سیاسی» نوشته فائزه سادات شاه طاهری عناوین و موضوعات این پرونده را تشکیل می‌دهند.

ادامه مطلب ...

رونمایی از مجموعه چهار جلدی «مطالعات رسانه»

رونمایی از مجموعه چهار جلدی «مطالعات رسانه»

در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

  • مراسم رونمایی از 4 کتاب جدید در حوزه مطالعات رسانه دوشنبه دوم اردیبهشت در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد. کتابهای «فلسفه رسانه» به سرویراستاری دکتر سید حسن حسینی، «رسانه و دین» به سرویراستاری دکتر حسن بشیر، «جامعه شناسی رسانه» به سر ویراستاری دکتر محمدمهدی لبیبی و «تاریخ رسانه» به سرویراستاری دکتر ویدا همراز، عناوین چهار جلد از سری مجلدات دهگانه ای است که توسط گروه مطالعات رسانه پژوهشگاه علوم انسانی تدوین شده اند.
  •   این مجموعه که قرار است در 10 جلد منتشر شود به مطالعات رسانه در حوزه فلسفه رسانه، دین و رسانه، جامعه شناسی رسانه و تاریخ رسانه در قالب مجموعه مقالات می‌پردازد. در روزهای پایانی سال گذشته چهار جلد نخست این مجموعه منتشر شد و 6 جلد دیگر هم تا پایان سال‌جاری منتشر خواهد شد.



ادامه مطلب ...

انتشار مجموعه چهار جلدی «مطالعات رسانه»

انتشار مجموعه چهار جلدی «مطالعات رسانه»

جلد «رسانه و دین»

http://s3.picofile.com/file/7729238602/Rasaneh_va_Din_Cover_Book.pdf.html

فهرست مقالات «رسانه و دین»

http://s3.picofile.com/file/7729295264/Rasaneh_va_Din_Fehrest_Book.pdf.html

پس از انتظار نه چندان طولانی، ولی قابل توجه، بحمد الله، مجموعه چهار جلدی «مطالعات رسانه» به زیور طبع آراسته شد.

این چهار جلد کتاب عبارتند از:

جلد اول، فلسفه رسانه، تالیف: سید حسن حسینی و همکاران

جلد دوم، رسانه و دین، تالیف: حسن بشیر و همکاران

جلد سوم، جامعه شناسی رسانه، تالیف: محمدمهدی لبیبی و همکاران

جلد چهارم، تاریخ و رسانه، تالیف: ویدا همراز و همکاران

این مجموعه چهار جلدی را می توان نوعی تحول در حوزه مطالعات رسانه دانست که در صدد بر آمده است در زمینه های فلسفی، جامعه شناسی و تاریخ و البته دین کار عمیقی را ارائه دهد. 

قطعا این مجموعه اولین و آخرین مجموعه در حوزه های مزبور نیست، اما می تواند جای خالی بسیاری از مطالعات ضروری را پر کند.

از همت دوستان و اساتید ارجمند جناب آقای دکتر حمید رضا آیت آللهی و جناب آقای دکتر سید حسن حسینی در حمایت علمی و نیز جناب آقای دکتر محمدحسین صوفی در حمایت عملی، و همچنین مشارکت عالمانه اساتید و نویسندگان این چهار جلد، به ویژه آنانکه بر این حقیر منت گذاشتند و در جلد «رسانه و دین» مشارکت جدی داشتند، تقدیر و سپاسگزاری می کنم.

تولید این گونه متون نه تنها خود در غنی سازی علم تاثیر فراوان دارند، بلکه مهمتر از همه، حوزه های دیگری که مغفول واقع شده اند، یا رویکردها و دیدگاههایی که می توانند در آینده در حوزه ها مورد مطالعه قرار گرفته و در این مجموعه آورده نشده اند، را مشخص تا اندیشمندان و محققان بتوانند در آن زمینه ها، تولید علم و اندیشه نمایند.

امیدورام که این حرکت، همچنان ادامه داشته باشد و در آینده شاهد مجموعه های دیگری در این زمینه باشیم.

برای تشکر از اساتید محترم همکار کتاب «رسانه و دین» عکس های آنان درج می شود.

به ترتیب فهرست مقالات کتاب:

دکتر ناصر باهنر


دکتر غلامرضا آذری


دکتر حسین علی سعدی


دکتر حسین هوشنگی


دکتر حسن بشیر


دکتر حسین شرف الدین



حسن بشیر

28/1/1392

مهدی باقریان: مروری بر تغییر و تحولات روابط عمومی در سال 1391

مروری بر تغییر و تحولات روابط عمومی در سال 1391


شارا، مهدی باقریان- سال 1391 در حالی به پایان ‌رسید که من از آن به عنوان سال بحران آموزش در روابط عمومی ایران یاد می‌کنم؛ سالی که روابط عمومی ایران علاوه بر رکود حرفه ای،‌ شاهد بحران آموزش نیز بود. البته روابط عمومی ایران در سال 1391 لحظات خوبی را هم تجربه کرده است، برخی اصلاحات ساختاری در تشکیلات وزارتخانه ها، برگزاری رویدادهای علمی، راه اندازی شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران، انتشار منابع علمی معتبر، برگزاری جشواره های روابط عمومی برتر و غیره از جمله فعالیت های برجسته و تاثیرگذار موسسات و تشکل های روابط عمومی بوده است.

سال 1391 با تمام اتفاقات خوب و بدش تمام شد؛ سالی که سرشار از اتفاقات مهم و اثربخش در این حوزه بود. اما رویکرد ما در این گزارش به اتفاقات مهمی باز می‌گردد که در روابط عمومی ایران رخ داده است.

ادامه مطلب ...

خلاصه کتاب مطالعات فرهنگی کریس روجک (1390)

خلاصه کتاب: مطالعات فرهنگی

خلاصه کننده: سیدباقر حسینی- دانشگاه تهران- دانشکده علوم اجتماعی

درس: نظریه های انتقادی ارتباطات

زمان: ترم دوم- 1391-1392

استاد: دکتر حسن بشیر

ای میل: drhbashir100@gmail.com

منبع: روجک، کریس (1390)، مطالعات فرهنگی، ترجمه:دکترپرویزعلوی، تهران: انتشارات ثانیه، تعداد صفحات: 308.

ای میل:  s.ba.hussaini@gmail.com

این کتاب معرفی مشرحی از مباحث مطالعات فرهنگی دارد که با مثالهای عینی در بستر فرهنگی و فرهنگ – اقتصادی و اجتماعی بیان شده است. در این اثرکوشیده شده است که با ارجاع به مثالهای عینی، مسیرآینده همکاری میان مطالعات فرهنگی و سایر رشته های علوم انسانی مانند ارتباطات و فرهنگ شناسی و سیاست و قدرت ترسیم گردد.

کتاب طی شامل 10 فصل و یک نمایه نویسنده و اصطلاحات انگلیسی به فارسی است. سرفصلهای کتاب شامل"چندتعریف از فرهنگ، "چگونگی انجام مطالعات فرهنگی"،" فرهنگ هم مانند زبان ساختارپیدا می کند"،" تنزل فرهنگی"، "چهارمقطع در مطالعات فرهنگی"،" قرارگرفتن در درون یک فرهنگ"، "تحریف فرهنگی"، "سرمایه داری محض و کارآمد"، "انتشارات پاک" و "نتیجه گیری: مسیرطولانی خیال آفرینی" است.   

ادامه مطلب ...

ویژگی و جایگاه رسانه در جوامع اسلامی

در گفت‌وگوی اختصاصی با خبرنگار ایسنا تشریح شد:

ویژگی و جایگاه رسانه در جوامع اسلامی از نگاه

دکتر حسن بشیر

» سرویس: فرهنگی و هنری - رسانه

کد خبر: 91122717465

یکشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۲:۲۵

عضو هیأت علمی دانشکده‌ی معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات معتقد است: داشتن رسانه‌ی دینی به این معنا نیست که باید همه‌ی پیام‌های ما با اصل متن قرآنی یا روایی توأم باشد تا معنای دینی آن کامل شود، بلکه معنای دینی باید با روح کلی دین سازگاری داشته باشد، خواه با خواندن متن صریح و خواه استفاده از متن غیرصریح و مستتر.

دکتر حسن بشیر - عضو هیأت علمی دانشکده‌ی معارف اسلامی، فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه‌السلام - در گفت‌وگو با خبرنگار رسانه خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) با بیان این مطلب، ادامه داد: یک برنامه‌ی دینی هم می‌تواند مستقیما دینی باشد و درباره‌ی دین یا مفهوم و مراسمی از دین و هم می‌تواند به‌شکل غیرمستقیم، مبانی، مفاهیم کلی و روح دین را به مخاطبان منتقل کند. هر دو این رویکردها، دینی هستند.

او با تأکید بر این‌که رسانه، مدیومی است که پیام را منتقل می‌کند و با توجه به این معنای کلی، در جوامع اسلامی، رسانه‌های مختلفی برای رساندن پیام با محتواهای گوناگون وجود دارند، اظهار کرد: من به تقسیم رسانه‌ها به سنتی و مدرن اعتقاد چندانی ندارم، ‌چراکه رسانه، همان رسانه است. رسانه‌ی مدرن ادامه یافته‌ی همان رسانه‌ی گذشته است که به‌دلیل تغییرات صورت‌گرفته، نوعی از تجدد در آن ایجاد می‌شود مانند کارکردهای جدید مسجد در زمینه‌ی ارائه‌ی فیلم.

وی بیان کرد: آنچه از آن‌ها به‌عنوان رسانه‌های سنتی نام برده می‌شود مانند منبر، خطابه، مراسم دینی، مسجد، حسینیه، تعزیه و امثالهم، تنها به‌خاطر وجود خاص آن‌ها در جوامع اسلامی و گذشت زمان، به‌عنوان یک ابزار سنتی تلقی شده‌اند. در حالی که مثلا همین مسجد برای مسلمانان اروپایی یک نهاد اسلامی و در عین حال، جدید است و از همین رو کارکردهای آن، گاهی بسیار فراتر از آنچه در برخی جوامع اسلامی مشاهده می‌شود، خواهد بود.

بشیر با بیان این‌که با این توضیح، مفهوم رسانه در جوامع اسلامی با دیگر جوامع هم متفاوت است و هم مشابه، گفت: متفاوت از این نظر که جوامع اسلامی رسانه‌هایی دارند مانند مسجد، حسینیه و تعزیه که در جوامع دیگر دقیقا به‌ همان شکل و شمایل وجود ندارد و از طرف دیگر این جوامع، شامل رسانه‌های جدید مانند رادیو، تلویزیون، ماهواره و اینترنت هم که تقریبا در همه‌ی جوامع کنونی جهان وجود دارند نیز هستند.

او با اشاره به این‌که اصولا رسانه در مفهوم کلی خود یک نوع ارتباط و رابطه را میان فرستنده و گیرنده ایجاد می‌کند، توضیح داد: با این مفهوم،‌ رسانه یک کانال ارتباطی و یک مجرای ارتباط‌ دهنده است. با چنین پیش‌فرضی، یک حادثه مانند مرگ هم به‌دلیل آن‌که توجه و رابطه‌ی ما را با خالق جهان پیوند می‌دهد و نوعی از ارتباط روحانی را ایجاد می‌کند، به یک رسانه تبدیل می‌شود. با این نگاه، باید گفت رسانه‌ها در جهان کنونی تعدد گسترده‌ای دارند. در جوامع اسلامی بسیاری از کانال‌ها حتی اگر به معنای متعارف آن رسانه نباشند، ولی نوعی از ارتباط را ایجاد می‌کنند که این ارتباط بین یک فرد با دیگری، یا یک جامعه و دیگری است. این دیگری هم می‌تواند خدای متعال، معماری یک مسجد، یک گل و ... باشد. بنابراین در تعریف رسانه در جوامع اسلامی می‌توان چنین گفت که موضوع ارتباطات اعم از رسانه بوده و رسانه در زمینه‌ی کلی ارتباطات، مفهوم خود را می‌یابد.

این استاد دانشگاه همچنین درباره‌ی جایگاه، ویژگی و کارکردهای رسانه در جوامع اسلامی اظهار کرد: رسانه به فراخور منبع یا فرستنده‌ای که با آن در ارتباط است می‌تواند از قدسیت، احترام یا اهمیت خاصی در جوامع مختلف برخوردار باشد. مثلا قرآن کریم به‌عنوان وحی الهی از بالاترین قدسیت برخودار است. از همین رو رسانه‌های مرتبط با مسائل دینی در جوامع اسلامی، اهمیت و احترام خاصی دارند و کارکردهای آن‌ها نیز می‌تواند فراتر از رسانه‌هایی باشد که مشروعیت‌شان منشاء دینی ندارد.

به گفته‌ی او، اصولا در جوامع اسلامی، مشروعیت رسانه‌های مدرن نیز ناشی از مشروعیتی است که دین به‌شکل کلی به آن‌ها داده است. بنابراین حضور رسانه‌ها در جوامع اسلامی به‌لحاظ ارتباط آن‌ها با منبع الهی یا انتقال پیام الهی، هم از ویژگی و اهمیت خاصی برخوردار است و هم کارکرد آن‌ها بر این مبنا متفاوت است. به هر حال، آنچه از یک خطیب مسجد انتظار می‌رود که در جمع مخاطبان و رو در روی آن‌ها در حال سخن گفتن است و ارتباطی دو طرفه و تعاملی میان خطیب و مستعمین وجود دارد، قطعا با برنامه‌ی تلویزیونی که همین سخنرانی را برای مخاطبان پخش می‌کند، متفاوت است.

بشیر در ادامه در پاسخ به این پرسش که آیا تمام اهداف و برنامه‌های رسانه‌یی جوامع اسلامی باید حول محور دین شکل بگیرد یا پرداختن به موضوعات دینی در یک‌سری برنامه‌های خاص یا در شبکه‌هایی مجزا کافی به نظر می‌رسد؟ تأکید کرد: این سوال را می‌توان این‌گونه نیز مطرح کرد که آیا در جوامع اسلامی، بدون توجه به موضوع رسانه، باید همه‌چیز حول محور دین شکل بگیرد یا خیر؟ در پاسخ به این سوال باید به دو نکته توجه کرد؛ اول آن‌که معنای همه‌چیز را در چه می‌دانیم و دوم این‌که این دین را کدام دین و با چه خصوصیاتی می‌بینیم.

او ادامه داد: ما معتقدیم اسلام، دینی کامل است که برای همه‌ی بشریت در همه‌ی ادوار از طرف خدای متعال نازل شده و فقه اسلامی نیز یک برنامه‌ی کامل زندگی برای انسان در همه‌ی جوامع و همه‌ی دوران‌ها، طراحی و تدوین کرده است و حتی در باب مسائل جدید هم با رجوع به مسأله‌ی مهم اجتهاد که از امتیازات بزرگ مذهب شیعه‌ی اثنی عشری است، با توجه به زمان و نظرات علمای توانمند، عادل و فقیه، می‌توان با تکیه بر همان اصول و معیارهای موجود در فقه اسلامی این مسائل را نیز حل و فصل و راه‌ حل‌های مناسبی ارائه کرد.

بشیر با بیان این‌که اگر فکر کنیم پیام دینی باید به یک شکل، فقط از یک نوع رسانه و با یک نوع محتوا منتقل شود کاملا نادرست است، گفت: در انتقال پیام دینی باید به زمان، مکان، نوع مخاطبان، کانال استفاده‌شده برای انتقال پیام و بسیاری از شرایط خاص لحظه‌ی انتقال پیام توجه کرد و با توجه به معیارهای پنجگانه‌ی واجب، مستحب، مباح، مکروه و حرام که حوزه‌ی تحرک انسان را در جامعه کاملا ترسیم می‌کنند و از جایگاه شرعی و عقلانی بالایی برخوردارند چگونگی انتقال پیام اعم از دینی و غیردینی را مورد توجه قرار داد، به‌گونه‌ای که همه‌چیز در فضای اسلامی و با هدف و مبنای اسلامی طراحی و اجرا شود.

این استاد دانشگاه در ادامه تأکید کرد: در تمام مواردی که گفته شد اعم از واجب، مستحب، مکروه و حرام‌، فضای دیگری نیز اسلام برای انسان ترسیم کرده و در آنجا قدرت اختیار و تحرک او را به حد اکثر رسانده است، یعنی حوزه‌ی مباح که در این فضا می‌توان اقداماتی انجام داد که با توجه به معیارهای اسلامی، به سمت و سوی مستحب و واجب یا مکروه و حرام رفت و دقیقا در همین حوزه است که بسیاری از کارهای هنری، رسانه‌یی و ادبی را می توان جهت داد. مثلا رسانه‌ای که می‌خواهد پیام قرآن را به مخاطبان برساند، اگر در نحوه‌ی طراحی صحنه، صدا، برنامه‌ریزی، کارگردانی و اجرای پیام‌رسانی، حوزه‌ی مباح را به حوزه‌ی مکروهات یا حرام نزدیک کند، قطعا از فضای اسلامی دور شده است.

بشیر همچنین با اشاره به این‌که در یک جامعه‌ی اسلامی اید‌ه‌آل، اصولا تفکیکی میان برنامه‌ی دینی و غیردینی وجود ندارد، اظهار کرد: در چنین جامعه‌ای، همه‌ی فضای جامعه، اسلامی است و این فضا بر همه‌ی برنامه‌ها، سیاست‌ها، طراحی‌ها، کارکردها و اهداف غلبه دارد. انسان مسلمان در فضای یادشده، با چراغ دین در همه‌ی عرصه‌ها حضور می‌یابد؛ اما در یک‌جا نیازمند روشن کردن یک پروژکتور است و در جای دیگر یک شمع؛ ولی هر دو از انرژی دین و ایستگاه قدرتمند اسلامی تغذیه می‌شوند.

او در پاسخ به این پرسش که به عقیده‌ی برخی، رسانه‌هایی مانند تلویزیون، رادیو، اینترنت و ... سکولار هستند و اصولا قابلیت استفاده‌ی دینی ندارند، تأکید کرد: از آغاز ظهور رسانه‌های جدید و توجه ادیان، بویژه مسیحیت، در همان ابتدای برخورد با رسانه‌های یادشده، ‌این سوال که در واقع تشکیک یا تردید در امر رسانه‌یی و امر دینی بوده،‌ به این معنا که آیا این دو در تعارض، توافق یا بینابینی تعارض - توافق هستند،‌ مطرح بوده است. به عبارت دیگر این سوال مطرح بوده و هست که آیا واسطه‌ی مادی می‌تواند مفهوم قدسی را منتقل کند و آیا این انتقال درست یا حتی ممکن هست یا خیر.

بشیر ادامه داد: این بحث، اندیشمندان خاص خود را دارد که برخی ذات‌گرا و برخی فرهنگ‌گرا هستند. به عبارت دیگر، برخی ابزار انتقال پیام را تأثیرگذار بر اصل پیام و برخی دیگر ابزار انتقال را غیرموثر بر اصل پیام و خنثی می دانند. در حقیقت، ابزار انتقال پیام، هر ابزار ممکن از جمله رسانه‌های نوین می‌توانند ظرفیت‌های خاصی برای انتقال پیام داشته باشند و این ظرفیت است که تعیین‌کننده‌ی درجه‌ی امکان‌پذیری آن ابزار برای انتقال پیام دینی و حتی غیردینی است.

او با بیان این‌که اگر رادیو به‌عنوان مثال، یک رسانه‌ی شنیداری است و می‌تواند پیام‌های خاصی را منتقل کند، باید میان این ابزار رسانه‌یی، نوع پیام، شیوه‌ی انتقال و بالاخره سطح دریافت‌کنندگان پیام نوعی رابطه‌ی منطقی ایجاد کرد که این ابزار بتواند آن مفهوم یا مفاهیم مورد نظر را منتقل کند، اظهار کرد: به زبان ساده‌تر اگر یک خودرو عادی نتواند چند تن بار را تحمل کند باید از تریلی (به‌عنوان مثال) استفاده کرد. بنابراین موضوع اصلی را نباید در مرزهای مادی و غیرمادی بودن رسانه محصور کرد.

این استاد دانشگاه با بیان این‌که به هر حال انتقال قرآن کریم به دیگران نیز باید توسط پوست در عصرهای گذشته یا کاغذ و سی‌دی در عصر کنونی انجام شود، تأکید کرد: این ابزارها همگی مادی هستند و توانایی انتقال این پیام مهم الهی را دارند. بنابراین نمی‌توان گفت که رسانه‌های نوین ذاتاً نمی‌توانند پیام دینی را منتقل کنند یا با این انتقال در تعارض هستند. از طرف دیگر نیز نمی‌توان گفت که در توافق کامل هستند؛ اما این توافق یا توافق فی‌مابینی به معنای عدم دخالت انسان در این زمینه نیست.

به عقیده‌ی او، اصولا این انسان است که چگونگی انتقال و کیفیت آن را توسط رسانه تعیین می‌کند. در اینجا گرچه رسانه نوعی از ظرفیت را دارد، اما این انسان است که هم تعیین‌کننده‌ی این ظرفیت، هم محدودکننده و هم تبیین‌کننده آن است و در همین جاست که باید تأکید کرد هر پیام دینی نمی‌تواند به‌طور یکسان از هر رسانه‌ی جدیدی منتقل شود.

وی گفت: هر پیام دینی نیازمند نوعی از رسانه است، چه رسانه‌ی سنتی و چه رسانه‌ی جدید. با چنین تعبیری از رسانه و پیام دینی می‌توان گفت که براساس رویکرد فرهنگ‌گرا و اصولا کارکردی بر مبنای رویکردهای محتوایی و ظرفیت‌ها و قابلیت‌های رسانه‌یی، همه‌ی پیام‌های دینی با نسبت‌های مختلف و با نوعی از تقلیل‌گرایی معنایی می‌توانند از طریق رسانه‌های جدید و کلا هر نوع رسانه‌ای که توانایی انتقال پیام را داشته باشد، منتقل شوند.

بشیر درباره‌ی برخی ایرادهای واردشده به رسانه‌ها در انتقال نادرست مفاهیم دینی مثلا این‌که تلویزیون به‌دلیل تصویری بودن و امکاناتی که برای جذاب‌تر کردن برنامه‌هایش استفاده می‌کند، عموما مفاهیم دینی را نادرست منتقل می‌کند، بیان کرد: برای تبیین این مسأله لازم است که به چند نکته اشاره شود؛ اول این‌که ظرفیت‌های رسانه‌های مختلف در انتقال پیام با همدیگر یکسان نیستند و متفاوت‌اند. دوم این‌که ظرفیت‌های رسانه‌های مختلف یک امر مستقل رسانه‌یی نیست، بلکه این انسان است که با درک ظرفیت مادی رسانه‌یی، تعیین‌کننده‌ی حجم، حدود، سطح و نوع به‌کارگیری این ظرفیت است. علاوه بر این، تعیین ظرفیت رسانه‌یی و مشخص کردن حدود و ثغور این ظرفیت توسط انسان، به نوع محتوایی بستگی دارد که منتقل می‌شود.

به گفته‌ی او، باید توجه داشت که هر محتوایی را نمی‌توان از هر رسانه‌ای به‌شکل مناسب منتقل کرد. این تناسب گاهی اجباری، مانند عدم امکان انتقال تصاویر توسط رادیو یا اختیاری، مانند امکان انتقال یا عدم انتقال همزمان تصویر با کلام در تلویزیون است.

وی همچنین اظهار کرد: نکته‌ی دیگر این است که انتقال معنای کامل هر پیام، چه دینی و چه غیردینی، به محتوای مناسب، شیوه‌ی انتقال، مخاطبان مورد نظر و بالاخره افراد انتقال‌دهنده بستگی دارد. انتقال این معنا درجاتی دارد که این درجات به‌لحاظ نوع متن، دینی یا غیردینی، متغیر است. معنای دینی با رویکرد اسلامی به‌لحاظ قابلیت‌ها و ظرفیت‌های همزمانی، درزمانی و شمولیت آن برای همه‌ی انسان‌ها در همه‌ی دوران‌ها و تنوع معنایی آن برای شرایط، موقعیت‌ها و افراد مختلف می‌تواند فراتر از ظرفیت‌های محدود رسانه‌یی و همچنین ظرفیت‌های محدود انسانی برای نوع و شیوه‌ی ارائه‌ی آن معانی باشد.

بشیر در بیان نکات بعد با اشاره به این‌که ظهور معنای دینی در رسانه‌های جدید، بستگی به شناخت ظرفیت‌های ممکن رسانه‌یی و نیز توانایی انسانی برای به‌کارگیری این ظرفیت‌ها دارد، گفت: چنانچه اختلالی در شناخت ظرفیت یا توانایی‌ها ایجاد شود، ظهور معنای دینی نیز با اشکال روبه‌رو می‌شود. از این‌ها گذشته، همه‌ی معانی دینی از یک سطح پیچیدگی برخوردار نیستند. تعیین درجه‌ی پیچیدگی معنایی، درجه و سطح به‌کارگیری ظرفیت‌های رسانه‌یی را تعیین می‌کند. این ظرفیت شامل نوع رسانه‌ی مورد استفاده، محتوای پیام و شیوه طرح پیام است.

این استاد دانشگاه ادامه داد: از نکات مهم دیگر این است که دریافت‌کنندگان پیام حتی در شرایط یکسان، پیام‌های دینی یا غیردینی را به‌طور یکسان دریافت نمی‌کنند یا به عبارت دیگر درک نمی‌کنند. بنابراین حتی رسانه‌ای که به‌طور مناسب‌تر می‌تواند پیام دینی را منعکس کند، به معنای این نیست که مخاطبان آن بتوانند به‌طور کامل از معنای مورد نظر استفاده کنند.

به عقیده‌ی او، انتقال پیام‌های دینی با نوعی از نسبیت انتقال، نسبیت فهم و تبیین توسط تولیدکنندگان، نسبیت دریافت و درک توسط مخاطبان روبه‌رو است. این نسبیت برای هر رسانه، تولیدکنندگان و نیز دریافت‌کنندگان پیام متفاوت است. ضمن این‌که معنای دینی در هر شرایط و با به‌کارگیری هر نوع رسانه، چه سنتی و چه جدید، بخشی از معنای خود را از دست می‌دهد. بنابراین همیشه نیازمند نوعی از تبیین به اشکال مختلف، با زبان‌های متفاوت، از جمله کلامی و غیرکلامی، توسط افراد گوناگون و در شرایط متمایز است.

وی در جمع‌بندی این بخش از سخنان خود تأکید کرد: با چنین رویکردی می‌توان گفت که هر رسانه با توجه به ظرفیت‌های آن از یک‌سو و ظرفیت‌های انسانی برای نحوه‌ی تولید، ارائه و انتقال پیام از سوی دیگر می‌تواند پیام دینی را منتقل کند. درجه‌ی معنایی پیام بستگی به شناخت کافی ظرفیت‌های هر رسانه، نوع و محتوای پیام، سطح مخاطبان و شیوه‌ی انتقال دارد. بنابراین می‌توان در اینجا از درجات معنایی گوناگون سخن گفت که حتی با طرح هر پیام برای مخاطبان مختلف می‌تواند وجود داشته باشد.

بشیر اظهار کرد: این امر یک تقلیل‌گرایی عمدی نیست، بلکه نوعی درجه‌بندی معنایی است که بخشی از آن اختیاری و بخشی دیگر اجباری است. به عبارت دیگر، به تصویر کشیدن یک امر دینی، با توجه به این‌که تصویر تنها بخشی از هر معنا را منتقل می‌کند، معنای امر دینی را می‌تواند به شکل نسبی منتقل کند؛ اما آیا این تقلیل‌گرایی معنایی امری است که می‌توان از آن پرهیز کرد؟ خیر.

او با بیان این‌که گرچه ظرفیت تصویری بیش از این نمی‌تواند معنای دینی را منتقل کند، اما نمی‌توان از این ظرفیت نیز به‌طور کامل چشم‌پوشی کرد، زیرا یک وسیله‌ی مناسب در جهان معاصر است که می‌تواند نوعی از ارتباط میان معنای پیام و انسان ایجاد کند، تأکید کرد: این ارتباط در شرایط کنونی جهانی، مطلوب و بلکه ضروری است. از این جهت است که حتی اگر تصویر، بخشی از معنای دینی را منتقل کند، باید از آن استفاده کرد و قطعا این مسأله به معنای این نیست که بهترین تصویر و شیوه‌ی ارائه‌ی آن مورد توجه قرار نگیرد. به هر حال، هر تصویر نیز ظرفیت‌های خاصی برای انتقال معنا دارد و باید در این رابطه از تصاویری استفاده کرد که بالاترین ظرفیت را برای انتقال معنای دینی داشته باشند. این مسأله نیازمند نوعی از «بصیرت رسانه‌یی» است که فراتر و همچنین بسیار عمیق‌تر، دقیق‌تر و ظریف‌تر از «سواد رسانه‌یی» است و در انتقال معنای دینی بسیار مهم و حیاتی است.

بشیر در پایان درباره‌ی راهکارهای رسیدن به یک رسانه‌ی دینی مطلوب نیز گفت: رسانه‌ها در جامعه‌ی اسلامی باید همگی از روح اسلامی برخوردار و توانایی لازم را برای انتقال پیام اسلامی به اشکال و شیوه‌های مختلف داشته باشند.

وی ادامه داد: برای پیام‌رسانی مستقیم، شاید لازم باشد که محتوای دینی به‌شکل مستقیم ارائه شود؛ اما در همان شیوه‌ی مستقیم نیز باید از محتواهای دیگر برای زمینه‌سازی و انتقال طبیعی پیام به مخاطبان استفاده کرد. در رسانه‌هایی هم که به‌طور مستقیم، ارائه‌ی برنامه‌های دینی را عهده‌دار نیستند نباید برنامه‌ها از محتواهای دینی و مفاهیم اسلامی خالی باشند تا پیام‌رسانی مطلوب ایجاد شود.

او با بیان این‌که رسانه‌ی دینی باید ناظر بر روح دین و مفاهیم دینی باشد و با توجه به زمان القا، مکان ارائه، نوع مخاطبان، ضرورت‌های ملی و بین‌المللی، نیازهای اجتماعی و همچنین استفاده از شیوه‌های اخلاق اسلامی برنامه‌های خود را ارائه کند، اضافه کرد: انتقال پیام دینی برای افراد مختلف می‌تواند اشکال گوناگون به خود بگیرد. در این پیام‌رسانی، شیوه‌های مختلف ارتباطات میان فرهنگی و بین فرهنگی میان افراد مختلف یک جامعه و حتی جامعه‌ای با جامعه دیگر باید مورد توجه قرار گیرد.

انتهای پیام

شعری از میلاد عرفانپور: آرزو دارم که زهرا دست هایت را بگیرد

آرزو دارم که زهرا دست هایت را بگیرد


شعر میلاد عرفانپور در مورد آیه زهرا، فرزند دلبندش


 

توجه: میلاد را دیگر همه می شناسند. شاعری از نسل سوم انقلاب که آینده

درخشانی دارد. گر چه هم اکنون نیز سرآمد بسیاری از شاعران این دیار است.

اما، امیدهای فراتری به ایشان هست.

به دلیل تولد فرزندش «آیه زهرا» این شعر را سروده است که داستان تولد آن

نیز خود داستانی دارد، ولی همین مقدار بگویم که از ایشان خواسته بودم که «آیه زهرا»

را به شعر نیز درآورد، و ایشان نیز با محبت و صمیمیتی که دارند این شعر را برای من فرستادند.

گفتم حیف است که دیگران را از این همه زیبایی و خلوص محروم کنم.

 

آیه زهرا  خواندمت تا عطری از زهرا بگیری

آیه ای از سوره ی کوثر شوی،معنا بگیری

آمدی با گریه هایت بر غم دنیا بخندی

تا به هر لبخند غم را از دل بابا بگیری

در دل تاریک-روشن ها نمان خورشیدک من!

از خدا باید کلید صبح فردا را بگیری

آن کبوترهای زیبا را ببین، پروازشان را

دوست دارم زود گوی سبقت از آنها بگیری

آرزو دارم که زهرا دست هایت را بگیرد

در قیامت تا مگر دست از من رسوا بگیری

 

 میلاد عرفانپور

 

روش خلاصه کردن کتاب

 

روش خلاصه کردن کتاب

دانشجویان عزیز  

با سلام و احترام

برای خلاصه کردن کتاب های مختلف برای کلیه درسها، لازم است که از شیوه ذیل استفاده شود. خواهشمند است در این زمینه توجه شود که این اقدام با دقت صورت گیرد.

موفق باشید

حسن بشیر

شیوه خلاصه کردن کتاب

برخی از دانشجویان مایلند که شیوه صحیح خلاصه کردن کتاب را بیاموزند، برخی نیز بدون توجه به اینکه هدف از خلاصه کردن کتاب چیست، از برخی صفحات کتاب مطالبی را انتخاب می کنند و بدون هیچگونه ترتیبی در کنار همدیگر می گذارند و نام آن را خلاصه کتاب می خوانند. بدتر از آن حتی معلوم نیست که این «شبه خلاصه» از کدام کتاب است. یعنی منبع کامل کتاب را نیز نمی نویسند. بهر حال در این مرحله از تحصیل دانشجویان عزیز، قطعا این گونه موارد قابل قبول نبوده و باید این کار با هدفی که مد نظر است به شکل مناسب و علمی تهیه شود.

بدیهی است که این شیوه خلاصه برداری تنها برای این درس تهیه نشده و می تواند به عنوان شیوه مناسب برای خلاصه کردن کتاب ها، بطور کلی مورد استفاده قرار گیرد. در اینجا باید اذعان کرد که خلاصه برداری از یک کتاب یک «هنر» است که نمی تواند تنها از طریق آموزش به دست آید. اصولا علاوه بر آموزش، علاقمندی و مهمتر از همه «توانمندی» خلاصه کننده نقش اساسی در خلاصه کردن دارد. علیرغم این مساله می توان گفت که با آموزش مداوم و تلاش برای تهیه خلاصه های مناسب از کتاب های مختلف، به این «هنر» دست یافت و آن را به دیگران آموزش داد.

هدف از خلاصه کردن کتاب

چند هدف در این زمینه وجود دارد که مهمترین آنها عبارتند از:

1-       آشنا شدن دانشجو (یا فرد خلاصه کننده) با کتاب به شکل دقیق

2-       تقویت قدرت گزینش مطالب مهم و اساسی از کتاب

3-       توانمند شدن در شیوه مطالعه "سریع خوانی" و حذف مطالب زاید و کشف مطالب غیر زاید و اساسی

4-       آشنا شدن با شیوه برداشت و نگارش نقل قول مستقیم و غیر مستقیم

5-       آشنا شدن با منبع گذاری درون متن و پایان متن

6-       بهره برداری تهیه کننده خلاصه و دیگران از خلاصه مزبور به شکل مناسب

7-       نهایتا تفکیک اندیشه ها، نظریات و روش های مربوط به نویسنده کتاب با سایر افراد دیگر که نویسند از آنان مطالبی را نقل کرده است.

بنابراین بدون تحقق اهداف فوق الذکر، خلاصه صورت گرفته، دقیق و علمی نبوده و تنها می تواند به عنوان برداشت هایی از یک کتاب به حساب آید.

شیوه خلاصه کردن کتاب

شامل مراحل ذیل است که معمولا باید به ترتیب آنها توج شود.

1-       اعلام منبع کامل کتاب:  که باید از همان آغاز به شرح ذیل درج شود:

برای کتاب های تالیفی: نام خانوادگی مولف، نام کوچک مولف، سال انتشار در پرانتز، نام کامل کتاب، محل نشر، نام ناشر، تعداد صفحات کتاب.

مثال: سجودی، فرزان (1383) نشانه شناسی کاربردی، تهران: نشر قصه. تعداد صفحات: 240.

برای کتاب های ترجمه ای: نام خانوادگی مولف، نام کوچک مولف، سال انتشار در پرانتز، نام کامل کتاب، نام مترجم، محل نشر، نام ناشر، تعداد صفحات کتاب.

مثال: استوری، جان (1385) مطالعات فرهنگی درباره فرهنگ عامه، ترجمه: حسین پاینده، تهران: نشرآگه، تعداد صفحات: 367.

2-       معرفی کلی کتاب: در اینجا باید حداکثر/ حتی الامکان، یک صفحه نسبت به معرفی کلی کتاب که شامل موارد ذیل است اقدام شود:

2-1- موضوع کلی مورد بحث کتاب

2-2- اهمیت کتاب در مقایسه با کتاب های مشابه

2-3- تعداد تقسیمات کتاب که شامل بخش ها و فصول کتاب. در اینجا باید عناوین بخش ها و فصول کاملا آورده شوند. اگر کتاب از مقالات مختلفی تشکیل شده است، باید ضمن آوردن عناوین فصول، نام نویسندگان آنها نیز ذکر شوند.

3-       تلخیص هر فصل به شکل جداگانه. با ذکر عنوان فصل. توجه شود که بدون درج خلاصه هر فصل معلوم نخواهد شد که موضوع بحث در هر فصل چیست.

4-       برای ورود در هر فصل بطور خیلی خلاصه موضوع فصل گفته شده و سپس به شکل قابل فهم خلاصه برداریها صورت گیرند. مهمترین نکته در اینجا این است که موارد خلاصه شده با همدیگر ارتباط منطقی داشته باشند. در غیر اینصورت معلوم نیست که هر بخش با بخش قبلی چه رابطه ای دارد.

5-       مشخص کردن نقل قول های مستقیم و غیر مستقیم در خلاصه کردن. متاسفانه بیشتر دانشجویان به این نکته توجه ندارند که بهر حال باید مشخص شود که خلاصه کردن چقدر مستند است. مستند کردن خلاصه یکی از مهمترین کارهای خلاصه برداری است.

6-       مستند کردن نقل قول های مستقیم و غیر مستقیم به شکل ذیل:

نقل قول مستقیم: مطلب نقل قول شده باید میان دو گیومه قرار گرفته و سپس منبع آن که شامل: نام خانوادگی مولف، سال انتشار، شماره صفحه است در پایان آن و درون متن آورده شود. به شرح ذیل:

مثال: "نشانه ی زبانی رابطه ی بین یک چیز و یک نام نیست، بلکه رابطه ای است بین یک مفهوم و یک الگوی صوتی." (سجودی، 1383، ص 23)

نقل قول غیرمستقیم: چون اصولا خلاصه کردن بطور اساسی برداشت های غیر مستقیم است لذا معمولا باید در هر پاراگراف فقط صفحه یا صفحات مورد خلاصه در پایان پاراگراف و در میان پرانتز آورده شوند تا مراجعه به آن صفحات امکان پذیر باشد.

7-       اگر نقل قولی در کتاب از شخص دیگری غیر از نویسنده اصلی کتاب باشد و لازم است که در خلاصه گنجانده شود باید دقیقا این موضوع مشخص گردد. به عبارت دیگر مطلب نقل شده حتما باید اگر نقل قول مستقیم باشد (که معمولا چنین است) بین دو گیومه قرار گیرد و در پایان آن همانند منبع گذاری برای نویسنده اصلی کتاب میان دو پرانتز نام خانوادگی، سال نشر، شماره صفحه نوشته شود. ولی آنچه که در اینجا تفاوت دارد که باید مورد توجه  دقیق قرار گیرد این است که این منبع گذاری متعلق به نویسنده دوم (غیر از نویسنده اصلی کتاب) و سال نشر و شماره صفحه کتاب آن نویسنده دیگری است نه نویسنده اصلی کتاب مورد خلاصه شده می باشد.

موارد کلی مهم

1-       درج نکات اصلی: معمولا در خلاصه کتاب موارد مهم عبارتند از: نظر یا نظریه نویسنده درباره موضوعات مختلف، روش به کار گرفته شده، شیوه استدلال، مدلها، جدولها، دیاگرامها و امثالهم می باشد. لذا در هنگام خلاصه کردن باید توجه داشت اگر نویسنده مدل خاصی را ارائه کرده باشد باید آورده شود. یا اگر جدول مهمی که شامل اطلاعات اساسی درج شده، حتما آورده شود. در اینجا باید توجه کرد که این موارد نباید به گونه ای باشد که به حجم اصلی خلاصه که متعاقبا خواهد آمد لطمه اساسی وارد سازد.

2-       حجم خلاصه کتاب: معمولا خلاصه یک کتاب باید بین %10 تا 20% از کل متن یک کتاب را شامل باشد. اگر این حجم خیلی کمتر یا خیلی بیشتر گردد، دیگر نمی توان آن را خلاصه کتاب نامید. بدیهی است در صورتیکه برخی از مدلها و جداولها اهمیت داشته باشند می توان این حجم را کمی بیشتر در نظر گرفت ولی نباید متن نوشتاری از حجم مزبور فراتر رود.

3-       زیرعناوین: یکی از موارد مهم برای خلاصه کردن درج زیرعناوین برای هر مطلب کلی است. این زیرعناوین معمولا محور هر مطلب را مشخص می کنند. زیر عناوین مزبور باید به شکل بولد باشند و زیر آنها خط کشیده شود.

4-       درج مطالب موافق و مخالف: یکی از مسائل مهم در خلاصه کردن توجه به مطالب موافق و مخالف با دیدگاههای نویسنده است. در اینجا نیز باید موارد مطرح شده کاملا مشخص شوند که از کدام نویسنده یا نویسندگان می باشند. یعنی منبع گذاری شوند.

5-       تقسیم بندی های معنی دار: یکی از کارهای مهم در خلاصه برداری ایجاد تقسیم بندی های معنی دار در حین برداشت های مختلف برای خلاصه برداری است. این تقسیم بندی ها می توانند بسیار کارگشا باشند. مثلا برای تعریف یک مفهوم مانند «فرهنگ» می توان مکاتب، افراد و جوامع مختلفی را مشخص کرد. برای ساده نوشتن و خلاصه کردن مناسب باید این تقسیم بندی ها مورد دقت قرار گرفته و مثلا این مفهوم را از دیدگاه مکاتب، افراد و جوامع مطرح نمود.

6-       درج منابع پایانی: یکی از مهمترین اقداماتی که متاسفانه بیشتر افراد به آن توجه ندارند، درج منابع پایانی در متن خلاصه شده است. این منابع باید شامل کلیه منابعی باشد که در خلاصه آورده شده باشند.

دکتر حسن بشیر

عضو هیئت علمی دانشکده معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات

دانشگاه امام صادق (علیه السلام)

 

روش خلاصه کردن کتاب

 

روش خلاصه کردن کتاب

دانشجویان عزیز  

با سلام و احترام

برای خلاصه کردن کتاب های مختلف برای کلیه درسها، لازم است که از شیوه ذیل استفاده شود. خواهشمند است در این زمینه توجه شود که این اقدام با دقت صورت گیرد.

موفق باشید

حسن بشیر

شیوه خلاصه کردن کتاب

برخی از دانشجویان مایلند که شیوه صحیح خلاصه کردن کتاب را بیاموزند، برخی نیز بدون توجه به اینکه هدف از خلاصه کردن کتاب چیست، از برخی صفحات کتاب مطالبی را انتخاب می کنند و بدون هیچگونه ترتیبی در کنار همدیگر می گذارند و نام آن را خلاصه کتاب می خوانند. بدتر از آن حتی معلوم نیست که این «شبه خلاصه» از کدام کتاب است. یعنی منبع کامل کتاب را نیز نمی نویسند. بهر حال در این مرحله از تحصیل دانشجویان عزیز، قطعا این گونه موارد قابل قبول نبوده و باید این کار با هدفی که مد نظر است به شکل مناسب و علمی تهیه شود.

بدیهی است که این شیوه خلاصه برداری تنها برای این درس تهیه نشده و می تواند به عنوان شیوه مناسب برای خلاصه کردن کتاب ها، بطور کلی مورد استفاده قرار گیرد. در اینجا باید اذعان کرد که خلاصه برداری از یک کتاب یک «هنر» است که نمی تواند تنها از طریق آموزش به دست آید. اصولا علاوه بر آموزش، علاقمندی و مهمتر از همه «توانمندی» خلاصه کننده نقش اساسی در خلاصه کردن دارد. علیرغم این مساله می توان گفت که با آموزش مداوم و تلاش برای تهیه خلاصه های مناسب از کتاب های مختلف، به این «هنر» دست یافت و آن را به دیگران آموزش داد.

هدف از خلاصه کردن کتاب

چند هدف در این زمینه وجود دارد که مهمترین آنها عبارتند از:

1-       آشنا شدن دانشجو (یا فرد خلاصه کننده) با کتاب به شکل دقیق

2-       تقویت قدرت گزینش مطالب مهم و اساسی از کتاب

3-       توانمند شدن در شیوه مطالعه "سریع خوانی" و حذف مطالب زاید و کشف مطالب غیر زاید و اساسی

4-       آشنا شدن با شیوه برداشت و نگارش نقل قول مستقیم و غیر مستقیم

5-       آشنا شدن با منبع گذاری درون متن و پایان متن

6-       بهره برداری تهیه کننده خلاصه و دیگران از خلاصه مزبور به شکل مناسب

7-       نهایتا تفکیک اندیشه ها، نظریات و روش های مربوط به نویسنده کتاب با سایر افراد دیگر که نویسند از آنان مطالبی را نقل کرده است.

بنابراین بدون تحقق اهداف فوق الذکر، خلاصه صورت گرفته، دقیق و علمی نبوده و تنها می تواند به عنوان برداشت هایی از یک کتاب به حساب آید.

شیوه خلاصه کردن کتاب

شامل مراحل ذیل است که معمولا باید به ترتیب آنها توج شود.

1-       اعلام منبع کامل کتاب:  که باید از همان آغاز به شرح ذیل درج شود:

برای کتاب های تالیفی: نام خانوادگی مولف، نام کوچک مولف، سال انتشار در پرانتز، نام کامل کتاب، محل نشر، نام ناشر، تعداد صفحات کتاب.

مثال: سجودی، فرزان (1383) نشانه شناسی کاربردی، تهران: نشر قصه. تعداد صفحات: 240.

برای کتاب های ترجمه ای: نام خانوادگی مولف، نام کوچک مولف، سال انتشار در پرانتز، نام کامل کتاب، نام مترجم، محل نشر، نام ناشر، تعداد صفحات کتاب.

مثال: استوری، جان (1385) مطالعات فرهنگی درباره فرهنگ عامه، ترجمه: حسین پاینده، تهران: نشرآگه، تعداد صفحات: 367.

2-       معرفی کلی کتاب: در اینجا باید حداکثر/ حتی الامکان، یک صفحه نسبت به معرفی کلی کتاب که شامل موارد ذیل است اقدام شود:

2-1- موضوع کلی مورد بحث کتاب

2-2- اهمیت کتاب در مقایسه با کتاب های مشابه

2-3- تعداد تقسیمات کتاب که شامل بخش ها و فصول کتاب. در اینجا باید عناوین بخش ها و فصول کاملا آورده شوند. اگر کتاب از مقالات مختلفی تشکیل شده است، باید ضمن آوردن عناوین فصول، نام نویسندگان آنها نیز ذکر شوند.

3-       تلخیص هر فصل به شکل جداگانه. با ذکر عنوان فصل. توجه شود که بدون درج خلاصه هر فصل معلوم نخواهد شد که موضوع بحث در هر فصل چیست.

4-       برای ورود در هر فصل بطور خیلی خلاصه موضوع فصل گفته شده و سپس به شکل قابل فهم خلاصه برداریها صورت گیرند. مهمترین نکته در اینجا این است که موارد خلاصه شده با همدیگر ارتباط منطقی داشته باشند. در غیر اینصورت معلوم نیست که هر بخش با بخش قبلی چه رابطه ای دارد.

5-       مشخص کردن نقل قول های مستقیم و غیر مستقیم در خلاصه کردن. متاسفانه بیشتر دانشجویان به این نکته توجه ندارند که بهر حال باید مشخص شود که خلاصه کردن چقدر مستند است. مستند کردن خلاصه یکی از مهمترین کارهای خلاصه برداری است.

6-       مستند کردن نقل قول های مستقیم و غیر مستقیم به شکل ذیل:

نقل قول مستقیم: مطلب نقل قول شده باید میان دو گیومه قرار گرفته و سپس منبع آن که شامل: نام خانوادگی مولف، سال انتشار، شماره صفحه است در پایان آن و درون متن آورده شود. به شرح ذیل:

مثال: "نشانه ی زبانی رابطه ی بین یک چیز و یک نام نیست، بلکه رابطه ای است بین یک مفهوم و یک الگوی صوتی." (سجودی، 1383، ص 23)

نقل قول غیرمستقیم: چون اصولا خلاصه کردن بطور اساسی برداشت های غیر مستقیم است لذا معمولا باید در هر پاراگراف فقط صفحه یا صفحات مورد خلاصه در پایان پاراگراف و در میان پرانتز آورده شوند تا مراجعه به آن صفحات امکان پذیر باشد.

7-       اگر نقل قولی در کتاب از شخص دیگری غیر از نویسنده اصلی کتاب باشد و لازم است که در خلاصه گنجانده شود باید دقیقا این موضوع مشخص گردد. به عبارت دیگر مطلب نقل شده حتما باید اگر نقل قول مستقیم باشد (که معمولا چنین است) بین دو گیومه قرار گیرد و در پایان آن همانند منبع گذاری برای نویسنده اصلی کتاب میان دو پرانتز نام خانوادگی، سال نشر، شماره صفحه نوشته شود. ولی آنچه که در اینجا تفاوت دارد که باید مورد توجه  دقیق قرار گیرد این است که این منبع گذاری متعلق به نویسنده دوم (غیر از نویسنده اصلی کتاب) و سال نشر و شماره صفحه کتاب آن نویسنده دیگری است نه نویسنده اصلی کتاب مورد خلاصه شده می باشد.

موارد کلی مهم

1-       درج نکات اصلی: معمولا در خلاصه کتاب موارد مهم عبارتند از: نظر یا نظریه نویسنده درباره موضوعات مختلف، روش به کار گرفته شده، شیوه استدلال، مدلها، جدولها، دیاگرامها و امثالهم می باشد. لذا در هنگام خلاصه کردن باید توجه داشت اگر نویسنده مدل خاصی را ارائه کرده باشد باید آورده شود. یا اگر جدول مهمی که شامل اطلاعات اساسی درج شده، حتما آورده شود. در اینجا باید توجه کرد که این موارد نباید به گونه ای باشد که به حجم اصلی خلاصه که متعاقبا خواهد آمد لطمه اساسی وارد سازد.

2-       حجم خلاصه کتاب: معمولا خلاصه یک کتاب باید بین %10 تا 20% از کل متن یک کتاب را شامل باشد. اگر این حجم خیلی کمتر یا خیلی بیشتر گردد، دیگر نمی توان آن را خلاصه کتاب نامید. بدیهی است در صورتیکه برخی از مدلها و جداولها اهمیت داشته باشند می توان این حجم را کمی بیشتر در نظر گرفت ولی نباید متن نوشتاری از حجم مزبور فراتر رود.

3-       زیرعناوین: یکی از موارد مهم برای خلاصه کردن درج زیرعناوین برای هر مطلب کلی است. این زیرعناوین معمولا محور هر مطلب را مشخص می کنند. زیر عناوین مزبور باید به شکل بولد باشند و زیر آنها خط کشیده شود.

4-       درج مطالب موافق و مخالف: یکی از مسائل مهم در خلاصه کردن توجه به مطالب موافق و مخالف با دیدگاههای نویسنده است. در اینجا نیز باید موارد مطرح شده کاملا مشخص شوند که از کدام نویسنده یا نویسندگان می باشند. یعنی منبع گذاری شوند.

5-       تقسیم بندی های معنی دار: یکی از کارهای مهم در خلاصه برداری ایجاد تقسیم بندی های معنی دار در حین برداشت های مختلف برای خلاصه برداری است. این تقسیم بندی ها می توانند بسیار کارگشا باشند. مثلا برای تعریف یک مفهوم مانند «فرهنگ» می توان مکاتب، افراد و جوامع مختلفی را مشخص کرد. برای ساده نوشتن و خلاصه کردن مناسب باید این تقسیم بندی ها مورد دقت قرار گرفته و مثلا این مفهوم را از دیدگاه مکاتب، افراد و جوامع مطرح نمود.

6-       درج منابع پایانی: یکی از مهمترین اقداماتی که متاسفانه بیشتر افراد به آن توجه ندارند، درج منابع پایانی در متن خلاصه شده است. این منابع باید شامل کلیه منابعی باشد که در خلاصه آورده شده باشند.

دکتر حسن بشیر

عضو هیئت علمی دانشکده معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات

دانشگاه امام صادق (علیه السلام)